علم حقوق از جمله علوم اجتماعی است که همه جوامع بشری در تکامل و پیشرفت آن نقش دارند. ایجاد امکان دسترسی به این علم جزو اهداف انتشارات مجد بوده که در بیش از سه دهه دنبال شده است.
اگرچه ایران عضو کنوانسیون برن نیست و انتشار آثار خارجی در ایران مورد حمایت قرار نمی گیرد اما باتوجه به مبانی اخلاقی علم حقوق مالکیت فکری و بر اساس تلاش های علمی و فرهنگی مدیر مسئول مجد به عنوان یکی از صاحب نظران در حوزه این علم، برنامه ویژه ای برای رفع این تعارض پیش بینی شده است:
از یک طرف رعایت حقوق پدیدآورندگان و ناشران خارجی جزو حقوق بشر محسوب شده و همه آحاد انسان ها در جهان باید به این حقوق احترام بگذارند حتی اگر پیوستن به کنوانسیون کپی رایت برای دولت ها اختیاری باشد، از طرف دیگر دسترسی به علم و دانش و فرهنگ و هنر جزو حقوق بشری است و هیچ جامعه ای را نمی توان به بهانه تحریم و تقابل دولت ها از آنها محروم ساخت.
متاسفانه دولت های متبوع ناشران بزرگ بین المللی به بهانه وجود تحریم و از ترس مواجهه با برخوردهای سیاسی و اقتصادی دولت آمریکا، اجازه همکاری پدیدآورندگان و ناشران را با اهل علم و فرهنگ و هنر در داخل ایران نمی دهند!
برای رفع این تعارض و با استفاده از تجربیات بین المللی مدیر مسئول مجد که بطور متوالی در چهارده دوره نمایشگاه بین المللی کتاب فرانکفورت حضور داشته و دارای غرفه در بخش ناشران تخصصی بوده است، بعد از شناسایی مهمترین منابع حقوقی خارجی و ناشران آنها، فقط عنوان کتاب و مشخصات آن را در اختیار مشتری قرار داده تا در صورت درخواست به تهیه آن اقدام شود.
بر اساس پیوست کنوانسیون برن، ناشران بین المللی باید آثار خود را با قیمت عرفی کشور در حال توسعه مقصد عرضه نمایند. این اقدام حمایتی بر اساس توافق در مجد صورت می گیرد و ضمن اعلام سفارش خرید به ناشر خارجی، مبلغ کپی رایت آن نیز منظور می گردد. تسویه حساب با ناشران خارجی در موعد برگزاری نمایشگاه های بین المللی کتاب مانند فرانکفورت صورت می گیرد.
قیمت آثار خارجی به دلیل تولید تک نسخه ای (pod) بیش از آثار داخلی است لیکن با قیمت اصلی دلاری بسیار تفاوت دارد. ضمن آن که شما می توانید بخش هایی از هر کتاب خارجی را با همان قیمت صفحه کل کتاب نیزسفارش دهید.
حجم زیاد منابع مهم حقوقی خارجی در این سایت برای توسعه دانش حقوق در کشور و نگارش آثار پژوهشی قابل اعتناست.
Law, development and innovation. Of these three themes, it is development in
which we are ultimately most interested: development is what has lifted a third
of the world population out of the direst poverty over the past quarter century and
holds the promise of doing the same for others still there. Law and innovation both
serve this deeper purpose. How the causality amongst the three runs we do not
know precisely. Law may be an enabling factor for innovation, but successful
innovation may also call for legal change to facilitate future innovation. Both
stimulate development, but development may in turn feedback with a lag to call
forth legal adjustments and further innovation.
The questions of how to stimulate development and how law contributes to this
process have a long history. Once the economic take-off had occurred in Western
Europe, thinkers from Hobbes and Locke, through Rousseau, Montesquieu, Hume,
Adam Smith, Adam Ferguson, Bentham, to Marx and Max Weber, to name just
these, sought to understand what caused that development and what would need to
be done to bring forth further growth.1
With the worldwide decolonisation after the Second World War, a new question
appeared on the social science research agenda: how to stimulate economic
development in the newly free countries, with the pressing request to come up with
practical advice for policy makers. The advice must have been all over the map,
considering the wide variety of designs that were experimented with in different
parts of Africa, Asia and Latin America: from collectivisation and full-scale
socialism with five-year plans through nationalisation of key industries to open
market economies. Over time we have learnt that most of these experiments have
turned out unsuccessful and painful to those subjected to them.