1- مقدمه و چارچوب نظري
2- خلع سلاح و واپايش (كنترل) تسليحات در منابع و اسناد بالادستي نظام
3- آراء و ديدگاه هاي امام خميني (ره) و مقام معظم رهبري درجايگاه فرماندهي كل قوا
4- خلع سلاح و واپايش (كنترل) تسليحات در سند چشمانداز و سياستهاي كلي نظام
5- خلع سلاح و واپايش(كنترل) تسليحات در نظام حقوقي ايران(قوانين و مقررات)
6- رويكرد جمهوري اسلامي ايران به خلع سلاح و كنترل تسليحات در قوانين ملي
7- رويهها و نمونههاي خلع سلاح و كنترل تسليحات جمهوري اسلامي ايران در فرآيند ديپلماسي دفاعي
يکي از موضوعات مهم در عرصه بينالملل که ارتباط وثيقي با قدرت دفاعي کشور دارد، موضوع خلع سلاح و کنترل تسليحات است. ج.ا.ايران بهعنوان يک بازيگر فعال منطقهاي، به اهميت خلع سلاح و کنترل تسليحات واقف بوده و تلاش نموده تا در روندهاي منطقهاي به صورت فعالانه شرکت نمايد و از اين طريق بتواند منافع عاليه خود را در آن بگنجاند. ديپلماسي دفاعي ج.ا.ايران يکي از ارکان مهم سياستگذاري در ارتباط با روابط خارجي کشور بوده و با تفکيک سياست اعلاني خلع سلاحي، سياست اعمالي[1] خلع سلاح کشتار جمعي، سياست اعمالي کنترل تسليحات متعارف، درصدد تحقق منافع ملي، ضمن مشارکت فعال در روابط بينالملل بر اساس اسناد بالادستي نظام است. تاکنون به دليل تنوع نگرشها، تعدد عرصههاي نظام بينالمللي تنظيم تسليحات، برداشتهاي مختلف در خصوص منافع ملي، فراز و فرود منزلت ملاحظات دفاعي در رويکرد ملي، کشورمان با اين نظام به صورت مختلف و غير يکدست تصميمگيري و عمل نموده است. اين پژوهش به بررسي رويکرد کشورمان در خصوص خلع سلاح و کنترل تسليحات اختصاص دارد تا ضمن توصيف وضعيت موجود و استخراج چارچوبهاي تصميمگيري راهبردي[2] در اين حوزه، به ارزيابي قوتها و کاستيهاي اين رويکرد ملي، با تاکيد بر ملاحظات دفاعي بپردازد.
با توجه به موقعيت ژئوپليتيک[3] ج.ا.ايران، منزلت قدرت دفاعي کشور در منابع قدرت ملي و همچنين وضعيت منازعه طولاني و پايدار غرب با آن، حساسيت در خصوص نحوه برخورد با موضوع خلع سلاح و کنترل تسليحات، از ضروريات امنيت ملي است. برخورد با اين نظام نيز مستلزم ادراک راهبردي منافع ملي و موقعيت قدرت دفاعي کشور در اين منظومه است؛ امري که نه تنها مطالعه وضعيت موجود رويکرد ملي به اين نظام را ضرورت ميبخشد بلکه ارزيابي و آسيبشناسي آن را نيز اجتنابناپذير ميسازد.
در واقع، اين کتاب نشان خواهد داد که کشور در چه مواردي داراي رويکرد مشخص و ثابتي بوده يا در چه مواردي اين امر از سليقهها يا برداشتهاي غيرسيستمي نشأتگرفته است. اين امر ميتواند به سيستمي کردن تصميمگيري ملي در اين حوزه کمک نمايد. از آنجا که موفقيت يا ضعف احتمالي در رويکرد ملي نسبت به حوزه خلع سلاح و کنترل تسليحات، داراي ارتباط و تأثير جدي بر امنيت ملي[4] است، شناخت آنها ميتواند راهگشايي براي راهبرد کشور در عرصه بينالمللي و همچنين ميتواند در تقويت و بازنگري رويکرد ملي، تأثيرگذار و قابل استفاده باشد.
ج.ا.ايران در انديشه توسعه موقعيت و نفوذ خود در عرصه بينالمللي است و سعي مينمايد منافع ملي خود را بهتر از گذشته از جمله در وادي تنظيم تسليحات تأمين نمايد. لذا نگاه ج.ا.ايران به موضوعات خلع سلاح و کنترل تسلیحاتی بايد مبتني بر داشتن راهبردي مشخص و مدون باشد. بديهي است شناخت مناسب و الگويي مشخص و با مباني متقن ميتواند راهگشايي مناسب در زمينه اتخاذ تصميم راهبردي باشد. بهدليل نبود منبع کافي در اين زمينه بسيار مهم، توليد ادبيات در اين زمينه را جديت بخشيده است.
مطالعات صورت گرفته بر تحقيقات داخلي نشان ميدهد که تحقيقات کمي و کيفي خوبي در حوزه رويکرد ج.ا.ايران نسبت به حوزه خلع سلاح و کنترل تسليحات مبتني بر اسناد و منابع معتبر صورت نگرفته است. در واقع، مطالعات زيادي بر روي مقولههاي خلع سلاح و کنترل تسليحات صورت گرفته اما با حصر موضوع رويکرد ج.ا.ايران نسبت به خلع سلاح و کنترل تسليحات نوشتار چنداني وجود ندارد و حتي هم بهطور اخص در اين زمينه تحقيقاتي صورت نگرفته است؛ اگر چه در اينترنت و روزنامه مطالبي وجود دارد اما عمده مطالب در زمينه خلع سلاح و کنترل تسليحات صرف است.
در این کتاب، نخست به مقدمه و چارچوب نظري کتاب، در حوزه خلع سلاح و کنترل تسليحات (ديدگاه رئاليسم، ايدئاليسم و مکتب اسلام) خواهيم پرداخت [فصل نخست]، در پي آن به بررسي و کنکاش در مقوله خلع سلاح و کنترل تسليحات، آن هم در منابع و اسناد بالادستي نظام (ديدگاه فرماندهي کل قوا، سند چشمانداز و سياستهاي دورهاي چشمانداز، سياستهاي کلي نظام؛ سياستهاي دفاعي- امنيتي و سياستهاي کلي برنامههاي توسعه) نظري ميافکنيم [فصل دوم]، سپس، خلع سلاح و کنترل تسليحات را در نظام حقوقی ایران (قانون اساسي، قوانين عادي، رويکرد نهادهاي دفاعي- امنيتي؛ سپاه، ارتش، نيروي انتظامي، وزارت دفاع و شوراي عالي امنيت ملي و فرماندهان نهادهاي دفاعي- امنيتي و در نهايت، بيانيههاي ج.ا.ايران) مورد تبيين و تحليل قرار خواهد گرفت [فصل سوم]، همچنين در سخن پایانی، به دستاوردهاي اين کتاب خواهيم پرداخت و در نهايت در قالب پيشنهادهای راهبردي و راهکارهاي مناسب جهت اعمال سياستهاي لازم و ضروري در راستاي ايفاي نقش بهتر ج.ا.ايران در بکارگیری دیپلماسی دفاعی متکی بر توانمندی های خودی با تاکید بر حوزه خلع سلاح و کنترل تسلیحات ارائه خواهد شد.