1- ماهيت چندوجهي حقوق بين الملل
2- سازمانهاي بينالمللي
3- چه كسي بايد صلح را ايجاد نمايد
4- حقوق مخاصمات مسلحانه
5- كنترل تسليحات، خلع سلاح، منع گسترش سلاح و پادمان
6- حقوق بشر
7- مسائل مربوط به محيطزيست بينالمللي
8- علل ضعف كنوني، مشاهدات نهايي و پيشبيني
9- ......
حقوق بینالملل به عنوان یکی از شاخههای رشته حقوق که ناظم روابط میان بازیگران بینالمللی است، حقوقی نوپا میباشد. این شاخهی حقوق برعکس سایر شاخههای دیگر این رشته بسیار پویا و زنده است. قواعد حقوق بینالملل همهی آنچه در جهان هستی وجود دارد از اعماق اقیانوسها تا فضای ما ورای جو را تحت پوشش و چتر خود قرار میدهند، به عبارت دیگر حقوق بینالملل جهان هستی را به نظم درآورده و حافظ منافع و حیات بشری است. علیرغم اینکه بسیاری حقوق بینالملل را بدلیل گستردگی حوزههای تحت پوشش و بِروز بودن آن میستایند، انتقاداتی نیز بر عملکرد آن وارد است. از جمله مهمترین انتقاد به حقوق بینالملل این میباشد که از عدم وجود یک قدرت عالیه رنج میبرد قدرتی که به مانند سایر شاخههای حقوق بتواند به هنگام نقض و تخطی از قواعد، خاطی را مجازات کند. همچنین، تحولات اجتماعات بشری که همواره در خط تکاملی سیر میکند و پیشرفت و توسعهی سریع علم و تکنولوژی بر پویایی حقوق بینالملل افزودهاند. این عوامل تا زمانی که حیات بر روی کرهی زمین وجود داشته باشد ادامه خواهد داشت و تا آن زمان نقطهی توقفی متصور نمیباشد. عوامل مزبور، لاجرم ظهور پدیدههای جدید در روابط بشری را رقم میزنند و انتظام این پدیدهها نیز به نوبهی خود مستلزم وضع قواعد حقوقی است. در دنیای امروزی سرعت تغییرات در زندگی به حدی شتاب دارد که قواعد بینالمللی نمیتوانند جوابگوی این تغییرات به همان شتاب باشند، بنابراین، بدیهی است که ضعف و کاستیها در این شاخه خودنمایی نمایند.
آنچه که امروزه بواقع میتوان از حقوق بینالملل ترسیم نمود همکاری و هماهنگی میان بازیگران بینالمللی جهت وضع و اجرای قواعد بینالمللی به جای یک قدرت عالیه تضمینکننده قواعد مزبور است. بدون شک، شاخهای به گستردگی و پویایی حقوق بینالملل که در تمام صور زندگی بشری رد آن دیده میشود و از فقدان قدرت عالیهی ناظم قواعد رنج میبرد، خالی از ضعف و کاستی نمیباشد. در این کتاب که همانطور که از عنوان آن پیداست "ابعاد در حال تکامل حقوق بینالملل: انتخابهای دشوار فراروی جامعه جهانی"، پروفسور جان. اف. مورفی بخوبی و با مطالعهای عمیق، ابعاد در حال تکامل حقوق بینالملل و ضعفهای آن را به تصویر کشیده است. کتاب حاضر تحولات اخیر در زمینه منابع حقوق بینالملل را مورد بررسی و مداقه قرار میدهد و نشان میدهد که منابع حقوق بینالملل، منابع احصاء شده در ماده 38 اساسنامه دیوان بینالمللی دادگستری نمیباشند. پروفسور مورفی که متبحر و متخصص در حقوق و تجارت بینالملل و استاد دانشگاه ویلانوا ایالت پنسیلوانیای آمریکا میباشد و چندین کتاب و نزدیک به 140 مقاله در حوزه حقوق بینالملل به رشته تحریر درآورده است، با تحلیلی عمیقی و دیدی واقعینگر به مسائلی مانند حفظ صلح و امنیت بینالمللی، نقضهای مربوط به حقوق بشر، حقوق بینالملل بشردوستانه، کنترل، خلع و عدم گسترش تسلیحات و مسائل زیستمحیطی بینالمللی، ناکارآمدی و ضعفهای حقوق بینالملل را به تصویر میکشد. با وجود این، پروفسور مورفی راهکارهایی را برای رهایی از وضع موجود و کارآمدی حقوق بینالملل پیشنهاد مینماید که از نظر وی این راهکارها انتخابهای دشواری هستند که اعضای جامعهی بینالملل باید اتخاذ نمایند.
کتاب ابعاد در حال تکامل حقوق بینالملل اگر چه در سال 2010 توسط انتشارات کمبریج به زیر چاپ رفته است ولی به گفتهی مؤلف گرانقدر، تألیف این کتاب 3 سال وقت برده است. در این کتاب سعی شده تا جایی که امکان دارد موارد مبهم را با توضیحاتی که با علامت ستاره (*) مشخص شده است روشن شود، علاوه بر این توضیحات جانبی نیز که به عقیده مترجم برای فهم مطالب ضروری جلوه مینماید در پاورقی به کتاب اضافه شده است. بدون شک ترجمهی این کتاب، مبرا از عیب و نقص نخواهد بود و سعی شده که طوری ترجمه شود که متن فارسی بـه مقصود نویسنده نزدیک باشد. با وجود این، بنده با اعتقاد بـه اصل وفاداری و امانت در ترجمه تلاش نمودهام که متن فارسی به شیوهای آسان و فصیح باشد. از اینرو، از دانشپژوهان و جویندگان علم درخواست میشود که با منت نهادن بر بنده، انتقادات و پیشنهادات راجع به ترجمه در جهت غنای علمی بخشیدن بـه اثر حاضر را به اطلاع اینجانب برسانند.*