1- مفهوم كاربري و حريم شهر و روستا
2- كاربري اراضي و تغيير كاربري و اقسام آنها
3- واخواهي قضايي
4- چالشهاي جرم انگاري
5- چالشهاي تقنيني و قضايي
6- چالشهاي اجرايي، فرهنگي و اجتماعي
7- چالشهاي اجرايي
8- چالشهاي فرهنگي، اجتماعي
9- چالشها و نگاه آماري
10- نگاه آماري به چالشها و آسيبها
11- نگاه آماري به اقدامات قضايي و رسيدگي به پرونده ها
با توجه به اینکه زمین، منبعی محدود و تجدید ناپذیر محسوب میشود و جایگاه تکوین و رشد گیاهان میباشد، بهعنوان دارایی و نعمتی که میبایست درراستای تأمین نیازهای نسل فعلی و آتی مورداستفاده آگاهانه و سنجیده قرار گیرد، و به همین علت از اهمیت بالایی در فرآیند برنامهریزی و تصمیمگیریهای توسعه شهری و ناحیهای برخوردار است. با توجه به نگرانیهای در مورد تغییرات زیست- محیطی، تغییرات کاربری زمین در دهههای اخیر موردتوجه جدی قرارگرفته است. دلایل اصلی این توجه تهدیدهای ناشی از تغییرات آب و هوایی، جنگلزدایی، بیابانزایی و بهطورکلی ازدست دادن تنوع زیستی است. همانطور که تحقیقات در سطح بینالملل نشان داده است که هر هکتار تغییر کاربری اراضی کشاورزی که از چرخهی تولید خارج میشود موجب کاهش تولید در محصولات کشاورزی خواهد شد. ازآنجاکه برای تشکیل یک سانتیمتر مربع خاک زراعی، 700 سال زمان لازم است، لذا تغییر کاربری و نابودی هر هکتار از اراضی کشاورزی خسارتی است جبرانناپذیر. در چنین وضعیتی کاربری زمین پایدار به موضوع تحلیلی و سیاسی مبدل شده است. کاربری زمین به لحاظ ماهیتش یک ویژگی خاص اقتصادی دارد: فعالیتهای انسانی، مثل تولید، مصرف، سرمایهگذاری، تفریح و غیره مستلزم استفاده از فضای جغرافیایی است. از این جنبه، زمین بهخودیخود ارزشی ندارد مگر بهعنوان یک کالای سرمایهای.
تبدیل زمینهای طبیعی مانند جنگلهای طبیعی و سایر کاربریها از دیرباز معمول بوده است که این امر خسارات زیاد و جبرانناپذیری به منابع طبیعی و کرهی زمین وارد آورده است. امروزه خالی شدن روستاها از جمعیت و تراکم و مهاجرت آنها به مناطق شهری، کشور را با مسائل متعددی مواجه کرده است. توسعه صنعت و ازدیاد جمعیت در مناطق شهری سبب شده است که بخش زیادی از زمینهای شهری و روستایی در سالهای اخیر دستخوش تغییرات کاربری گردد. با افزایش و پیشرفت این تغییرات، گسترهای از تغییرات زیستمحیطی دیده میشود که بیشتر در راستای تغییر کاربری اراضی زراعی به نواحی مسکونی و صنعتی بوده است. از سوی دیگر افزایش جمعیت شهری در دو دههی گذشته منجر به تغییر و تبدیل بیرویه کاربری اراضی در حومه شهرها از کشاورزی به اراضی مسکونی گردیده است. شهرستان مشهد به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص که در منطقه مرزی بین شمال و جنوب خراسان قرار دارد و همچنین تداخل جبهههای مختلف آب و هوایی، دارای آبوهوا و خصوصیات ویژه اقلیمی است و قسمت اعظم دشت مشهد-نیشابور، جزء اقلیم سردوخشک و قسمتی از دشت مشهد-قوچان، نیم خشک وسرد و بخش کوچکی از بلندترین ارتفاعات رشتهکوه بینالود و هزار مسجد جزء اقليم مرطوب سرد میباشد. بیشترین درجه حرارت در تابستانها ۳۵ درجه بالای صفر و کمترین آن در زمستان ۱۵ درجه زیر صفر و میزان بارندگی متغیر و میانگین بارندگی سالانه در مشهد حدود ۲۵۳ میلیمتر میباشد. حداقل طول شرقی شهر مشهد 3 دقیقه و ۵۹ درجه و حداکثر آن ۳۸ دقیقه و ۶۰ درجه میباشد و حداقل عرض شمالی آن ۴۳ دقیقه و ۳۵ درجه و ۷ دقیقه و ۳۷ درجه میباشد. جمعیت شهر مشهد ۳۳۷۲۶۶۰ نفر میباشد. کل اراضی شهر مشهد حدود ۶۱۲۴۸۷۳ هکتار میباشد که ۱۱۴۶۵۰ هکتار از آن اراضی زراعی، ۲۷۸۹۲ هکتار جنگل و ۴۵۷۱۹۴ هکتار مرتع میباشد. لذا با توجه به آنچه تبیین گردید این پژوهش قصد دارد تا ابهامات و مواردی که در چالشهای تغییر کاربری اراضی زراعی و باغات در شهر مشهد و بینالود را بهصورت ژرف و با تعمق در ابعاد و ارکان آن، بررسی و تحلیل نماید تا از نتایج آن بتوان در جهت بهتر شدن هرچه سریعتر وضعیت شهر جدید بینالود و اراضی زراعی و باغات، بهرهمند شد.[1]
بهطورکلی هدف از انجام این پژوهش بررسی موضوعی تغییر کاربری اراضی زراعی میباشد با توجه به اینکه در ایران نیز همانند بسیاری از کشورهای دیگر سودجویان و برخی مالکین و صاحبان اراضی مستعد کشاورزی و باغی معمولاً باانگیزههای اقتصادی قوی به دنبال تغییر کاربری باغات و اراضی کشاورزی هستند. این جریان علاوه بر مشکلات زیست-محیطی متعدد نظیر از بین رفتن خاکهای حاصلخیز، پوشش گیاهی و از بین رفتن خاکهای حاصلخیز، پوشش گیاهی و از بین رفتن گونههای جانوری و گیاهی این مناطق آثار اجتماعی و اقتصادی متعددی از قبیل حاشیهنشینی، وابستگی غذایی، کاهش تولید محصولات باغی و سوداگری زمینهای کشاورزی و زمینهساز گسترش پدیده زمینخواری شده است.
لذا شایسته و بااهمیت است تا پژوهشهایی از این قبیل، ضرورت جدیت در امر حفظ و تغییر قانونمند اراضی زراعی را میرسانند و انواع قوانین از حیث ماهوی موردنقد و بررسی قرار گیرد. به همین دلیل جای خالی چنین مباحثی کاملاً محسوس است که با انجام پژوهشهایی از این قبیل، دریچه قابلتأملی در این خصوص گشوده شود.