1- تعريف و مفهوم حق
2- حقوق طبيعي
3- حقوق موضوعه
4- مباني نظري و تاريخي حقوق طبيعي
5- آثار رويكرد حقوق طبيعي بر ساختار قدرت و حقوق عمومي
6- مباني نظري حقوق موضوعه
7- مباني تاريخي حقوق موضوعه
8- آثار رويكرد حقوق موضوعه بر ساختار قدرت و حقوق عمومي
9- عدم امكان مقاومت در برابر قوانين
10-...
بررسی رویکرد حقوق طبیعی و حقوق موضوعه و آثار آن بر ساختار قدرت و حقوق عمومی، دومین جلد از سری کتابهای دورة پیشرفتة حقوق عمومی و درس «مکاتب فلسفی- کلامیِ» این رشتة مهم است که اینک در معرض دید و داوری خوانندگان فرهیخته قرار گرفته است.
نخستین جلدِ این دوره به بررسی و تأمل در مبانی نظری روابط دولت و شهروند، تحت عنوان «کمال گرایی و بیطرفی» و آثار آن بر ساختار قدرت و حقوق عمومی تعلق یافت که پیش از این به همت جناب آقای دکتر حسینی نیک، مدیر محترم انتشارات مجد و همکاران زحمت کش و خدوم ایشان چاپ شد و در اختیار علاقمندان قرار گرفت. این مباحث و مجلّدات آتی،که بیانگر تلاش نویسندگان در بررسی و مطالعة مبانی نظری حقوق عمومی هستند، در عین حال که به سبک و سیاق مَدرَسی تألیف شدهاند، میتوانند منبعی برای مراجعة علاقمندان به این مباحث نیز باشند.
دربارة رویکرد حقوق طبیعی و حقوق موضوعه، ادبیات غنی در زبان فارسی و غیر آن وجود دارد و آنچه که این کار را از انواع مشابه آن متمایز میسازد، ارائة دسته بندی جدید مطالب همراه با همه جانبه نگری و سنگینی تحقیق بر آثار این دو رویکرد بر روابط دولت و شهروند، نظام حقوقی و نسبت جوامع با ارزشهای حقوق بشری است که در نوع خود جدید میباشد.
در بررسی دو رویکرد حقوق طبیعی و حقوق موضوعه و آثار آن بر ساختار قدرت، بنیاد بحث بر سه محورِ اصلی میگردد: نخست، محور حق، به مثابة نقطة ثقل مباحث دیگر؛ دوم، محور حقوق طبیعی، همچون مکتبی کهن که تبار و دیرینة قابل ردیابی آن به یونان پیشا سقراطی باز میگردد و از دورة یونان باستان متأثر از آرای افلاطون و ارسطو تا سیطرة اندیشة رُمی و ظهور فلسفة مسیحیت و پس از آن دورة قرون وسطی و عصر جدید و دوران معاصر، بیش و کم حضور داشته و در مناسبات سیاسی- حقوقی مرسوم میان شهروندان و دولت و تعیین و تحدید چهارچوبها و مرزهای قدرت عمومی و حق حاکمیت مردم نقش آفرین بوده و سوم، محور حقوق موضوعه، به عنوان مکتبی که قدمت و پیشینهای دراز دارد و آثار و نتایج ناشی از آن بر ساختار قدرت و حقوق عمومی به لحاظ تثبیت قدرت دولت و حاکمیت مسلط و ترسیم مبانی تکالیف شهروندان مبنی بر اطاعت از قدرت و قانون و توجیه آن، خود حدیثی مفصل و مثنوی هفتاد من کاغذ است.
باید اذعان داشت که افزون بر فصل سرآغاز کتاب که به «حق» به لحاظ معنایی، مفهومی و فلسفی میپردازد، در دو فصل دیگر، پس از شناسایی مفهومی هر مکتب، عمدة بحث به بیان آرا و اقوال و نظریات موافقان و مخالفان آن دو مکتب و همچنین بیان استدلالها و ادلة طرفین و نهایتاً نتیجهگیری بی طرفانه از مواضع هر یک از مکاتب میگذرد. در این میان کوشش فراوان شده که دیدگاههای مطروحه مکاتب حقوق طبیعی و حقوق موضوعه به روش طرح مسئله، توضیح درخور و جامع پیرامون آن همراه با بیان فرضیهها، تحلیل دادهها به شیوة علمی با ذکر مستندات کافی برای اثبات موضوع، پردازش و ساماندهی شوند.