1- حقوق بينالملل عرفي
2- فرضيه حقوق بينالملل عرفي
3- قراردادها
4- تئوري درمورد توافقات بينالمللي
5- تجارت بين الملل
6- سخن شناسي، اخلاق، و حقوق بين الملل
7- تئوري سخنان بين الملل
8- ليبرال دموكراسي و وظايف بين المللي
سالهای سال است که انگشت اتهام به سمت حقوق بینالملل نشانه رفته که این قوانین، درحقیقت قانون نیستند. این ادعای گمراهکننده، مبتنی بر واقعیتهای غیرقابلانکار، اما ناشی از سوءتعبیر ، درمورد حقوق بینالملل است. واقعیت هایی از این قبیل که این قوانین، فاقد یک هیئت مقننه، اجرایی یا قضایی هستند؛ این که بهای بیشتری به کشورهای قدرتمند، نسبت به کشورهای ضعیفتر میدهد؛ این که گاهی صرفا بازتابدهنده خطمشی بینالمللی موجود است؛ و این که گاهیاوقات بهواسطه معافیت از مجازات، نقض میشود.
علم حقوق بینالملل نیز که با ترکیب دور از تصور ایدهآلگرایی و تعلیمگرایی توانسته چندین دهه بطور برجستهای عمل کند، و توانست اندک کمکی به این ویژگیهای حقوق بینالملل بکند. و همچنین علم حقوق بینالملل توانسته درعمل، تاثیر اندکی در توضیح چگونگی عملکرد حقوق بینالملل داشته باشد: این که چطور بهوجود میآید و تغییر میکند؛ چطور بر رفتار میان کشورهای مختلف با داراییهای مختلف، تاثیر میگذارد؛ کشورها چرا و درچهزمانی درراستای آن قدم برمیدارند؛ و اینکه چرا این حقوق، چنین نقش مهمی در مقالات و کتب روابط بینالملل ایفا میکند.
این کتاب بهدنبال پاسخ دادن به این پرسشها و شاید هم پرسشهای مرتبط با اینها میباشد. که با ترکیب تحقیقات مربوط به حقوق بینالملل با واقعیتهای سیاستهای بینالمللی، بهدنبال توضیح عملکرد حقوق بینالملل میباشد.
فرضیه ما، به دو موضوع بسیارمهم و مرتبط با سیاستهای بینالملل که غالبا ازسوی محققین حقوق بینالملل، موردچشمپوشی واقع شده، میپردازد: قدرت کشورها و تمایل یا گرایش آنها.
همچنین کتاب ما، برای تحلیل عوامل ذکر شده، از یک بازار روشمند که کمتر در پژوهشهای حقوق بینالملل مورداستفاده قرار گرفته، یعنی تئوری انتخاب عقلانی، استفاده میکند. بهطورخلاصه، فرضیه ما این است که حقوق بینالملل از اقدامات منطقی کشورهای مختلفی به وجود میآید که با توجه به گرایش کشورهای دیگر و توزیع قدرت کشوری، درراستای بهحداکثر رساندن بهرههای خودشان استفاده میکنند.
ما اولین نفراتی نیستیم که برای توضیح اصول حقوق بینالملل[1] دست به دامن نظریه بهره کشورها میشویم. اما این نظریه معمولا بهصورت مبهم و نتیجهگرایی مطرح شده است. هدف ما، ادغام مفهوم گرایشات کشوری با مدلهای ساده انتخاب عقلانی است تا فرضیه جامعی از حقوق بینالملل را ارائه دهیم. همچنین نکات قانونی را نیز از این تحلیلها بدست میآوریم.