1- ظرفيتهاي قانوني طرحهاي توسعهاي نفت و گاز در استفاده از قراردادهاي فروش محصول
2- مفهوم و مستندات قانوني طرحهاي توسعهاي در صنعت نفت و گاز
3- ماهيت و مباني حقوقي قراردادهاي فروش محصول
4- قابليتهاي حقوقي قراردادهاي فروش محصول در تأمين مالي طرحهاي توسعهاي نفت و گاز
5- روشهاي تأمين مالي در صنعت نفت و گاز
6- جايگاه و نقش قراردادهاي فروش محصول در تأمين مالي طرحهاي توسعهاي نفت و گاز
7- مكانيزم تضمين و وثيقه گذاري
8- تأمين مالي پروژهاي در طرحهاي توسعهاي نفت و گاز
9-
یکی از مسائل و موضوعاتی که از ابتدای انعقاد قراردادهای بینالمللی نفتی، طرفین قرارداد و خصوصاً متخصصانی که وظیفه نگارش قراردادی همه جانبه و جامع را داشتهاند، به چالشی همیشگی و جدی کشیده است، مسئله ریسکهای متعدد و بعضاً سنگین پروژه و تعیین تکلیف مسئولیت طرفین قرارداد نسبت به این ریسکهاست. این که از چه طریقی و به چه شکل میتوان اولاً به شناخت این ریسکها و سپس پوشش آنها پرداخت، از مسائلی است که همواره مورد توجه بوده است.
ورود جدی صنعت بیمه در این زمینه، که به طور سنتی، قابلیت پیشبینی ریسکهای سنگین پروژههای صنعتی را نداشت، از جمله تلاشهایی است که در راستای پر کردن خلأ مذکور روی داد. به هر روی، صنعت بیمه به مرور توانست خود را با تغییرات و نیازهای ضروری صنعت نفت و گاز تا حد زیادی هماهنگ کرده و پیش بیاید. به حدی که امروزه بیمههایی تخصصی در دنیا، به طور خاص، به ارائه خدمات بیمهای در حوزه نفت و گاز میپردازند. یکی از مسائلی که طی چند سال اخیر در ارتباط با این حوزه مطرح شده بحث موافقتنامه جامع بیمهای است.
بیمه به شکل سنتی آن به دو شیوه بیمه خسارات و بیمه اشخاص مطرح بوده و سالهای متمادی توسط شرکتهای بیمهای ارائه گردید. با پیشرفت صنایع و بروز آسیبهای ناشی از فعالیتهای صنعتی، نیاز به شکلگیری پوششهای بیمهای صنعتی از جانب شرکتهای بیمهای و فعالان صنعتی احساس شده و انواع بیمههای مهندسی، بیمههای مسئولیت و بیمههای حمل و نقل طراحی شد. بیمههای مهندسی به روشهای گوناگون مانند بیمه تمام خطر ساخت، بیمه تمام خطر نصب، بیمه تجهیزات و ماشینآلات، بیمه عدم النفع و بیمه تجهیزات الکترونیک، مورد استقبال بیمهگذاران قرار گرفته و امروزه به بخش لاینفک فعالیتهای صنعتی از جمله صنعت نفت و گاز تبدیل شده است. بیمههای مسئولیت نیز در اشکال بیمه مسئولیت متصدی حمل و نقل کالا، بیمه مسئولیت مدنی پیمانکاران در مقابل کارکنان و بیمه مسئولیت مدنی پیمانکاران در مقابل اشخاص ثالث، توسط شرکتهای بیمهای ارائه شده و موضوع مذاکرات صنعتگران قرار گرفته است. رایجترین شکل بیمههای حمل و نقل نیز بیمههای بدنه و ماشینآلات و بیمههای حمایت و غرامت بوده که نه تنها در صنعت نفت و گاز بلکه در سایر صنایع نیز از شهرت بسیار برخوردار است. اما در دنیای امروز که افراد متعددی در یک پروژه صنعتی دخیل بوده و همگی به دنبال رسیدن به سقف پوششی بالاتر و پوششدهی جامعتر خطرات با پرداخت هزینه کمتر هستند، برخی صاحبنظران به فکر طراحی روشهای جدید بیمهای افتادند که به واسطه آنها بتوان پوششی جامع با پرداخت هزینه کمتر و در عین حال برخورداری از مزایای شرکتهای بیمهای متعدد را تأمین نمایند؛ و چه سودمندتر اگر بتوان از این روشهای بیمهای جدید برای اطراف متعدد، با پوششهای متعدد و برای مدت طولانی استفاده نمود. اهداف مذکور محقق نمیگردید مگر اینکه موافقتنامهای بین کارفرمایان و پیمانکاران پروژههای صنعتی و شرکتهای بیمهای برای بخشهای مختلف یک پروژه صنعتی منعقد گردد و علاوه بر تأمین پوشش بیمهای برای بخشهای گوناگون پروژه، هزینههای خرید بیمه نیز بین کارفرمایان و پیمانکاران تقسیم شده و به واسطه همبستگی مذکور، تعارض منافع بین آنان نیز کاهش یابد؛ و موافقتنامههای جامع بیمهای بستری مناسب برای این منظور بود.
موافقتنامههای جامع بیمهای، تلاشی است برای ایجاد یک چتر حمایتی همه جانبه به گونهای که تا بیشترین حد ممکن، بیمه بتواند ریسکهای قرارداد را بیش از آنچه بیمههای اولیه پوشش میدهند، مورد حمایت قرار دهد. با انعقاد این موافقتنامه، کارفرمایان و تمامی پیمانکاران اصلی و فرعی دخیل در یک پروژه میتوانند از پوششهایی همچون بیمه عملیات پروژه که خسارات فیزیکی به اقدامات دائم و موقت پروژه، اجزاء ساخته شده و یا نصب شده و یا درحال آزمایش برای بکارگیری در پروژه و ابزارآلات مورد استفاده در پروژه را جبران مینماید؛ بیمه ماشینآلات و تجهیزات که خسارات فیزیکی به ماشینآلات و تجهیزات مورد استفاده در پروژه، هزینههای مازاد، خسارات ناشی از ذخیرهسازی خارج از سایت و حمل و نقل داخلی را تحت پوشش دارد؛ بیمه مسئولیت در مقابل اشخاص ثالث که موضوع آن آسیبهای مالی و جانی به اشخاص ثالث و آلودگیهای زیستمحیطی است؛ بیمه تأخیر در انجام کار و بیمه حمل دریایی، برخوردار شوند. مضافاً آنكه میتوان از موافقتنامههای جامع بیمهای در تمامی دورههای اکتشاف، ارزیابی، توسعه و تولید استفاده نمود.
با مطالعه موافقتنامههای جامع بیمهای و تطبیق آن با شرایط حاکم بر پروژههای بالادستی نفت و گاز، محرز میگردد که میتوان از موافقتنامههای جامع بیمهای در مراحل بالادستی پروژههای نفت و گاز استفاده نمود و خطراتی همچون تراوش نفت از چاه، فوران، از دست رفتن گل حفاری، گیر کردن ابزار حفاری درون چاه، شکستن لولههای جداری، خسارت به تجهیزات زمان انتقال به مناطق فراساحلی، خسارت به تجهیزات تولید و استخراج، برخی آلودگیهای زیستمحیطی، آسیبهای جانی و مالی به اشخاص ثالث، عدم النفع ناشی از توقف پروژه و آسیب به کالا حین حمل دریایی را تحت پوشش بیمه قرار داده و خسارات ناشی از وقایع فوقالذکر را جبران نمود.
بدینسان، ورود موافقتنامههای جامع بیمهای علاوه بر آثار مثبتی که بر پوشش ریسکهای قراردادهای بالادستی نفت و گاز به همراه دارد، میتواند نقش موثری در بهبود کارایی شرکتهای بیمه نیز ایفاء نماید. بدین توضیح که در سنجش کارایی شرکتهای بیمه به روش تحلیل پوششی دادهها که روشی مرسوم در ارزیابی شرکتهای بیمه و رتبهبندی آنها میباشد، از طریق مقایسه نسبت ورودیها به خروجیها، میزان کارایی شرکتهای بیمه مورد ارزیابی قرار میگیرد. در این روش ورودیهای شرکتهای بیمه متشکل از عناصری همچون داراییهای شرکت بیمه، تعداد کارکنان، هزینههای عمومی و اداری به حق بیمههای صادره و هزینه کارمزد پرداختی به بیمههای صادره و خروجیها متشکل از عناصری مانند خسارت پرداخت شده، تعداد خسارت پرداختی شده، سود خالص دوره شرکتهای بیمه، سود خالص بعد از کسر مالیات از حق بیمه صادره، حق بیمه تولیدی از طرف شرکت بیمه، تعداد بیمهنامههای صادر شده و بدهیهای شرکت بیمه میباشد. بدیهی است در صورتی که شرکتهای بیمه بتوانند با حفظ ورودیها و یا کاهش آن به بالا بردن سطح خروجیها بپردازند موفق به ارتقاء کارایی خود شدهاند. از این رو، به نظر میرسد برخورداری از موافقتنامههای جامع بیمهای، با توجه به کاهش هزینههای عمومی و اداری (به دلیل عدم نیاز به صدور بیمهنامههای متعدد) و متقابلاً بالا بردن سطح خسارت پرداخت شده و تعداد خسارت پرداختی (به دلیل جامعیت موافقتنامهها) میتواند در بهبود کارایی شرکتهای بیمه موثر واقع شود.
با توجه به توضیحات فوق و وجود این خلأ در سیستم قراردادی و در تعاملات صنعتی کشور ما، اولاً، ورود ادبیات علمی این حوزه به گفتمان دانشگاهی کشور از طریق اینگونه طرحها و ثانیاً، آشناسازی صنعت با این نهاد جدید، أمری ضروری به نظر میآید که لازم است مورد توجه متخصصان صنعت و دانشگاه قرار گیرد. با این حال، موافقتنامههای جامع بیمهای بطور شایسته در نظام حقوقی ایران، به ویژه در حقوق نفت و گاز، مورد مطالعه قرار نگرفته و ابهامات و خلأهای احتمالی آن مرتفع نگردیده و به همین دلیل، موضوع مطالعۀ این اثر علمی قرار گرفته است.
با توجه به نو بودن موضوع کتاب، در این خصوص متنی که به صورت تخصصی و جامع به موافقتنامههای جامع بیمهای و کارایی آن در قراردادهای بالادستی نفت و گاز پرداخته باشد، وجود ندارد. ولی در برخی مجلات و مقالات به صورت پراکنده به موافقتنامههای جامع بیمهای اشاره شده است.
برای مثال فیلیپ پاول در سال 2015 در مقاله«تنظیم روابط در شرایط بحرانی: نقش موافقتنامه جامع بیمهای» به بررسی نقش موافقتنامه جامع بیمهای پرداخته و به این نتیجه دست یافته که با استفاده از موافقتنامههای جامع بیمهای، طرفین از قالبهای خشک و انعطافناپذیر قراردادهای بیمهای خارج شده و میتوانند با انجام مذاکرات با یکدیگر، میزان بهرهمندیشان را به صورت مشترک افزایش دهند.
همچنین استفان موزاس پیشتر از مقاله فوق در سال 2006 با نگارش مقاله «مذاکره موافقتنامه جامع» به این نتیجه رسیده که طرفین با مذاکره در رابطه با موافقتنامه جامع، یک چهارچوب صریح در رابطه با آنچه که در آینده با آن سروکار دارند و هنوز در رابطه با آن مذاکرهای انجام ندادهاند، ایجاد مینمایند. در این مقاله افزوده شده که موافقتنامه جامع به بده بستانهایی که فیالواقع وجود دارند، کاری ندارد بلکه تنظیم کننده تعاملات تجاری میباشدکه بالقوه امکان وقوع آنها هست ولی هنوز بالفعل نشدهاند.
در منابع فارسی حقوق نفت و گاز نیز، از جمله کتاب «حقوق نفت و گاز» نوشته دکتر عبدالحسین شیروی(1391) و کتاب «حقوق قراردادهای بینالمللی نفت» نوشته دکتر مسعود امانی (1389) و کتاب «حقوق سرمایهگذاری خارجی در پرتو قانون و قراردادهای سرمایهگذاری» دفتر سوم،(قراردادهای نفتی)، نوشته دکتر علی حاتمی و اسماعیل کریمیان (1393)، که به بیان قراردادهای بالادستی نفتی به صورت مفصل پرداختهاند، صرفاً اشاره مختصری به قراردادهای بیمهای در عمليات بالادستی نفت و گاز داشته و بحث موافقتنامههای جامع بیمهای اصلاَ در آنها مورد بررسی قرار نگرفته است.
همچنین، کتاب «حقوق بیمه» نوشته دکتر جانعلی محمود صالحی(1381)، «حقوق بیمه» نوشته محمد مهدی صداقت و عمران نعیمی (1391)، کتاب «حقوق بیمه» نوشته دکتر ایرج بابائی (1396) و کتب مشابه، به بررسی حقوق بیمه پرداخته ولی مواردی که نشان دهنده بررسی موافقتنامه جامع بیمهای به عنوان یک قرارداد بیمهای بینالمللی باشد، به چشم نمیخورد.
با این حال، آثار مثبت موافقتنامههای جامع بیمهای همچون جامعیت و شفافیت بالا، مستمر بودن، آثار پیشگیرانه، صرف وقت کمتر، پرداخت حق بیمه پایینتر، انجام مذاکرات مسنجمتر، اختلافات قراردادی کمتر، انعطاف بیشتر در درج پوششهای بیمهای و از همه مهمتر قابلیت تسری بر کارفرمایان، پیمانکاران اصلی و پیمانکاران فرعی دخیل در یک پروژه بالادستی نفت و گاز و بیمهگران متعدد، نویسندگان را بر آن داشته که با بررسی ریسکهای قراردادهای بالادستی نفت و گاز و همچنین بررسی موافقتنامههای جامع بیمهای، به این نتیجه دست یابند که این موافقتنامهها تا چه حدی و به چه صورتی ریسکهای موجود در قراردادهای بالادستی نفت و گاز را پوشش میدهد.
از اين رو، با توجه به اینکه تحلیل کارایی موافقتنامههای جامع بیمهای در قراردادهای بالادستی نفت و گاز نیازمند شناخت بهتر مبانی بیمهپذیری و انواع روشهای بیمه و ریسکهای مراحل بالادستی نفت و گاز می باشد، فصل اول این اثر علمی به بررسی بیمهپذیری قراردادهای بالادستی نفت و گاز اختصاص داشته که ضمن بررسی مفهوم و مبانی بیمهپذیری، انواع روشهای بیمهای نیز برای تبیین بهتر جایگاه موافقتنامههای جامع بیمهای مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین در فصل دوم کتاب، ضمن بررسی قراردادهای بیمهای مشابه با موافقتنامههای جامع بیمهای، تفکیک قراردادهای مذکور از موافقتنامههای مدنظر این اثر انجام شده و پس از بیان ریسکهای هریک از مراحل بالادستی نفت و گاز، چهارچوب موافقتنامههای جامع بیمهای تبیین گشته و نحوه پوشش ریسکهای بالادستی نفت و گاز توسط موافقتنامههای جامع بیمهای مشخص گردیده و در آخر به مزایای بکارگیری موافقتنامههای جامع بیمهای در صنعت بیمه نفت و گاز ایران اشاره شده است.