جامعه بشری از زمان پیدایش دولتها تا به امروز ،شاهد وقوع جرایم متعددی بوده است. در طول تاریخ حیات بشریت، با توجه به پیشرفت روز افزون دانش بشری، جرایم جدیدی پا به عرصه هستی نهادند. مقارن با تحولات در جرایم، دولتها نیز با هدف حفظ نظم، همواره مبادرت به پیشگیری و مقابله با جرایم جدید نمودهاند. با این حال، از آن جایی که اقدامات دولتها محدود به قلمرو سرزمینی آنها بوده و قواعد کیفری وضع شده از سوی آنها توان مقابله با جرایمی که قلمرو دولتهای مختلف را در مینوردید، نداشتند، برخی سازمانهای بینالمللی نیز همگام با دولتها یکی از رسالتهای خود را مقابله با این جرایم قرار دادند.
در میان جرایمی که جامعه بشری تا به امروز تجربه نموده است، بیوترویسم یا تروریسم زیستی است .این پدیده از جمله جرایمی است که همگام با پیشرفت دانش بشری، تحول یافته است. با توجه به ویژگی فراگیری این جرم که میتواند محدوده مکانی را در نوردد و خطری برای نظم و امنیت جهانی باشد، برخی سازمانهای بینالمللی نیز پیشگیری از بیوترویسم و مقابله با آن را بهعنوان یکی از اهداف یا برنامههای خود قرار دادهاند.
در میان سازمانهای بینالمللی، سازمان ملل متحد از جمله سازمانهایی است که از زمان پیدایش تاکنون به مساله تروریسم زیستی توجه فراوانی داشته است؛ به طوری که در راستای مقابله با این جرم، اسناد متعددی را تصویب و نهادهای متعددی را ایجاد نموده است. مجموع قواعد مندرج در این اسناد و عملکرد این نهادها را میتوان منعکس کنندهی سیاست جنایی سازمان ملل متحد در زمینه تروریسم زیستی دانست.
مجموع سیاست جنایی اتخاذ شده از سوی سازمان ملل متحد در زمینه تروریسم زیستی، عمدتا راهنمای نهادهای سیاستگذار در کشورهای عضو این سازمان بوده و در شکلگیری یا تکامل سیاست جنایی کشورهای عضو در زمینه تروریسم زیستی، تاثیر داشته است. یکی از کشورهایی که از بیشتر اسناد سازمان ملل متحد در زمینه تروریسم زیستی، استقبال نموده و سیاست جنایی آن در زمینه تروریسم زیستی، تا حد زیادی همسو با سازمان ملل متحد بوده است، ایران است.
با وجود آنکه سازمان ملل متحد بویژه (از طریق تصویب کنوانسیونها و قطعنامهها) در سیاست جنایی خود به مساله تروریسم زیستی توجه داشته و بسیاری از کشورها همچون ایران نیز سازکارهای تقنینی و اجرایی متعددی برای مقابله با این جرم تعیین نمودهاند اما واقعیتهای موجود بیانگر آن است که سازکارهای بینالمللی و داخلی موجود، تاکنون نتوانستهاند به خوبی مانع از همه اقدامات بیوتروریستی شوند؛ بهطوری که در عصر حاضر، جهان شاهد استفاده از سلاحهای بیولوژیک بهعنوان یک وسیله تروریستی از سوی برخی اشخاص است.[1]حوادث بیوتروریستی متعددی که تاکنون اتفاق افتاده است[2]دلالت بر آن دارد که وقوع این حملات در هر زمان، محتمل است. علاوه بر این، بسیاری از دولتها نیز همچنان دارای برنامههای بیولوژیکی با اهداف نظامی هستند.
وضعیت موجود دلالت بر آن دارد که سیاست جنایی سازمان ملل و دولتها از جمله دولت ایران در زمینه تروریسم زیستی با نواقص و چالشهایی مواجه است. این واقعیتها این سوال را مطرح می نماید چرا سیاست جنایی سازمان ملل متحد و دولتها مانند دولت ایران نتوانسته است مانع از وقوع تروریسم زیستی در عصر حاضر گردد؟ آیا مشکلات مربوط به نامناسب بودن سیاست جنایی تقنینی باز میگردد یا آنکه ریشه در عوامل دیگری دارد؟
به منظور دستیابی به پاسخ این سوال، بررسی جامع ابعاد سیاست جنایی سازمان ملل متحد و ایران ضرورت دارد و بررسی آن از جهات گوناگون با اهمیت محسوب میشود. برخی از مواردی که دلالت بر اهمیت تروریسم زیستی دارد به شرح زیر است:
نخست آنکه، بیوتروریسم از زمانهای بسیار قدیم وجود داشته است و در قرن بیستم میلادی نیز نمونههای متعددی از وقوع آن اعلام شده است؛ بهعنوان مثال، شواهدی وجود دارد که در قرن بیستم در طول جنگهای جهانی، کشورهای آلمان، ژاپن و انگلستان از سلاحهای بیولوژیکی استفاده کردهاند.[3]این جرم در قرن بیست و یکم با پیشرفت تکنولوژی و مهندسی ژنتیک، ابعاد تازهتری پیدا کرده است. در حال حاضر پدیده بیوتروریسم یکی از معضلات نوپدید بهداشت عمومی و عامل تهدیدکننده کنترل عفونت به حساب میآید.[4]از نظر بیشتر دولتها بیوتروریسم یک تهدید واقعی امنیتی است؛ زیرا گسترش ویروس کشنده احتمالاً کل جمعیت هدف را تحت تأثیر قرار خواهد داد و به طور بالقوه منجر به فلج شدن سیستمهای دولتی میشود.[5]بسیاری از دولتها بر این باورند: اقدامات بیولوژیکی بهعنوان یک تهدید و عموما یک تجلی از تروریسم محسوب میشود و این مسئله، بیوتروریسم را به یک نگرانی واقعی برای امنیت ملی تبدیل کرده است.[6]
دوم، با وجود آنکه در نظام حقوق بینالملل و نظام داخلی بسیاری از کشورها، سازکارهای مختلفی برای مقابله با بیوتروریسم پیشبینی شده اما همانطور که پیش از این بیان شد، در یک قرن اخیر اقدامات بیوتروریستی متعدد از سوی برخی دولتها و گروههای غیردولتی ارتکاب یافته است.
برخی دولتها از گذشته تا به امروز، برنامههای جنگ بیولوژیکی[7]خود را حفظ کرده و یا بهطور آشکار از سلاحهای بیولوژیک استفاده کردهاند. در حال حاضر کشورهایی چون، اتحاد جماهیر شوروی و چند کشور دیگر از جمله جمهوری خلق دموکراتیک کره (کره شمالی) مظنون به حفظ برنامههای بیولوژیک هستند.[8]همچنین دولت عربستان از جمله دولتهایی است که در جنگ با یمن، علیه مردمان یمن از سلاح بیولوژیک (استفاده از باکتری مولد بیماری وبا در آب)، استفاده کرده است.[9] نتایج برخی از تحقیقات نشان میدهد که در یک قرن اخیر، تهدید بیوترویسم حداقل علیه بیش از سی کشور جهان واقع شده است.[10] نمونههایی از وقوع چنین تهدیداتی را در ایران نیز میتوان مشاهده نمود؛ بهعنوان مثال، در سال 1389 برخی از مقامات رسمی کشور اعلام کردهاند تب برفکی که در آن سال در میان برخی از احشام کشور شایع شده بود به دلیل ورود قاچاق دام بوده است و احتمال دارد ناشی از حملات بیوتروریستی از جانب کشورهای اروپایی یا همسایه باشد.[11]
علاوه بر دولتها، گروههای غیردولتی نیز تاکنون از سلاحهای بیولوژیکی استفاده کردهاند و خطر استفاده آنها از چنین سلاحهایی همچنان وجود دارد؛ شواهد حاکی از آن است که تمایل تروریستها و جنایتکاران به استفاده از سلاحهای بیولوژیک در دهههای اخیر نسبت به دهههای گذشته بیشتر شده است.[12]همچنین با توجه به ظهور سازمانهای تروریستی و افزایش دسترسی به فناوری بیوتکنولوژی برای اهداف تروریستی، حملات بیولوژیکی تروریستی بیشتر از گذشته محتملتر و خطرناکتر شده است.[13]سابقه اقدام بیوتروریستی گروه القاعده در ایالات متحده آمریکا (پس از حادثه 11 سپتامبر) و استفاده مکرر گروه دولت به اصطلاح اسلامی (داعش) از عوامل شیمیایی و بیولوژیک نشان میدهد که خطر استفاده گروههای غیردولتی از عوامل بیولوژیک، مداوم و جدی است.[14]این خطر زمانی بیشتر آشکار میشود که بدانیم، از یک سو، بیش از 5600 داعشی سابق اکنون به 33 کشور غربی بازگشتهاند و از دیگر سو، این کشورها پیشرفتهای تکنولوژیکی داشته و دسترسی به اطلاعات و مواد بیولوژیکی از طریق وب سایتها و بسترهای تبادل خصوصی، آسان است. در صورتی که نیت قبلی اعضای این گروه برای اقدامات بیوتروریستی، همچنان باقی باشد، با توجه به دسترسی آسان به عوامل بیولوژیک و فناوری تولید آنها، احتمال ارتکاب اقدامات بیوتروریستی، وجود دارد.[15]
سوم آنکه، در حال حاضر، شیوع ویروس کرونا و سیر صعودی افزایش تعداد مبتلایان و کشتههای آن، اذهان عمومی کشورهای جهان را به خود مشغول کرده است. از همان ابتدای شیوع آن در چین تا به امروز، تحلیلهای زیادی درباره بیولوژیکی بودن آن منتشر شد. بحث ساختگی بودن یا منشا حیوانی داشتن ویروس کرونا و یا انتشار عامدانه یا تصادفی آن، همچنان مطرح است؛ بهطوری که برخی نویسندگان، انتشار این ویروس را یک جنگ بیولوژیک میدانند که بنا به دلایل اقتصادی توسط برخی دولتها ایجاد شده است؛[16]از جمله آنکه دولتها با تولید این سلاح بیولوژیکی و داروی آن، پس از انتشار عمدی آن، مبادرت به فروش شیوههای درمان یا داروی آن نمودهاند و یا آنها با انتشار این ویروس، موجب فلج شدن برخی از بنگاههای اقتصادی شدهاند.
البته نوع شیوع و گسترش ویرس کرونا و میزان مرگ و میر سبب شده که احتمال حمله بیولوژیکی این ویروس، تقویت شود. حتی این مسئله از سوی برخی از مقامات سیاسی داخلی و خارجی نیز مورد اشاره واقع شده است.[17]
بحران کرونا نشان داده است، یک بیماری عفونی جدید میتواند در هر زمان بهطور غیر منتظرهای ظهور کند و توانایی ایجاد ویرانی حتی در جوامع پیشرفته و مقاوم را نیز داشته باشد. بنابراین، شیوع ویروس کرونا بیانگر این واقعیت است که بیوتروریسم بهعنوان تهدیدی برای سلامت جهانی و امنیت داخلی و بینالمللی در هر زمانی ممکن است دولتها را با چالش مواجه نماید. [18]از آنجایی که وقوع هر گونه اتفاق بیوتروریستی میتواند به یک بحران ملی تبدیل شود، این مساله در سطح ملی مهم محسوب میشود.[19]
علاوه بر این، شیوع آسان این بیماری و دشواری مهار آن، بسیاری از اشخاص دارای اهداف تروریستی به این باور رسیده اند که استفاده از سلاحهای بیولوژیک روش مناسبی برای حملات تروریستی آنان است. به تعبیر برخی از نویسندگان، با وقوع بحران کووید 19، سازمانهای تروریستی نمایش مفصلی از تاثیر و مزایای سلاحهای بیولوژیکی بهعنوان وسیلهای برای اهداف خود در مقایسه با سلاحهای معمولی، مشاهده کردهاند.[20]بدون تردید این مساله بر نگرانیهای موجود میافزاید.
چهارم آنکه، علاوه بر دولتها بسیاری از سازمانهای بینالمللی نیز همواره به مساله بیوتروریسم توجه داشتهاند. اهمیت بیوتروریسم به حدی است که مجمع بهداشت جهانی در سال 2002 خواستار سیاستگذاری صحیحی در راستای تامین غذای سالم و دور از دسترس بیوتروریستها گردیده و سازمان بهداشت جهانی نیز در گزارش سال 2007 خود بر احتمال وقوع بیوتروریسم از طریق آلودگی عمدی مواد غذایی تاکید نموده و هشدارها و رهنمودهای لازم را ارائه داده است.[21]
با توجه به موارد فوق میتوان گفت: بیوترویسم همچنان در جهان وجود دارد و رنگ کهنگی به خود نگرفته است؛[22]در نتیجه، بررسی و تحلیل تروریسم زیستی و آشنایی با سیاست جنایی سازمان ملل متحد و ایران در مورد آن در قالب یک اثر پژوهشی مستقل، ضروری است.
اثر پروهشی کنونی بر مبنای ضرورتهای موجود، دارای اهدافی به شرح زیر است: 1- بررسی مفاهیم، مصادیق و ماهیت تروریسم زیستی و مبانی جرمانگاری آن در نظام حقوق بینالملل و نظام حقوقی داخلی ایران؛ 2- بررسی سیاست جنایی سازمان ملل متحد در زمینه تروریسم زیستی و نقاط قوت و ضعف ابزارهای تعیین کننده سیاست جنایی این سازمان در این زمینه؛ 3- بررسی سیاست جنایی ایران به ویژه سیاست جنایی تقنینی در زمینه تروریسم زیستی و آشنایی با چالشهای قوانین موجود در زمینه پیشگیری و مقابله با پدیده تروریسم زیستی.
با توجه به اهداف بیان شده و ابهامات حقوقی و چالشهای موجود در زمینه بیوتروریسم، این پژوهش در درجه نخست به دنبال پاسخ این سوال است که با توجه به اهمیت روزافزون جرایم ترویسم زیستی، سازمان ملل متحد چه سیاست جنایی را در این زمینه اتخاذ نموده است؟
سوالات دیگری که در این پژوهش مورد بحث و بررسی قرار خواهند گرفت، عبارتند از: 1- موضع سیاست جنایی ایران، فارغ از الزام سازمان ملل متحد در مقابله با جرایم تروریسم زیستی چگونه است؟ 2- آیا واکنش کیفری به تنهایی میتواند راه حل مقابله با جرایم ترویسم زیستی باشد؟
با توجه به اهمیت مساله تروریسم زیستی و ابهاماتی که در مورد آن در نظام حقوق بینالملل و نظام حقوقی ایران وجود دارد تاکنون کتابها و مقالات حقوقی متعددی از سوی نویسندگان به رشته تحریر در آمده است. در میان کتابهای موجود در این زمینه، مهمترین آثار مرتبط با موضوع این اثر پژوهشی عبارتند از: 1- «پاسخ کیفری به بیوتروریسم در حقوق ایران، اسناد بینالمللی و سایر کشورها»: در این اثر که در سال 1398 منتشر شده است، نویسنده (حسین محمدکورهپز) به بررسی و تحلیل قوانین کیفری ایران و چند کشور در زمینه تروریسم زیستی پرداخته و به تعدادی از اسناد بین المللی مرتبط با تروریسم زیستی نیز اشاره نموده است و در نهایت نظام کیفری ایران را در مقابله با تروریسم زیستی دارای نارساییهای متعددی دانسته است.
2- کتاب دیگری که در این زمینه به رشته تحریر در آمده است، «حقوق بین الملل بشردوستانه در برابر جنگ و کاربرد تسلیحات بیولوژیک» میباشد که در سال 1400 منتشر شده است. در این کتاب، نویسنده (علی یحیائی) استفاده از سلاحهای بیولوژیک را در زمان مخاصمات مسلحانه مورد بررسی قرار داده و رویکرد اسناد بینالمللی در زمینه مخاصمات مسلحانه، مانند کنوانسیون ژنو را در این زمینه توضیح داده است و در نهایت، تروریسم زیستی را از منظر اصول حقوق بشردوستانه بررسی کرده است.
در زمینه ترویسم زیستی، مقالات علمی متعددی نیز تاکنون منتشر شده است که برخی از آنها بدین شرح است: 1- «نقش مقررات ایمنی زیستی، حفاظت زیستی و مرامنامههای اخلاقی و حقوقی در پژوهشهای طب نظامی در اجرای اهداف کنوانسیون خلع سلاح بیولوژیک»: در این مقاله که در سال 1389 منتشر شده است، دو تن از صاحبنظران در زمینه تروریسم زیستی (دکتر علی کرمی و حامد قاسمی)، به بررسی قواعد رفتاری و کدهای اخلاقی مرتبط با علوم پزشکی و زیستی و تاثیر آن در پیشگیری از تروریسم زیستی پرداخته و جایگاه این قواعد را در ارتباط با کنوانسیون منع استفاده از سلاح بیولوژیک (مصوب 1972)، تبیین نمودهاند.
2- مقاله «مروری بر بیوتروریسم و دفاع بیولوژیک»: در این مقاله که در سال 1389 منتشر شده است، نویسنده (حسین حاتمی)، مراقبتهای نظامی و غیرنظامی از جمله آموزش عمومی را راهی برای مقابله با تهدیدات بیوتروریستی دانسته که امروزه و در سایه پیشرفتهای علمی و تکنولوژیکی به شکل قابل توجهی گسترش یافتهاند. علاوه بر این، از نظر نویسنده، دفاع بیولوژیک نیازمند راهکارهای تخصصی است که از طریق بکارگیری روشهای مدرن و آگاهی نسبت به تهدیدات بیوتروریستی امکانپذیر میشود.
3- مقاله «بررسی فقهی و حقوقی بیوتروریسم»: در این مقاله که در سال 1391 منتشر شده است، نویسندگان (احمد مرادخانی و فاطمه رحمانی) یکی از اهداف بیوتروریسم را غلبه بر مسلمانان و کشتار آنان دانستهاند. از نظر آنان به همین دلیل، بیوتروریسم که با هدف تأثیرگذاری مخرب بر سلامت انسانها از جمله مسلمانان به کار گرفته میشود، نیازمند شناسایی آن و مقابله با راههای نفوذ آن است و پشتوانه فقهی این مساله، قواعد نفی سبیل و لاضرر هستند.
4- «پدافند غیرعامل در جایگاه امنیت ملی و مقابله با بیوتروریسم» عنوان مقاله دیگری است که در سال 1395 منتشر شده است. در این مقاله که از منظر علوم نظامی به مساله تروریسم زیستی نگریسته شده است، نویسنده (مهدی مظفریزاده)، شناخت تهدیدات بالقوه را یکی از عوامل تقویت امنیت ملی کشور دانسته که یکی از این مقولات مهم، پی بردن به مصادیق بیوتروریسم و راههای نفوذ آن به داخل کشور است.
5- «راهبردهای نظام سیاستگذاری کیفری ایران و بین الملل در مقابله با تهدیدهای امنیتی بیوتروریسم»، عنوان مقاله دیگری است که در سال 1398 منتشر شده است. در این مقاله، نویسندگان (محمد یکرنگی و مجتبی واحدی)، به بررسی و تحلیل قوانین کیفری ایران در زمینه تروریسم زیستی پرداخته و اسناد بینالملل موجود در این زمینه از جمله کنوانسیون منع سلاحهای بیولوژیک را نیز مورد توجه قرار دادهاند.
6- «رویکردی تحلیلی بر سازکارهای مبارزه با بیوتروریسم کرونا ویروس در اسناد بینالمللی و قوانین و مقررات داخلی»، یکی دیگر از مقالات جدید در حوزه تروریسم زیستی است که در سال 1399 منتشر شده است. در این مقاله، نویسندگان (علی اکبر موسوی و همکاران)، با این پیش فرض که انتشار ویروس کرونا یکی از مصادیق حمله بیوتروریستی میباشد سازکارهای بینالمللی و داخلی موجود را برای مقابله با آن بررسی نمودهاند. از نظر آنان، سازکارهای فعلی برای مقابله با تروریسم زیستی، کافی و مناسب نمیباشند.
با توجه آنکه در آثار علمی فوق، مسئله سیاست جنایی سازمان ملل متحد و ایران در زمینه تروریسم زیستی با این عنوان یا بهطور مستقل بررسی نشده است، کتاب کنونی که ضمن بهرهگیری از یافتههای علمی آثار پژوهشی پیشین به رشته تحریر در خواهد آمد، از جهت نگاه سیاست جنایی به تروریسم زیستی، اثری جدید و دارای نوآوری خواهد بود.
برای دستیابی به پاسخ سوالهای بیان شده و اهداف تحقیق، پژوهش کنونی در درجه نخست مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی و بر اساس مطالعات کتابخانهای (شامل استفاده از کتابها، مقالهها، پایاننامهها و گزارشهای علمی منتشر شده و نیز اسناد بینالمللی) در این زمینه خواهد بود. در این راستا به منظور آشنایی با مفاهیم و مبانی نظری موضوع و وضعیت موجود در نظام حقوقی کشورها از روش توصیفی استفاده خواهد شد و به منظور بررسی چالشها و مشکلات موجود در اعمال سیاست جنایی بینالمللی و داخلی در زمینه تروریسم زیستی از روش تحلیلی بویژه تحلیل مفاد اسناد بینالمللی در این زمینه، بهره گرفته میشود.
به منظور بررسی جامع موضوع، اثر پژوهشی کنونی با عنوان تروریسم زیستی در سیاست جنایی سازمان ملل متحد و ایران در یک مقدمه و سه فصل سازماندهی خواهد شد. در فصل نخست بر اساس رویه رایج در بیشتر آثار علمی به منظور آمادگی بیشتر برای ورود به بحث سیاست جنایی سازمان ملل متحد و ایران، به بررسی و تبیین مفاهیم و مبانی نظری موضوع پرداخته میشود. در فصل دوم در مورد سیاست جنایی سازمان ملل متحد در این زمینه توضیح داده میشود و در نهایت در فصل سوم، سیاست جنایی کشورها شامل برخی کشورهای توسعه یافته و ایران در زمینه تروریسم زیستی تبیین و ارزیابی خواهد شد.