1- مبادي تصوري و تصديقي
2- دانش واژه شناسي
3- تأملي بنيادين در باب مشروعيت سلاح هاي كشتار جمعي در پرتو اصول حقوق بين الملل
4- تئوريِ كلي «فقه محيط زيست»
5- بايسته هاي فقهي ناظر بر نسبت محيط زيست و سلاح هاي كشتار جمعي
6- تبيين نسبتِ محيط زيست و سلاحهاي كشتار جمعي در پرتو «قاعده لاضرر»
7- قاعده سعي بر فساد في الارض
8- قاعده اتلاف
9- تأملات فقهي حاكم بر محيط زيستِ در معرض سلاح هاي كشتار جمعي
10- قاعده حرمت تنفير از دين
11- قاعده «لزوم وفاي به عهد و پيمان»
12- .....
این واقعیتی مسلم است که پیشرفت تکنولوژی در همه زمینهها، امروزه با سرعت زیادی در جریان است. در این میان، قوه سلاح سازی بشر نیز هماهنگ با پیشرفت علوم روز به روز در حال پیشرفت است. سلاحهای کشتار جمعی نیز که دارای ویژگی قدرت تخریب وسیعی هستند و به شکلی گسترده، امنیت جهانی را مخدوش میسازند، از این امر عقب نمانده است.
در راستای تحدید و منع گسترش اینگونه سلاحها، کشورها تلاش کردهاند تا با تصویب کنوانسیونهای بینالمللی به این مهم دست یابند. علیرغم اینکه برخی از کشورهای دارای سلاحهای کشتارجمعی، پایبند به تعهدات بین المللی خویش نیستند، در دکترین دفاعی اسلام، توسل به سلاحهای کشتار جمعی به عنوان حکمی تکلیفی و وضعی دربردارندهی رویکرد فکری و عملی اسلام؛ قرآن، سنت، قواعد فقهی و عقل در باب کاربست این سلاحها در راستای مقاصد صلحجویانه و فراتر از اینها اهداف جنگجویانه است. در چنین پارادایمی، بکارگیری، نگهداری و تولید سلاحهای غیر متعارف در دکترین ما جایگاهی ندارد و این یک بیان تبلیغاتی و رسانه ای به منظور اقناع قدرتهای جهانی نیست بلکه موضع دین و شرع ما را نشان میدهد.. اما تحلیل و شیوه استنباط چنین برداشتی از منابع اسلامی مستلزم بررسی تمامی منابع اسلامی در این جایگاه است که از این میان، آنچه که در این نگاره مورد توجه و بررسی نگارنده قرار میگیرد، تحلیل قواعد فقهی ناظر بر تولید، نگهداری و به کارگیری سلاحهای کشتارجمعی است. تا پس از پاسخ به اینکه آیا در نگاه اسلامی، قواعد فقهی (انگارههای فقهی) ناظر بر تولید، نگهداری و به کارگیری سلاحهای کشتار جمعی وجود دارد، حکم فقهیِ تولید و بکارگیری اینگونه سلاحها مستنداً و مستدلاً استنباط گردد. فرضیه این است که قواعد مسلم متعددی در فقه عامه و امامیه؛ نظیر حرمت اقدام سالب نفوس عامه، لاضرر و لاضرار و وزر و ... وجود دارد که به نحو دلالت مطابقی و یا به طریق التزامی و اولویت، بر عدم مشروعیت تولید، نگهداری و به کارگیری سلاحهای کشتار جمعی دلالت دارند.
باری موضوعِ این نگاره، تاکنون (تابستان 1394) از منظر قواعد فقه اسلامی به صورت مستقل و منسجم مورد پژوهش قرار نگرفته است. در متون فقهی؛ مانند فقه الصادق (س)، جواهرالکلام و... فقط مشابه این موضوع؛ مانند انداختن سم در بلاد و قنات کفار، استفاده از منجنیق و ممنوعیت مثله کردن در کتاب جهاد مطرح شده است. طبیعتاً در این آثار از تسلیحات کشتار جمعی مدرن که یک پدیده جدید و مستحدثه در عصر حاضر است بحثی به میان نیامده است. البته در بعضی آثار فقهی؛ مانند ماوراء الفقه، فقه العولمه، کتاب فقه سیاسی سلاحهای اتمی، شیمیایی و میکروبی مورد اشاره قرار گرفته ولی ابعاد مسئله به نحو جامع و ادله آن به شکل متمرکز بحث نشده است. در کتاب حقوق بشر دوستانه بینالمللی (رهیافت اسلامی) نیز به مسأله سلاحهای کشتار جمعی پرداخته شده ولی نویسنده این اثر، بیشتر از جنبه حقوق بشردوستانه مسأله را مورد بررسی و تدقیق قرار داده است. لذا نگارندگان سعی بر آن دارند که موضوع را منسجم و در ابعاد مختلف، در عین توجه به آثار و پیامدهای مخرب تولید و به کارگیری سلاحهای کشتار جمعی، با بهرهوری از رویکرد توصیفی – تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانهای مورد فحص و بحث قرار دهند.
توضیحاً اینکه نوشتهي حاضر، به مصادیق بارز تسلیحات کشتار جمعی – اعم از سلاحهای هستهای، شیمیایی و میکروبي- و بدون انحصار لسان به دوره خاصی از اندیشه فقهی محدود نمیگردد. همچنین به دلیل مستحدثه بودن موضوع تحقیق، از دیدگاههایی که در فقه معاصر مطرح شده نیز حظّ و بهره برده شده است. و در این جهت، باید به سراغ اصول و قواعد عمومی فقه و عمومات و اطلاق کتاب و سنت رفته و از باب تفریع الفروع من الاصول، حکم آنها بررسی گردد.