1- مفاهيم پايه تحريم اقتصادي
2- مفهوم، انواع و اهداف تحريم
3- تطبيق مفهومي تحريمهاي ايالات متحده عليه ايران
4- تشريح شبكه مقررات تحريم ساز ايالات متحده
5- تحريمهاي غير هسته اي
6- تحريمهاي هسته اي
7- اثر برنامه جامع اقدام مشترك بر شبكه تحريم
8- نگاه اجمالي به توافق ژنو و برجام
9-تحريمهاي موثر پس از امضاي برجام
استفاده از «تحریم اقتصادی» توسط ايالات متحده آمريكا به عنوان ابزاری جهت اعمال قدرت بر دیگر کشورهای جهان از سابقه ديرينهای برخوردار است. ایران نه تنها از این امر مستثنی نبوده بلکه در دهه های اخیر به نقطه تمرکز آن نیز بدل شده است. صرف نظر از گذشتههاي دورتر، آمریکا کارزار تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران را در سال ۱۹۷۹ میلادی از مسئله دیپلماتها و حوادث ناظر به سفارت ایالات متحده در تهران آغاز و در اکتبر ۱۹۸۳ با حادثه بمبگذاری در مقر تفنگداران دریایی ایالات متحده در لبنان و نسبت دادن آن به جمهوری اسلامی ایران، در افکار عمومی ایالات متحده تثبیت نمود. در جریان جنگ تحمیلی میان ایران و عراق نوک پیکان تحريم اقتصادی بر ممنوعیت فروش سلاح به ایران متمرکز شد و سپس در طول سالهای 2003 تا 2010 با امنیتی سازی برنامه هستهای کشورمان تحريمها گستردهتر و جديتر شد و ابعاد جهانی به خود گرفت و در خلال سالهای 2009 تا 2012 به تحریمهای هوشمند بینالمللی تغییر فاز داد. نهایتاً در سال 2018 و پس از روی کار آمدن دونالد ترامپ در ایالات متحده، در قالب برنامه "فشار حداکثری" و یکجانبه، تحریمهای مذکور در تهاجمیترین حالت خود علیه منافع جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت که تا زمان نگارش این کتاب نیز ادامه دارد.
جمهوری اسلامی ایران در تمام برهههای فوق الذکر سرگرم تلاش جهت مقابله و بیاثر نمودن تحریمها بوده است. ولي برخلاف غرب كه داراي مراکز مطالعاتی و اتاقهای فکر متعدد بوده و بنحو سيستماتيك بر مسئله تحریمهاي اقتصادي تمرکز دارند، در جمهوری اسلامی ایران عليرغم وجود نهادها و مراجع عمومي و دولتي مختلف كه مشغول اقدامات جزیره ای و موازي كاري در این امور هستند، ساختار و تشكيلات هدفمند و منسجمي وجود ندارد تا نسبت به ريشهيابي رفتارهاي تحريمي غرب و سنجش هزينه و فايده موقعيتي كه در آن هستيم بررسي و مطالعه كند و براي مواجهه يا مقابله با اقدامات تحريمي خارجيان عليه منافع ملي ايران، چاره انديشي نمايد. از آنجا كه امروزه استفاده از ابزار تحريمهاي يكجانبه يا چند جانبه و بين المللي عليه كشورهاي مختلف و من جمله ايران تقريباً نهادينه شده أست. لزوم ايجاد يك ساختار متمركز در اين زمينه ضروري به نظر میرسد.
با وجود ادعای دولت ایالات متحده مبنی بر وضع تحریمهای اقتصادی علیه جمهوری اسلامی ایران به هدف تغییر رفتار سیاسی؛ هدف مزبور که به شکل پوسته و ظاهر در افکار عمومی جانمایی شده است، نباید موجب غفلت ما از ماهیت ذاتاً حقوقی این تحریمها باشد. از این رو میتوان اظهار نمود سیاستهای تحریمی، در کالبد نظام و شبکهای منسجم از قواعد و مقررات حقوقی تجسم یافته و اعمال میشوند، و توجه دقیق و موشکافانه به هدف شناخت آنها ضرورتی غیرقابل اغماض است. از این رو به نظر رسید که جهت سیاستگزاری، مواجهه و مقابله قانونمند و هدفمند با تحريمهاي مذکور، مطالعه دقیق ساختار حقوقي شبکه قانونگذاری ایالات متحده به عنوان مهم ترین منبع تحریمهای اقتصادی علیه کشورمان و دامنه شمول و مصادیق هر يك از قوانين و مقررات تحريمي مذکور و ضمانت اجراهای پيش بيني شده در آنها ضروری است.
بنابراین با عنایت خداوند متعال و همت همكاران فرهيخته و پژوهشگران توانمند (آقايان جواد حق شناس، محمد چلبيي و حميد اللهياري پرگو و...) سعی نمودیم در حد بضاعت محدود دفتر حقوقی بینالمللی فیض، مطالعات منسجمی در خلال سالهای 1397 تا 1400 خورشیدی به انجام برسانيم تا ما نیز از نظر حقوقي و پژوهشی به سهم خود در سیاستگزاری و تصمیم سازی برای مسئولین کشور و دستگاههای تحت امر آنها جهت رفع مشکلات معیشتی مردم، رفع تحريمها و رونق اقتصادي كشور موثر باشيم. خوشحالم كه اكنون اين تلاشها به ثمر نشسته و پس از انتشار كتاب ارزشمند "تحريمهاي اقتصادي ايالات متحده آمريكا- ساختار حقوقي و قانوني" كه اخيراً به چاپ رسيده و بر شناسايي نهادهاي تحريمساز آمريكا تاكيد دارد، كتاب حاضر نيز به زبور طبــع آراسته ميشود. كتاب مارالذکر بيشتر به شناسايي «نهادها و مراجع تحريمساز» تاكيد نموده بود. ليكن در اثر پيش رو بر شناخت و واکاوی «شبکه و پازل در همتنیده قوانين و مقررات تحريمساز» ایالات متحده علیه جمهوری اسلامی ایران تاكيد شده تا مكمل اثر مارالذكر باشد و پس از مطالعه مخاطب را قادر سازد شبکه تحریمهای منسجم اقتصادی ایالات متحده علیه ایران را در ذهن مجسم و همزمان مجهز به کلید ورود و حل پازل مذکور باشد.
اثر پيش رو در سه فصل بشرح مختصر ذيل سامان دهي شده است:
در فصل نخست مفاهیم اساسي تحریمهاي اقتصادی با نگاهی به تحریمهای ایالات متحده علیه ایران مورد بررسی قرار گرفته تا ضمن آماده سازي ذهن مخاطبين محترم، به غنای ادبیات تحریم در فضای حقوقی کشور مساعدت شود. در فصل دوم که قلب پژوهش را تشکیل میدهد، شبکه قوانین و مقررات تحریمساز ایالات متحده علیه ایران به تفکیک موضوعات تحریمی در دو سطح «قوانین و مقررات» و «دستورات اجرایی» مورد بررسی قرار گرفته تا پازل در هم تنیده و در عین حال منظم قوانين و مقررات تحریمها علیه ایران را در ذهن مخاطب مجسم نمايد. و نهایتاً در فصل سوم، اثر برنامه جامع اقدام مشترک بر شبکه تحریم مورد بررسی قرار گرفت تا پس از مطالعه اثر، این بُعد از برنامه تحریم و خنثی سازی متقابل نیز مورد بررسی قرار گرفته باشد.