1- مفهوم شناسي و كليات
2- مباني نظري حقوق فرهنگي اقليت هاي قومي
3- منابع و اسناد بين المللي حقوق فرهنگي اقليت هاي قومي
4- قانون اساسي
5- سياستهاي كلي نظام
6- مصوبات نهادهاي عالي فرهنگي
7- برنامه هاي توسعه كشور
8- ساير قوانين، مقررات و مصوبات
9- رويه قضايي
10- ....
عناصر و خصلتهای فرهنگی خاستگاه هویت هر انسانی را تشکیل میدهد که این عناصر، از لحظه تولد تا مرگ همراه او است و هر انسانی و یا هرگروه انسانی برای پاسداری از این عناصر و سنتها و مولفههای فرهنگی در تلاش میباشد و همواره یکی از دلمشغولیهای آنان همین «پاسداری» میباشد بعلاوه آنکه این بسترهای فرهنگی امکان ارتباط موثر میان انسانها با یکدیگر و در نتیجه ادامه زندگی در این کره خاکی را محقق میسازد . این اهمیت و جایگاه موجب میشود تا حمایت نظام یافته حقوقی از این مولفهها و عناصر مورد توجه ویژه قرار گیرد و شناسایی و تبیین و پاسداشت آنها اهمیت پیدا نماید.
در میان گروههای مختلف در اجتماع، اقلیتهای قومی، یکی از این گروههای اجتماعی است که معمولا قوام گروه خود را در حفظ و پاسداری از این مولفههای فرهنگی میداند. موضوع اقلیتهای قومي اهميت قابل توجهای در سياستهاي داخلي و بينالمللي دارد و حفاظت و حمایت مداوم از حقوق اقلیتهای قومی یکی از شرایط لازم توسعهی جوامع چند قومیتی بوده و دریک نظام مردم سالار با محوریت ارزشهایی همچون حاکميت قانون، برابری و مساوات، موجب تقويت مشارکت، مودت، همکاري و همبستگی ملی ساکنين آن کشور ميباشد، همچنانکه چنین رویکردی از به وجود آمدن تنشهاي سياسي ميان قوميتها با یکدیگر و قومیتها با دولتها و در نتیجه به خطر افتادن ارزشهای والایی مانند امنيت ملي و وحدت ملی نيز جلوگيري ميکند.
حقوق فرهنگی به عنوان یکی از موضوعات حقوقی به ویژه در حوزه حقوق بشر به شمار میرود. با توجه به این واقعیت که بعد از جنگ جهانی دوم، رویه اسناد بینالمللی مبتنی بر برابری بدون توجه به تعلق قومی، زبانی و مذهبی افراد بود، مشاهده میکنیم که در بیشتر این اسناد به حقوق فرهنگی اقلیتها به طور خاص پرداخته نشده است، که البته به تدریج این رویه تغییر کرد و اسنادی به صورت اختصاصی حقوق فرهنگی اقلیتهای قومی را مورد توجه قرار دادند.
اسناد مذکور به خوبی، بسیاری از ابعاد حقوق فرهنگی اقلیتها از جمله حقوق زبانی و حمایت از تمامی جنبههای شیوهی زندگی اقلیتها مانند حق بر حفاظت از فرهنگ سنتی که مهمترین بعد آن حق بر میراث فرهنگی ناملموس است را مورد شناسایی و حمایت قرار داده است.
اما در خصوص کشور عزیزمان ایران میدانیم که وجود تنوعات قومي؛ دینی و مذهبی و حضور اقلیتهای متفاوت منطقهاي از ويژگيهاي جامعه ايرانی است و اصلا ایران بدون حضور این گوناگونیهای اینچنینی قابل توصیف نیست. وجود این تنوع در اقلیتها مستلزم توجه به موضوع حقوق اقلیتها است. آموزههای حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران و در رأس آن قانون اساسی نشان میدهد برخی از حقوق فرهنگی اقلیتهای قومی به خوبی مورد شناسایی و حمایت قانون گذار اساسی قرار گرفته است که مهمترین اصلی که این نوع حقوق را مورد توجه قرار داده است اصل 15 قانون اساسی در خصوص حقوق زبانی است.
اما از قانون اساسی که بگذریم، رویه دیگر اسناد بالادستی و قوانین نسبت به حقوق فرهنگی اقلیتهای قومی در سالهای اول بعد از انقلاب – شاید به دلیل اقتضای تحولات اوایل انقلاب و جنگ تحمیلی- دچار رکود شده بود و اجرایی کردن اصول مرتبط مهمی مانند اصل پانزدهم قانون اساسی مورد توجه جدی قرار نگرفت. این رویه در سالهای اخیر تغییر کرده و مصوباتی در جهت اجرایی کردن اصول مرتبط قانون اساسی و تأمین برخی از ابعاد حقوق زبانی و توجه به فرهنگ سنتی اقلیتهای قومیتصویب شده است که امیدواریم این رویکرد تقویت گردد.
در این کتاب علاوه بر باز تبیین مفاهیمی مانند فرهنگ، اقلیت، اقلیت قومی و بررسی چیستی حقوق فرهنگی به ویژه در حوزه اقلیتهای قومی، آن دسته از قوانین و مقررات داخلی و اسناد بینالمللی که در این زمینه وضع گردیدهاند نیز مورد توجه قرار گرفتهاند. تلاش نویسندگان کتاب بر آن بود که تصویر شایستهای از حقوق فرهنگی اقلیتهای قومی و حمایتهای قانونی از این عناصر حقوقی ارائه گردد هرچند بر این باور هستیم که با توجه به کمبود ادبیات حقوقی در موضوع حقوق فرهنگی و مخصوصا در حوزه حقوق فرهنگی اقلیت های قومی، این اثر، جزء گامهای آغازین محسوب میگردد و لذا نویسندگان پذیرای پیشنهادات و انتقادات خوانندگان ارجمند در جهت ارتقای علمی اثر هستند.
به عنوان نکتهای اساسی و پایانی قابل تذکر میباشد که از منظر نویسندگان، حقوق اقلیتهای قومی به ویژه حقوق فرهنگی آنان در چارچوب نظام جمهوری اسلامی ایران و اصول قانون اساسی به ویژه در ذیل مفاهیم ارزشمندی مانند «همبستگی ملی»(اصل دوم )؛ «آزادی و استقلال و وحدت و تمامیت ارضی کشور »( اصل نهم ) و« منافع ملی»(اصل 176 )قابل تبیین، تفسیر و اعمال است و هرگونه تفسیر، رویکرد یا عملکردی در این حوزه که بر خلاف مصالح عمومی، منافع ملی، نظم عمومی، وحدت ملی، همبستگی ملی و یکپارچگی ارضی کشور عزیزمان باشد ، مورد تایید نمیباشد.