1- بررسي نظري مسؤوليت كيفري اشخاص حقوقي در حقوق ايران و فرانسه
2- تاريخچه و مباني مسؤوليت كيفري اشخاص حقوقي
3- مباني حقوقي مسؤوليت كيفري اشخاص حقوقي
4- بررسي عملي مسؤوليت كيفري اشخاص حقوقي در حقوق ايران و فرانسه
5- شرايط و قلمرو مسؤوليت كيفري اشخاص حقوقي
6- اقسام ضمانت اجرا در مسؤوليت كيفري اشخاص حقوقي
گذری بر سیر تحولات تاریخی حقوق کیفری مبین این است که عمل مجرمانه که پدیدهای ضد اجتماعی میباشد از همان بدو پیدایش اجتماع بشری وجود داشته است؛ همراه با گسترش جوامع این اعمال روبه افزایش نهاده و تنوع و گستردگی قابل توجهی در مورد اعمال مجرمانه به وجود آمده است. گذشت زمانی که تنها جرایم جنسی و قتل از مهمترین جرایم به شمار میآمدند. مرتکبین جرایم نیز تغییر پیدا کردند، دیگر تنها اشخاص حقیقی که دارای جسم، دست، پا، رگ و پوست و... میباشند به تنهایی در اجتماع مرتکب جرم نمیشوند. اشخاص حقوقی که فاقد این خصوصیات میباشند نیز میتوانند مرتکب جرم شوند و از نظر کیفری مسئول شناخته شوند. به دنبال پیشرفت جوامع و به وجود آمدن مفهوم مالکیت، جوامع انسانی توسعه و تکامل پیدا نمودند و اشخاص حقوقی اهمیت روزافزونی در مسایل اجتماعی کسب کردند. مسؤولیت کیفری اشخاص حقوقی به دلیل نقش عمدهای که این شخصیتها در قلمروهای مختلف اقتصادی، تجاری، بازرگانی، تولیدی و صنعتی دارند، موضوعی محلی و مربوط به یک جامعه معین نیست. امروزه در همه کشورها و در گوشه و کنار جهان این موضوع به صورت جدی مطرح است.
اشخاص حقوقی با سوء استفاده از موقعیت خود به طرق گوناگون از طریق کلاهبرداری، خیانت در امانت، ورشکستگی به تقلب و تقصیر، نقض مقررات مالیاتی و مقررات رقابت و... اموال و وجوه دیگر اشخاص را به تاراج میبرند، یا منافع طلبکاران و سهامداران را در معرض تضییع قرار میدهند و باعث اخلال در نظم عمومی و رقابت سالم اقتصادی میشوند. بر همین اساس این ایده شکل گرفت که سیاست دفاع اجتماعی اقتضاء کند که در مقابل کنشهای شدیداً مخالف نظم اجتماعی این اشخاص، از واکنشهای کیفری استفاده شود. اما همواره در اعمال این سیاستها و پذیرش مسؤولیت کیفری برای اشخاص حقوقی تردید وجود داشته، و همواره در این زمینه در میان محافل و مجامع حقوقی بحث بر سر پذیرش و یا عدم پذیرش مسؤولیت کیفری این اشخاص وجود داشته است. بنابراین درخصوص مسئول شناختن اشخاص حقوقی مدتها توافق عامی بین حقوقدانان وجود نداشته است. طرح اشکالاتی نسبت به عدم پذیرش مسؤولیت کیفری اشخاص حقوقی از قبیل عدم امکان تحمیل برخی از مجازاتها، عدم نیل به اهداف مجازاتها، نقض اصل شخصی بودن مجازاتها، عدم وجود عنصر روانی جرم و... توسط اشخاص حقوقی، موجب تردید در پذیرش مسؤولیت کیفری این اشخاص شده بود. اما به تدریج این تفکرات روبه دگرگونی نهاد و به ایرادات فوق پاسخهای مناسب و علمی داده شد، که باعث شد به تدریج عقاید به سمت پذیرش مسؤولیت کیفری اشخاص حقوقی گام نهد و امروزه اکثر کشورهای دنیا این مسؤولیت را در بین قوانین خود جای دادهاند و آن را به رسمیت شناختهاند.
اصل پذیرش مسؤولیت کیفری اشخاص حقوقی از سال 1992 وارد حقوق فرانسه شد. قانون جزای فرانسه از جمله کشورهای دارای سابقه طولانی_حدودا 20 سال_ در زمینه مسؤولیت کیفری اشخاص حقوقی میباشد. این مسؤولیت در قانون 21 ژوئیه 1992 به تصویب رسید و از اول مارس 1994 به مرحله اجرا گذارده شد. اما از ابتدا این مسؤولیت به طور مطلق برای تمام جرایم ارتکابی از سوی اشخاص حقوقی پذیرفته نشده بود، و هدف این بوده که این مسؤولیت به تدریج وارد قوانین جزایی شود. ماده 2-121 قانون جزای فرانسه که توسط قانون 9 مارس 2004 اصلاح شد، چنین پیش بینی میکند که: « اشخاص حقوقی به استثناء دولت، در مواردی که در قانون و مقررات پیش بینی میکند، به تفصیل مذکور در مواد 4-121 تا 7-121 از نظر کیفری مسئول جرایمی هستند که توسط ارگان یا نمایندگانشان به حساب آنها مرتکب میشوند.» مشاهده میشود که بعد از گذشت حدود 12 سال یعنی از سال 1992 این مسؤولیت به صورت محدود پذیرفته شده بود و در نهایت از سال 2004 به طور عام در فرانسه مورد پذیرش قرار گرفت.