1- كليات جرائم عليه اموال
2- چرا اعمال عليه اموال را بايد جرم شناخت؟
3- كلاهبرداري
4- تفاوت كلاهبرداري با ساير جرائم عليه اموال و مالكيت
5- جرم سرقت
6- قاعده ي حرز در سرقت مستوجب حد
7- جرم تخريب
8- خيانت در امانت
9- ساير جرائم ارتكابي عليه اموال توسط كارمندان دولت
قانون مجازات ایران که قبل از انقلاب اسلامی به نام قانون مجازات عمومی و بعد از انقلاب به نام قانون مجازات اسلامی توسط قوه مقننه به تصویب میرسید، بارها تغییراتی را در خود دیده است به نحوی که این تغییرات بعد از انقلاب اسلامی بسیار گستردهتر و بر مبنای بهرهمندی از دیدگاه فقهای امامیه به تصویب رسیده است. آخرین باری که حقوقدانان قانون مجازات را دستمایه تغییر دیدند در سال 1392 بوده است. پس از تغییر قانون مجازات اسلامی در سال 92 که همزمان با اشتغال بنده به وکالت بود، بر آن شدم که در خصوص جرائم علیه اموال و مالکیت که سالهاست کتب دانشمندانی چون عباس زراعت، ایرج گلدوزیان و حسین میرمحمد صادقی برای دانشجویان حقوق و حقوقدانان تدریس شده است تغییراتی اساسی را در این کتاب و با گرایش به نظرات دکتر علی آزمایش، انجام دهم و کتابی در خصوص جرائم علیه اموال و مالکیت جهت استفاده حقوقدانان البته با روش جدید عرضه نمایم. لیکن با استعانت از خداوند متعال شروع به تحقیق و پژوهش در این زمینه نمودم. از جمله تغییراتی که در کتاب حاضر دیده میشود میتوان به تغییر در تعریف قدیمی حرز اشاره نمود. همچنین با توجه به اینکه حریم زندگی شخصی مردم محترم است و جستجو و کاوش در زندگی آنان امری زشت و ناپسند است. برای کشف و تعقیب در مورد یک جرم انتسابی به متهم، هیچگاه نمیتوان بدون دلیل به تفتیش زندگی او پرداخت و از جزئیات پنهان او اطلاع حاصل کرد(اصل منع تجسس) و با توجه به اینکه رعایت ادب و نزاکت در برخورد با متهمین حق مسلم آنان محسوب میشود، بلکه از اصول قضایی اسلام به شمار میرود قاضی نمیتواند با متهم با هر درجه از جرم انتسابی، بیادبانه برخورد کند و با او به تلخگویی بپردازد(رعایت نزاکت قضایی)، به نظر بنده هیچ مجرمی بالفطره مجرم نبوده است هنوز هستند معدود حقوقدانانی که معتقد به مجرم بالفطره بودن برخی افراد جامعه میباشند برخی از اساتید حقوق در تدریس مسائل جزائی آن چنان دانشجویان را از مجرمان میترسانند که دانشجویان با دید بسیار منفی وارد جامعه میشوند که این نظر بس اشتباه است همچنین بسیاری از قضات بر این باورند که هیچ مجرمی قابل اصلاح نیست اما نظر بنده با گرایش به نظر دکتر مارک آنسل آن است که هدف مجازات بازپروری اجتماعی مجرمان است که در کتاب مجازاتهای طبعی در حقوق جزای ایران به آن پرداختم کتاب حاضر با در نظر گرفتن حقوق متهم و حقوق شهروندی به رشته تحریر درآمده است.
در بسیاری از موارد دیده میشود که قضات در خصوص نوع جرم انتسابی در جرائم علیه اموال و مالکیت با هم اختلاف نظر دارند و این به خاطر دیدگاه قانون نویسان محترم است که راه هر نوع تفسیر را بازگذاشتهاند و از این حیث بسیاری از بی گناهان، گناهکار تشخیص داده میشوند و مجازات میشوند و بسیاری از گناهکاران نیز بی دلیل تبرئه میشوند شاید اثر حاضر بتواند از تفسیر اشتباه جلوگیری کند و به حقوقدانان در راه تفسیر صحیح و محدود به نظر قانونگذار کمک نماید.
جرائم علیه اموال بسیار به حقوق و مسائل مدنی نزدیک است و گاهی اوقات ممکن است یک مسئله و موضوعی که میبایست در دادگاه حقوقی بررسی شود به اشتباه در یک دادگاه کیفری طرح دعوی میگردد، از این رو پس از تألیف کتاب(مجازاتهای تبعی در حقوق جزای ایران) و چاپ آن در انتشارات مجد تنها هدف بنده به تحریر درآوردن کتاب جرائم علیه اموال و مالکیت به شکلی کاملاً متفاوتتر از کتب موجود بوده است. کتاب حاضر از آن جهت با سایر کتب در این زمینه متفاوت است که به جای رسیدگی به مسائل کلیشهای، اصل مطلب را به مخاطب انتقال میدهد و اگر سهو قلمی صورت گرفته است