1- اصطلاحشناسي
2- اصطلاح «حبس»
3- «حبس انفرادي»
4- تاريخچه حبس انفرادي
5- در نظام حقوقي غرب
6- در نظام حقوقي اسلام
7- در نظام حقوقي ايران
8- ديدگاه مشروعيّت حبس انفرادي
9- تبيين ديدگاه مشروعيّت حبس انفرادي
10- ادلّه ارائه شده در جهت اثبات مشروعيّت حبس انفرادي
11- ديدگاه عدم مشروعيّت حبس انفرادي
12- تبيين ديدگاه عدم مشروعيّت استفاده از حبس انفرادي
13- ادلّه عدم مشروعيّت استفاده از حبس انفرادي
در طول تاریخ، همواره به بزهکاران (اعم از متّهمان و محکومان) به عنوان ناقضان قانون نگریسته شده و از همینرو، حقوق ایشان کمتر مورد توجّه و مطالعه و بررسی قرار گرفته و در برخی از موارد نیز عمداً یا سهواً به موجب وضع قوانین یا توسّط کارگزاران دستگاه قضایی نقض گردیده است. این در حالی است که طبق اصولی چون اصل کرامت انسانی، اصل برائت کیفری و اصل عدالت جنایی، صِرف در معرض اتّهام بودن یک فرد یا ارتکاب جرم از سوی وی نمیتواند دلیل مناسبی برای نقض تمامی حقوق انسانی او باشد. بعلاوه هدف از انجام تحقیقات مقدّماتی، کشف حقیقت و شناسایی و برخورد با فردی است که مرتکب جرم گردیده و هدف از مجازات شخص محکوم نیز علاوه بر تشفّی خاطر بزهدیده و خانواده وی و برقراری نظم و امنیّت در اجتماع، اصلاح و آماده کردن محکوم، به منظور بازگشت مجدّد وی به زندگی اجتماعی است. از همینرو لازم است حقوق این گروه از افراد جامعه نیز همچون دیگران، مورد توجّه قرار گرفته و از هر گونه نقض یا کوتاهی در احقاق حقوق آنان جلوگیری به عمل آید.
«حبس» یکی از سازوکارهایی است که به منظور برقراری نظم و امنیّت در جامعه، حمایت از حقوق بزهدیدگان و در عین حال اصلاح و بازپروری محکومان به رسمیّت شناخته شده و متأسفانه در اجرای آن کمتر به حقوق متّهمان و محکومان توجّه میشود. این کلمه در اصطلاح حقوقی به «ممانعت از آمد و شد فرد و سلب آزادی وی» اطلاق میگردد که عموماً با نگهداری او در مکانی خاص به نام بازداشتگاه یا زندان همراه است. حبس را از جهات گوناگونی میتوان مورد دستهبندی قرار داد؛ یکی از این جهات، تقسیم حبس بر اساس روش اداره به عمومی (نگهداری از فرد در بازداشتگاه یا زندان چندنفره) و انفرادی (نگهداری از فرد در بازداشتگاه یا زندان تکنفره) است. اگر چه در ابتدای امر چنین به نظر میرسد که حبس عمومی و انفرادی جز در مساحت و تعداد محبوسان تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند، لکن حقیقت آن است که حبس انفرادی علاوه بر موارد مذکور، تفاوتهای قابل توجّه و شرایط ویژهای را نسبت به حبس عمومی دارد که موجب میگردد ماهیّت آن متفاوت از ماهیّت حبس عمومی باشد. از میان مهمترین ویژگیهای حبس انفرادی میتوان به موارد ذیل اشاره نمود؛
- ممنوعیّت یا ایجاد محدودیّتهای قابل توجّه برای فرد محبوس در برقراری هر گونه ارتباط با سایر انسانها (به جز پرسنل بازداشتگاه یا زندان و مقام قضایی)
- وجود قواعد و مقرّرات ویژه در خصوص ارتباط با زندانی و شیوه بازجویی و یا زمان جابهجایی وی؛ از جمله پوشاندن سر زندانی در طول جابهجایی وی، بازجویی از متّهم به صورت پشت به بازجو و ممانعت از مشاهده صورت پرسنل زندان یا پوشاندن صورت آن دسته از کارکنان زندان یا بازداشتگاه که با زندانی ارتباط دارند
- ممنوعیّت یا ایجاد محدودیّت در زمان هواخوری
- نگهداری از اشخاص در مکانی با «ابعاد کوچک»، «دارای ضروریترین وسایل مورد نیاز برای حیات»، «فاقد هر گونه پنجرهای که به وسیله آن خارج از سلول قابل رؤیت باشد»، «بهرهمند از سکوت مطلق» و «مجهّز به تجهیزات شنود و تصویربرداری»
بنابراین، اگر چه نگهداری از شخص به صورت انفرادی خلاف آفرینش انسانی بوده و فینفسه آسیبهایی را با خود به همراه دارد، لکن آنچه که موجب تمایز حبس انفرادی از سایر اقسام و شیوههای زندانبانی شده، صرف نگهداری از فرد در واحد تکنفره نیست؛ بلکه مکان نگهداری نیز دارای شرایط ویژهای است که وجود تمامی این موارد منجر میشود تا شخص محبوس فشار جسمی و روحی بسیار بیشتری را نسبت به حبس عمومی تجربه کند. فلذا بدیهی است که نگهداری از افراد در چنین شرایطی، نتایج بسیار سوئی را با خود به همراه داشته و موجب میگردد عموم اشخاصی که حبس انفرادی را تجربه کردهاند، دچار مشکلات عدیده و جبرانناپذیر جسمی و روحی شوند؛ مشکلاتی که به طور معمول با قرار گرفتن فرد در حبس عمومی به وجود نمیآید. از میان این مشکلات میتوان به سردردهای شدید، تپش قلب، ناتوانی در تحمّل محرّکهای شنوایی، بروز ضعف در بینایی، ایجاد شدن تغییرات محسوس در وزن، دچار شدن به دردهای شکمی و گرفتگی عضلات به عنوان مهمترین مشکلات جسمی و همچنین عدم تمرکز حواس، دچار شدن به توهّم و افکار پارانویا، اضطراب و یأسهای غیرمعمول، بروز واکنشهای احساسی، عدم تسلّط بر خود و بیاختیاری در انجام أعمال به عنوان مهمترین مشکلات روحی اشاره نمود که حتّی در برخی موارد ممکن است به خودزنی و خودکشی نیز منجر گردد.
با بررسی قوانین و مقررّات حاکم بر کشور میتوان دریافت حبس انفرادی سازوکاری است که استفاده از آن به عنوان یکی از شیوههای زندانبانی در دو مرحله تحقیقات مقدّماتی و اجرای مجازات به رسمیّت شناخته شده و اگر چه در ابتدای امر، این گونه به نظر میرسد که در موارد محدود و استثنائی مورد استفاده قرار میگیرد، لکن حقیقت آن است که به واسطه بکار رفتن عناوین عام و وجود اجمال در عبارات قانونی، مقام قضایی میتواند شیوه نگهداری سلولی را در خصوص طیف وسیعی از متّهمان و محکومان مورد استفاده قرار داده و حتّی نظرات شخصی و سلیقهای خود و ضابطین قضایی را نیز در خصوص نگهداری از افراد در سلول انفرادی دخیل کند.
مهمترین سؤالی که پیرامون حبس انفرادی مطرح میشود، مشروعیّت حبس انفرادی یا این سؤال است که «بر اساس منابع فقهی و حقوقی آیا میتوان متّهمان و محکومان را در حبس انفرادی قرار داد؟». پس از اثبات مشروعیّت یا عدم مشروعیّت استفاده از حبس انفرادی باید بررسی نمود که در صورت مشروعیّت این نوع از حبس، در چه مواردی میتوان از آن استفاده کرد؟ حتّی در صورت اثبات عدم مشروعیّت حبس انفرادی، آیا مواردی وجود دارد که بتوان آنها را از حکم کلّی عدم مشروعیّت حبس انفرادی مستثنی نمود؟
از دیگر مسائلی که ذیل مباحث مربوط به حبس انفرادی مطرح میگردد، ارتباط این موضوع با حقوق زندانیان است. در توضیح پیرامون این مسئله باید گفت زندان انفرادی با حقوق زندانیان ارتباط معکوس داشته و بر اساس ارتباط موجود میان این دو موضوع، میتوان این سؤال را مطرح نمود که آیا استفاده از حبس انفرادی با مبانی حقوق زندانیان تعارض نداشته و یکی از مصادیق نقض حقوق زندانیان به حساب نمیآید؟ به بیان دیگر، در صورتیکه نگهداری یک متّهم یا محکوم در بند عمومی منجر به وارد آمدن آسیب به دیگر زندانیان شود، آیا نگهداری از وی در بند عمومی که به نوعی احترام به حقوق او محسوب میگردد، نقض حقوق دیگر زندانیان را به خود به دنبال ندارد؟ همچنین در صورتیکه نگهداری از متّهم یا محکوم در حبس عمومی منجر به وارد آمدن آسیب به وی از سوی دیگر زندانیان شود، آیا استفاده از حبس انفرادی به نوعی حمایت از حقوق او محسوب میگردد یا آنکه مصداق بارز نقض حقوق اوست؟
نکته قابل توجّهی که پیرامون ارتباط حبس انفرادی با حقوق زندانیان وجود دارد، آن است که علیرغم تحقیقات بسیاری که تاکنون در خصوص حقوق زندانیان صورت گرفته، عموم محقّقین و پژوهشگران در آثار خود حتّی اشارهای گذرا به مسئله حبس انفرادی یا ارتباط این نوع از حبس با نقض حقوق زندانیان نکرده و برخی از پژوهشگران نیز مشروعیّت یا عدم مشروعیّت استفاده از حبس انفرادی را بسیار واضح دانسته و به سادگی از کنار این مسئله مهم عبور کردهاند.
با توجّه به توضیحات مذکور و نظر به آسیبهای جبرانناپذیر وارده به متّهم یا محکوم در این شیوه از زندانبانی و نیز بکارگیری آن به عنوان شیوهای متداول و مرسوم در کشورمان، در پژوهش حاضر به بررسی ابعاد فقهی و حقوقی موضوع حبس انفرادی پرداخته شده و تلاش گردیده موضوع مشروعیّت یا عدم مشروعیّت حبس انفرادی مورد بررسی قرار گیرد.