اطلاعات کتاب
۱۰%
موجود
products
قیمت کتاب چاپی:
۲۶۰۰۰۰۰ريال
تعداد مشاهده:
۲۰۱۹






مجموعه قوانین شرکتهای دانش بنیان

پدیدآوران:
دسته بندی: مجموعه قوانين - قوانين وزيري شوميز

شابک: ۹۷۸۶۰۰۱۹۳۳۵۱۶

سال چاپ:۱۳۹۵/۰۴/۰۵

۱۸۴ صفحه - وزيري (شوميز) - چاپ ۳

سفارش کتاب چاپی کلیه آثار مجد / دریافت از طریق پست

سفارش کتاب الکترونیک کتاب‌های جدید مجد / دسترسی از هر جای دنیا / قابل استفاده در رایانه فقط

سفارش چاپ بخشی از کتاب کلیه آثار مجد / رعایت حق مولف / با کیفیت کتاب چاپی / دریافت از طریق پست

     
1- مواردي از قانون برنامه پنجم توسعه اقتصادي ، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران
2- قانون عضويت دولت جمهوري اسلامي ايران در انجمن بين المللي پارك هاي علمي
3- اساسنامه انجمن بين المللي پارك هاي علمي
4- آيين نامه اجرايي قانون حمايت از شركت ها و موسسات دانش بنيان و تجاري سازي نو آوري ها و اختراعات
5- شيوه نامه انتخاب و فعاليت شركتهاي ارزياب
6- شيوه نامه معيارهاي كالا / خدمات دانش بنيان
7- حق بيمه قراردادهاي حسابرسي و تحقيقاتي و پژوهشي
8- اساسنامه صندوق نوآوري و شكوفايي
9- دستور العمل اجرايي آيين نامه اجرايي بند «و» ماده 80 قانون برنامه ÷نجم توسعه

  1. قرن بيست و يكم رقابت بين‌المللي اقتصادي دولت­ها، بر پايه دانش است. نقش دولت­ها در اقتصاد دانش­بنيان و البته در كشورهاي پيشرفته، به شدت متحول شده است. امروزه راهبرد آنها توسعه اقتصاد مبتني بر دانش است. اگر دانش را يك كالاي عمومي تلقي كنيم، بخش خصوصي تمايل كمتري به توليد آن نشان مي‌دهد؛ به ويژه اينكه سرمايه‌گذاري در توليد دانش و نوآوري فناورانه، از ديدگاه بازار و بخش خصوصي، با عدم اطمينان بالايي همراه است. بدين­ترتيب يك شركت تجاري ممكن است رغبت چنداني به اين حوزه نداشته باشد. اينجاست كه نقش دولت به عنوان يك سياست‌گذار حرفه‌اي جهت به ميدان كشيدن بخش خصوصي و سوق آنها به حوزه توليد فناوري روشن مي‌شود. نقش دولت لزوما توزيع يا تخصيص منابع به شركت­هاي تجاري جهت توليد فناوري نيست، نقش دولت مي­تواند به صورت تسهيل امور تجاري اين نوع شركت­ها، اعمال معافيت­هاي مالياتي در توليد فناوري، معافيت از پرداخت عوارض، حقوق گمركي و ... تجلي يابد. نقش ديگري كه مي­توان براي دولت تعريف نمود، «خريد تضميني دانش فني» است؛ به نحوي كه بخش خصوصي را متمايل به سرمايه­گذاري در اين حوزه كند. به عبارت روشن­تر مهم‌ترين تقاضاكننده و خريدار دانش فني، اگر دولت باشد، مي‌توان اميد داشت بخش خصوصي و شركت­هاي تجاري با تمايل و رغبت بيشتري به اين حوزه ورود كنند. با اين همه، به نظر مي‌رسد دولت مي‌تواند بخشي از منابع خود را نيز به اين حوزه تخصيص دهد و به عنوان يك سرمايه‌گذار خطرپذير - در برخي حوزه‌هايي كه بخش خصوصي ممكن است بنيه مالي كافي جهت ورود به آن را نداشته باشد- ايفاي نقش كند. سرمايه­گذاري خطرپذير دولت، بايد بدور از همه بروكراسي‌هاي اداري، كاغذبازي­ها و ديوان سالاري‌هاي عريض و طويل دستگاهي باشد. به نحوي كه شركت تجاري در پيچ و خم تخصيص منابع قرار نگيرد و صرفا فرصت و انرژي خود را مصروف توليد فناوري مدنظر نمايد. اين نوع ورود دولت، در كوتاه مدت نتايج عملي خود را نشان مي­دهد و به عنوان يك كاتاليزور در توليد فناوري عمل مي‌كند.

  2. بسترهاي قانوني شركت­هاي تجاري دانش­بنيان، (اگر نگوييم مهم‌ترين زيرساخت)، حداقل يكي از مهم‌ترين و پراهميت‌ترين زيرساختهاي اين نوع شركتهاست. بستر قانوني مي‌تواند با ايجاد بروكراسي‌هاي اداري زائد، پيچ و خم‌هاي دستگاهي، ديوان­سالاري و ... روند رشد، شكوفايي و بالندگي يك شركت تجاري دانش­بنيان را به تاخير اندازد، يا اساسا منجر به اضمحلال اين نوع شركت­ها شود و هم مي‌تواند با حذف همه موارد مزبور و با ايجاد مكانيسم‌هاي الكترونيك بدون ورود سليقه فردي و انساني و با ايجاد روندهاي شفاف و ساده، روند رشد شركت، توليد فناوري و تجاري­سازي را تسريع كند.

  3. مقنن ايراني در سال 1389 با تصويب اولين قانون مادر راجع به حمايت از شركت­هاي تجاري دانش‌بنيان، گام­هاي موثري در حمايت از اين نوع شركت­ها و اعمال سياست معافيت مالياتي، معافيت حقوق گمركي، سرمايه‌گذاري خطرپذير (البته با احتياط) و ... برداشت. ايجاد اين بستر قانوني، اگرچه در نوع و جايگاه خود بسيار ميمون و مبارك است و انعكاس اهتمام دولت و مجلس، در توسعه اقتصاد دانش­بنيان است، اما در همين قانون، در مواردي دچار پيچ و خم‌هاي جدي اداري و دستگاهي شده است، به نحوي كه پس از گذشت بيش از 4 سال از تصويب قانون، هنوز برخي مواد آن اجرا نشده است. براي نمونه واگذاري تمام سهام يا بخشي از سهام مراكز و موسسات پژوهشي قابل واگذاري به اين نوع شركت­ها هنوز صبغه اجرايي به خود نگرفته است. يا ورود دولت به عنوان يك سرمايه‌گذار خطرپذير در شركت­هاي تجاري دانش­بنيان، هنوز در پيچ و خم چگونگي پاسخگويي به مسوولين نظارتي معطل مانده است. در برخي موارد هم موضوعات مورد حمايت آنچنان كلي و مبهم بيان شده است كه قوه مجريه هيچ گونه ورودي به اجراي آن ننموده است. براي نمونه ايجاد پوشش بيمه‌اي در تمام مراحل توليد، عرضه و بكارگيري يك محصول دانش­بنيان از وظايف دولت است كه تا زمان حاضر، اثري از اين نوع پوشش بيمه‌اي در شركت­هاي تجاري دانش­بنيان مشاهده نمي‌شود. بديهي است اگر عزم جدي و راسخ به حمايت از اين نوع شركت­ها داريم و راهكار خروج از اقتصاد نفتي را، اقتصاد دانش­بنيان و مقاومتي مي‌دانيم، بايد الزامات اين نوع اقتصاد را بپذيريم و رعايت كنيم.

  4. از تاریخ تصويب قانون حمايت از شركت­هاي دانش­بنيان تا زمان حاضر، این شرکت­ها مواجه با کلاف سردرگم مقررات پراکنده، از هم گسیخته و بعضا متعارض در این زمینه شده­اند. این از هم گسیختگی مقررات تا آنجاست که شرکت را ناگزیر و نیازمند به حضور یک مشاور حقوقی جهت تشخیص مقررات منسوخ و معتبر از یکدیگر نموده است. تدوین مجموعه حاضر در پاسخ به نیاز شرکت­های دانش­بنیان و بی­نیاز ساختن آنها از حضور یک حقوقدان در شرکت بوده است. زیرا کلیه مقررات و قوانین مرتبط با شرکت­های دانش­بنیان مورد مطالعه قرار گرفت و هر جا اصلاحیه یا نسخی راجع به مقررات وجود داشت در قوانین، مقررات و آیین­نامه­های اصلی اعمال گردید، به نحوی که مخاطب به سادگی با آخرین اراده قانونگذار مواجه است. اگر مددی رسد مجموعه به صورت دوره­ای (حداقل سالی یکبار)، مورد بازبینی دقیق قرار می­گیرد و قوانین و مقررات آن، همگام با تغییرات و نسخ­های مقنن بروز رسانی می­شود.

  5. در نگاه اول ممکن است مخاطب تصور کند اگر اصلاحیه­ها در قوانین و مقررات اعمال شده­اند، پس نیازی به اصل اصلاحیه نیست و همان متن اصلاح شده، پاسخگوی نیاز شرکت است، ما به این موضوع بسنده نکردیم و اصلاحی مرجع قانونی را نیز ذکر کردیم. این موضوع به ویژه از این جهت حائز اهمیت است که اگر شرکتی خواستار بررسی سیر تاریخی مصوبات و اصلاحیه­های مقنن گردد، به سادگی در این کتاب می­یابد. مطالعه سیر تاریخی مصوبات، نگرش مقنن و تغییر رویکردي وی را نیز به خوبی نشان می­دهد؛ در حالیکه اگر مخاطب صرفا آخرین اراده مقنن را بدون متن اصلی اصلاحی در دست داشته باشد، امکان بررسی تغییرات رویکردی قانونگذار میسر نیست.

  6. در برخی مقررات، در متن ماده یا تبصره، به مواد یا بخشنامه یا تصویب­نامه دیگری استناد شده است، شرکت دانش­بنیان در مطالعه این نوع مقررات، ناگزیر باید مواد یا بخشنامه­ها یا تصویب­نامه­های مورد استناد را نیز بیابد، از این حیث مواد یا بخشنامه یا تصویب­نامه­های مورد استناد نیز در کتاب حاضر دیده می­شود. (ذكر اين نكته خالي از لطف نيست كه در برخي موارد قوانين مورد اشاره آنچنان زياد بود كه منجر به حجم نامتناسبي از كتاب حاضر مي­شد براي نمونه مقررات حاكم بر مناطق آزاد، خود چندين مجلد است در اين كتاب صرفا به دو مورد از موارد مبتلابه شركت­هاي دانش­بنيان در مناطق آزاد بسنده شد)؛ لذا مخاطب مجبور نیست مجددا جهت دسترسی به مواد مورد استناد، به کتاب یا مجموعه دیگری مراجعه نماید. البته شايان ذكر است صرفا ماده يا تصويب­نامه مورد استناد در كتاب لحاظ شد. براي نمونه در تصويب­نامه­اي كه به ماده 105 قانون ماليات­هاي مستقيم اشاره مي­كند، صرفا ماده مزبور در زير نويس درج شده است.

  7. نکته مهمی که باید بدان توجه داشت آنکه ماهیت یک شرکت دانش­بنیان، بنیه علمی و کارشناسی این نوع شرکت­هاست. بدین­ترتیب این شرکت­ها از یک پشتوانه علمی-تخصصی برخوردارند. از این حیث مجبور بودم اسناد بالادستی و مصوب و مربوط به فناوری و تحقیقات و حتي سياست­هاي كلي نظام راجع به آموزش عالي را، در مجموعه حاضر ذکر کنم. اين مهم انجام شد اما با يك مجموعه عظيم چند جلدي مواجه شدم؛ مجموعه­اي كه به نظر مي­رسيد مدير عامل يك شركت تجاري دانش­بنيان، رغبتي به مطالعه و بررسي آن نكند. همين تصور، مرا بر آن داشت، برخي اسناد و قوانين را -كه اگرچه در جايگاه خود مهمند اما به اصل مجموعه حاضر لطمه مي­زنند- حذف نمايم. از سوي ديگر عليرغم اهميت والاي اين نوع قوانين و اسناد به دليل اينكه اين نوع اسناد و قوانين راهبردهاي كلي را ارايه مي­نمايند و ممكن است عملا مورد مراجعه كمتر يك شركت تجاري دانش­بنيان قرار گيرند، برخي از اسناد و قوانين مذكور انتخاب و به انتهاي كتاب منتقل شد.