1- نقدي بر نظريه شوراي عالي مالياتي نسبت به مفهوم مشاركت مدني وعدم معافيت مالياتي مشاغل حرفهاي
2- امكانسنجي تاخر تحقق معامله از تحويل كالا و صورتحساب در ماده(11) قانون ارزشافزوده بامطالعه تطبيقي
3- مفهوم مالكيت در حقوق ايران با رويكرد تطبيقي و نقد بخشنامه سازمان مالياتي
4- نقدي بر نظريه شوراي مالياتي در نحوه تعيين ماليات بر اجاره در دو ملك جداگانه
5- نقدي بر قانون تسهيل تنظيم اسناد رسمي از بعد مالياتي
6- بررسي مباني آييننامه اجرايي ماده77 قانون مالياتهاي مستقيم و پيشنهاد منبع مالياتي نوين
7- نقدي بر رويه ديوان عدالت اداري نسبت به ماليات بر اجاره املاك و پيشنهاد منبع نوين
8- نقدي بر نظريه دفتر فني مبني بر تاريخ انتقال حق واگذاري
9- چالشهاي حقوقي و فني ماليات بر تجارت الكترونيكي
امروزه مالیات جایگاه ویژهای در اعتلای این مرزوبوم دارد؛ مالیات علاوه بر اینکه مهمترین منبع درآمدی و تأمین بودجه کشور است، دولتمردان برای ساماندهی بسیاری از امور به مالیات متوسل میشوند. از تعدیل ضریب جینی گرفته تا پایین آوردن نرخ تورم، از ساماندهی مسکن گرفته تا پایین آوردن نرخ بیکاری، مهمترین ابزار دولتمردان، تغییر در نرخ مالیاتی و بخشودگی جرائم و اعطای معافیت مالیاتی است.
باوجود این بایستگیهای نظام مالیاتی، نظام مذکور از یک ضعف بنیادی رنج میبرد؛ هرساله تعداد قابلتوجهی از بخشنامهها و آرای سازمان امور مالیاتی توسط دیوان عدالت اداری نقض میشود که بدون تردید هزینه سنگینی بر دوش دولت میگذارد. این امر ناشی از دو علت است؛ الف- ضعف ساختار حقوقی سازمان مالیاتی، بهگونهای که تدوین بخشنامهها و آییننامهها و آراء وحدت رویه، از مبانی چندان محکمی برخوردار نمیگردند. ب- نگرش آمرانه و تحکمآمیز دیوان عدالت اداری نسبت به سازمانهای دولتی بهویژه سازمان مالیاتی.
ماده (252) قانون مالیاتها و همچنین تبصره (1) آن ظرفیت قابل قبولی را برای سازمان امور مالیاتی فراهم آورده، تا این سازمان بتواند، نیازهای علمی خود را حتی از متخصصین برونسازمانی مرتفع کند، این در حالی است که سازمان به متخصصین درونسازمانی نیز التفات چندانی ندارد.
نقد و بررسی قوانین و مقررات مالیاتی و آراء دیوان عدالت اداری و نظریات شورای عالی مالیاتی و همچنین بخشنامههای مالیاتی میتواند در تنقیح مقررات و استحکامبخشی به بخشنامههای مالیاتی و پرهیز از نگرشهای غیرعلمی مظاهرت نماید. بدین لحاظ این مجموعه تحت عنوان جلد اول « مجموعه مقالههای در انتقاد از مقررات، آراء و بخشنامههای مالیاتی» فراهم آمده است. متأسفانه سازمان مالیاتی دراینباره نیز رویکرد مناسبی ندارد. علیرغم اینکه امروزه مهمترین معیار گزینش علمی در مراکز علمی و پژوهشی مبتنی بر پژوهش و تحقیقات بوده و حتی ارتقاء مدارج علمی نیز بر این اساس صورت میپذیرد و مهمترین رویکرد نیز در این زمینه، ارائه مقاله و پژوهش و تألیف کتب داوری شده است، ولی سازمان امور مالیاتی به این امر مهم هیچ بهایی نمیدهد. گرچه این تحقیقاتی که زحمات فراوانی برای تألیف آنها کشیده شده، برای نویسنده آن فایدهای نداشته، امید است نتایج این تحقیقات موردتوجه مسئولین محترم قرار گیرد. برخی از رویکردهای سازمان که ازلحاظ مبانی نظری دارای اشکال بوده، هزینه سنگینی نیز بر دوش سازمان تحمیل میکند، از مسئولین محترم بهویژه از محققین میدانی خواهشمند است، در مورد آثار نامطلوب اقتصادی و اجتماعی آنها نیز تحقیق به عملآورند.