1- تعريف ، مصاديق و سير تحول تنوع فرهنگي
2- تعريف تنوع فرهنگي در اسناد بين المللي
3- اهداف و اصول اساسي تنوع فرهنگي
4- تعهدات دولت ها در حمايت از تنوع فرهنگي در قلمرو بين المللي
5- تعهدات دولت ها در چارچوب كنوانسيون حمايت و ارتقاي تنوع مظاهر فرهنگي
6- تعهدات دولت ها در حمايت از تنوع فرهنگي در قلمرو داخلي
موضوع «تنوع فرهنگي در حقوق بينالملل» يكي از مهمترين و شايد پيچيدهترين مباحث حقوق بينالملل ميباشد و جامعه بينالمللي در راه ضابطهمند ساختن آن و تعيين مقررات حمايتي مناسب در مورد آن هنوز در آغاز راه است. بحثي كه، در روشن ساختن زواياي گوناگون آن، نيازمند طرح و بررسي مباحث متعدد و پيچيدهاي ميباشد.
با عنايت به اهميت موضوع تنوع فرهنگي در عصر جهاني شدن، اين موضوع توجه بيش از پيش را در عرصة بينالمللي ميطلبد.
نظر به اينكه حفظ تنوع فرهنگي به خودي خود ارزش محسوب ميشود و با در نظر گرفتن اين نكته كه برخي كشورهاي توسعه يافته در صدد تحميل فرهنگ خود ميباشند، با لازم الاجرا شدن كنوانسيوني تحت عنوان حمايت و ارتقاي تنوع مظاهر فرهنگي توسط سازمان يونسكو، اين مسئله نيازمند بررسي است كه تنوع فرهنگي چيست و فرآيند جهاني شدن چه ارتباطي با آن دارد؟ در ضمن نقش كنوانسيون در اين چيست و چه تعهداتي را بر دولتها بار ميكند و در نهايت اين سوال مهم مطرح ميشود كه آيا ميتوان از تنوع فرهنگ در پرتو مقررات حقوق بينالملل حمايت كرد؟ يافتن پاسخ اين پرسشها و نيز تحليل كنوانسيون پيشگفته، مبناي اصلي اين پژوهش را تشكيل ميدهند.
اين نوشتار مبتني بر اين فرض است كه حمايت از تنوع فرهنگي در حقوق بينالملل وجود دارد و تصويب كنوانسيون يونسكو، كمك شايان توجهي به حمايت از تنوع فرهنگي ميكند و با توجه به قواعد حقوق بينالمللي ميتوان تنوع فرهنگي را حفظ نمود.
کتاب حاضر در دو بخش سازماندهي شده است. بخش نخست ابتدا به مفهوم كلي تنوع فرهنگي پرداخته و پس از ارائه تعريفي جامع از تنوع فرهنگي، سير تحولات آن را مورد توجه قرار داده و اهداف و اصول اساسي آن را بررسي مينماید.
آن گاه پس از طرح مقدمات علمي لازم، تعهدات دولت ها در قلمرو بينالمللي و داخلي بر اساس كنوانسيون فوق و ساير اسناد بينالمللي بررسي می گردد.