1- شبكههاي رايانهاي و فضاي سايبر: مفاهيم، ساختار و ويژگيها
2- حملات سايبري
3- حملات سايبري از منظر حقوق بينالملل بشردوستانه و پيامدهاي نقض آن
4- رويكرد حقوق بينالملل بشردوستانه در مواجهه با حملات سايبري
5- پيامدهاي نقض حقوق بينالملل بشردوستانه در حملات سايبري
6- جبران خسارت ناشي از نقض
7- مكانيزم مقابله با حملات سايبري در نظام حقوقي داخلي و فراملي
8- تحول مفاهيم حقوق مخاصمات مسلحانه در پرتو حملات سايبري
9- حملات سايبري از منظر حقوق مخاصمات مسلحانه
10-....
در قرن اخیر سعی گردیده است که از یک طرف توسل به زور برای حل و فصل اختلافات بینالمللی مقید و قاعدهمند گردد (JUS AD BELLUM) و از طرف دیگر در صورت وقوع مخاصمات مسلحانه، محدودیتهای عینی و سنجش پذیری در قالب حقوق بینالملل بشردوستانه اعمال گردد(JUS IN BELLO).
در این فرایند اصول و قواعدی طراحی گردیدهاند که از یک سو ناظر بر ممنوعیت توسل به زور به طور کلی است و از سوی دیگر در پرتو رویکردهای حقوق بشری ناظر بر روابط انسانها در سطوح داخلی و بینالمللی در مقام اعمال محدودیت در آیین رزم است. این فرایند در طول قرن گذشته تدوام داشته است اما با ورود به هزاره سوم میلادی، تحولات بسیار سریع و شگفتآوری در همه شئون زندگی نمایان گردیده که بیتردید فناوری اطلاعات یکی از عوامل مهم و عمدهی این تحولات بوده است. ویژگی برجستهی این فناوری، تأثیری است که بر تکامل ارتباطات راه دور گذاشته است. این تکامل نهتنها برای انسانها، بلکه میان انسانها و رایانهها، میان خودِ رایانهها نیز به وجود آمده است. در نتیجهی این تحولات، جامعهای مجازی با آثار واقعی پدید آمده است. در راستای این تحولات یکی از مسائل جدید که امروزه مورد توجه حقوق بینالملل قرارگرفته، موارد حقوقی مرتبط با فضای سایبر میباشد به خصوص مفاهیمی همچون جنگ سایبری، حمله سایبری و یا حتی جرایم سایبری که بعضاً در نوشتههای حقوقی خلط بحث میشوند درحالی که این نوع عملیات از نظر حقوقی با یکدیگر تفاوت دارند.
با توجه به روند رو به رشد حملات سایبری و نقض حقوق بینالملل بشردوستانه در خلال این حملات و از آنجاییکه احتمال گسترده شدن اینگونه حملات سایبری وجود دارد لذا در بررسی چارچوب حقوقی حملات سایبری بایستی اصول و قواعد حقوق مخاصمات مسلحانه اعم از Jus ad bellum و Jus in bello را نیز مدنظر قرار دهیم.
با توجه به دامنه گستردهای که حمله سایبری دارد در برخی موارد شاید گستره آسیبهای اینگونه حملات چه از لحاظ کمی و چه از لحاظ کیفی چه بسا بسیار بیشتر از حملات متعارف و کلاسیک باشد. بنابراین یکی از نکات بسیارمهم در این نوشتار این است که دیدگاه برخی از دولتها در مواجهه با حملات سایبری در چارچوب حقوق توسل به زور بررسی گردد.
لذا به دلیل ضرورت بررسی جامع مسائل مرتبط با حملات سایبری و به خصوص تبعات آن و بالطبع مواردی همچون رعایت اصول و مقررات حقوق بینالملل بشردوستانه در اینگونه حملات و آثار حقوقی آن، در این نوشتار سعی بر آن میگردد تا موازین حقوق بینالملل بشردوستانه و رعایت آن در پرتو اصول بنیادین حقوق بینالملل در حملات سایبری بررسی گردد و از آنجاییکه اساس و پایه تمام این مسائل فناوری اطلاعات و فضای سایبر میباشد لذا بررسی این مفاهیم و تعیین "مالیت دادههای رایانهای" از آن جهت که تخریب این دادهها در چارچوب تعریف "تخریب فیزیکی" مطابق با قواعد حقوق مخاصمات مسلحانه و حقوق بینالملل بشردوستانه قرار میگیرد یا خیر، نیز یکی دیگر از ارکان این تحقیق میباشد.
با عنایت به مطالب مطرح شده و با توجه به افزایش روز افزون حملات سایبری طی سالهای اخیر و در نتیجه احتمال افزایش میزان تلفات و قربانیان این نوع حملات و تهدید صلح و امنیت بینالمللی، آرمان این نوشتار بررسی این نکته است که طرفین درگیر در چنین حملاتی (به خصوص مهاجم)، تعهدات و التزاماتی را در رعایت مقررات بشردوستانه حاکم بر این نوع حملات و در راستای حمایت از غیرنظامیان و دیگر افراد و اموال تحت حمایت را رعایت نمایند. با توجه به ویژگی حملات سایبری، دامنه این تعهد و التزام به رعایت قواعد بشردوستانه مشمول دولتهای ثالث نیز خواهد بود. همچنین با بررسی آراء دیوان بینالمللی دادگستری در قضیه نیکاراگوئه و بوسنی و نیز آراء دیوان بینالمللی کیفری برای یوگسلاوی سابق در قضیه تادیچ و نیز طرح پیشنویس مسئولیت بینالمللی دولتها مصوب2001، به این نکته پی میبریم که دولتهای ثالث هم از بابت نقض حقوق بینالملل بشردوستانه ارتکابی طی اینگونه حملات ممکن است مستقیم یا غیرمستقیم مسئول شناخته شوند. بنابراین اولین سئوالی که به ذهن هر حقوقدانی میرسد این است که اصول بنیادین حقوق بینالملل بشردوستانه در مواجهه با حملات سایبری چگونه قابل اعمال بوده و آثار حقوقی نقض حقوق بینالملل بشردوستانه در حملات سایبری چیست؟
با توجه به اینکه ممکن است برخی حملات سایبری در طول مخاصمات مسلحانه و برخی دیگر در زمان صلح انجام گردد، لذا مسائل مطروحه فوق در دو مقطع؛ زمان صلح و زمان مخاصمه؛ قابل ارائه و ارزیابی میباشند.