1-ضرورت و اهميت گاز در صادرات خارجي
2-مطالعه تطبيقي اهداف، برنامهها واساسنامههاي اوپك واوجك
3-مقايسه تطبيقي ساختار و تشكيلات اوپك واوجك
4- نقش گاز طبيعي در بخشهاي مختلف اقتصاد
5-مقايسه ساختار واهداف اوجك واوپك
6-نحوه عضويت در سازمانهاي اوپك و اوجك
7-چشم انداز كوتاه مدت اوپك و اوجك
8- نقش عامل توليد وتقاضا در توليدات گاز ونفت
9-مخالفت كشورهاي مصرف كننده با تشكيل اوجك واوپك
نفت از اوایل قرن گذشته همواره به عنوان یک کالای استراتژیک مطرح بوده و در دوران جنگ سرد عاملی مهم برای رشد کشورهای صنعتی تلقی میشد. در دوران پس از جنگ سرد نیز به دلیل تأثیر نفت بر رشد اقتصاد جهانی بر اهمیت آن افزوده شد، به گونه ای که موضوع امنیت جهانی انرژی به عنوان یکی از موضوعات مهم در نظام بینالملل به ویژه در میان کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه مطرح شده است.
انرژی (به طور مشخص نفت و گاز) یکی از مؤلفههای تأثیرگذار در تولید ثروت و قدرت در جهان کنونی محسوب میشود. اقتصاد جهانی با تمام پیچیدگیهای خود اعم از جهانی شدن، وابستگی متقابل، تأکید بر رقابت بی وقفه، استفاده از مزیتهای نسبی و... همچنان وابسته به انرژی نفت و گاز و تأمین امنیت آن است زیرا اتنريی نقطه حرکن و سنگ بنای توسعه اقتصاد جهانی است. از سوی دیگر انرژی خود یکی از ارکان قدرت محسوب میشود. در جهان امروز، توسعه که خود وابسته به انرژی است، میتواند تولید قدرت کند. بر این اساس انرژی کالایی استراتژیک است که تأمین و امنیت آن، نقشی کانونی در امنیت بینالملل و اقتصاد جهانی دارد. با توجه به تحولات اقتصاد جهانی، رقابت کشورهای تازه صنعتی شده آسیا با سایر قدرتهای اقتصادی جهان و نیاز روز افزون مجموع این کشورها به انرژی (نفت و گاز) و تأمین امنیت آن به نظر میرسد تا دهههای آینده، نقش نفت و گاز در اقتصاد جهانی، اهمیت ویژه ای را به خود اختصاص میدهد. با چنین روندی کشورهای برخوردار از ذخایر عمده انرژی اهمیتی استراتژیک در سیاست بینالملل مییابند. بررسی وضعیت بازار جهانی انرژی نشان میدهد که در آینده تقاضا برای انژی افزایش خواهد یافت و انتظار میرود نفت به عنوان مهم ترین حامل انرژی ملزم به پاسخگویی به نیازهای فزاینده انرژی جهانی باشد. شواهد حاکی از آن است که تقاضای انرژی از سال 2004 تا 2030 حدود 50درصد افزایش خواهد یافت که از این میان 70درصد از رشد تقاضا را کشورهای در حال توسعه ایجاد خواهند کرد به گونه ای که چین به تنهایی موجد 20درصد از این نیاز خواهد بود. جز اصلی تقاضا برای نفت ناشی از رشد بسیار سریع چین است که تولید ناخالص داخلی آن در این دوره به طور متوسط سالانه 3/10درصد رشد داشته است. شدت انرژی و نفت در اقتصاد در حال توسعه چین به مراتب بالارت از متوسط شدت انرژی و نفت در کشورهای توسعه یافته صنعتی است.
از نظر اقتصادی نرخ بالای پس انداز در چین که گاه به 50درصد درآمد ملی میرسد و نیز سرعت گیری جریان شهرنشینی روستائیان چین که جمعیتی متجاوز از 750میلیون نفر را تشکیل داده و با توجه به درآمد سرانه پایین در این مناطق جریان عظیمی از نیروی کار ارزان را به مراکز صنعتی شکل میهدند، میتواند برای دهههای آینده نیز ادامه یابد و به رشد بالای اقتصادی چین کمک کند. در عرصه بینالملل چین سیاستهایی مانند تعیین نرخ برابری رسمی برای پول آن کشور و نیز خرید حجم معتنابهی از اوراق قرضه دولت آمریکا را اتخاذ و اجرا کرده است که از یک سو محرکی برای تداوم صادرات و رشد اقتصادی و از سوی دیگر وزنه اقتصادی لازم برای تأثیرگذاری بر سیاستهای اقتصادی آمریکا را در اختیار این کشور قرار داده است. بنابر این با توجه به توسعه اقتصادی اجتماعی چین نه تنها شاهد تبدیل شدن آن به یک کشور توسعه یافته صنعتی با رشد سریع تقاضا برای انرژی و نفت بلکه اصولاً بر اکثر کالاها و مواد اولیه مورد نیاز برای تولید محصولات ساخته شده صنعتی خواهیم بود . بررسیهای کارشناسان اقتصادی در مورد هند و برزیل و سایر کشورهای مهم در حال توسعه نیز از تداوم توسعه اقتصادی این کشورها حکایت میکند. روند فزاینده تقاضا و مصرف جهانی نفت حاکی از آن است که تقاضای نفت از 83میلیون بشکه در روز در سال2005، به 118میلیون بشکه در روز تا سال2030 افزایش مییابد. میزان مصرف نفت کشورهای سازمان همکاری و توسعه اقتصادی که تا سال(2007)، 60درصد مصرف جهانی را به خود اختصاص داده اند تا سال2030 تا سقف روزانه 4میلیون بشکه افزایش یافته و به 53میلیون بشکه در روز خواهد رسید. هم چنین کشورهی در حال توسعه تا سال2030 از29میلیون بشکه کنونی (2008) به 58میلیون بشکه در روز خواهند رسید. تا سال2030بخش حمل و نقل جهانی، منبع اصلی افزایش تقاضای جهانی نفت خواهد بود. اگرچه رشد بخش حمل و نقل در کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی ادامه خواهد داشت ولی رشد اصلی بازار خودرو، اتوبوس و کامیون متعلق به کشورهای در حال توسعه است. برای مثال دو سوم جمعیت جهان در کشورهای زندگی میکنند که تعداد خودروهای آنها در مقیاس یک خودرو به ازای هر 20نفر است و انتظار میرود که حجم جهانی خودروهای تجاری تا سال2030 دو برابر شود. دومین منبع اصلی افزایش جهانی مصرف نفت، بخشهای صنعت و مصرف خانگی کشورهای در حال توسعه خواهد بود که تا سال2030 به افزایش مصرفی معادل 11میلیون بشکه در روز منجر میشود.