1.تعیین حدود سرزمینی و منابع هیدروکربنی
2.موافقت نامه های اعطاء پروانه بهره برداری(Licences)، امتیازی(concessions)، مشارکت در تولید(production sharing) و قراردادهای خدمات(service contracts)
3.سرمایه گذاری های مشترک بالادستی – مناقصه و قراردادهای عملیاتی
4.یکپارچه سازی(ترکیب واحدها) و توافقنامه های یکپارچه سازی
5.تامین مالی توسعه بالادستی Financing upstream developments
6.توسعه خط لوله فرامرزی1 و کاهش ریسک
7.گاز طبیعی مایع شده(LNG) Liquefied natural gas
8.قراردادهای خرید و فروش گاز Gas sale and purchase agreements
9.قراردادهای خرید و فروش نفت خام Crude oil sale and purchase agreements
10.ترتیبات حمل و نقل Shipping arrangements
11.قراردادهای تخصیص گاز Gas allocation agreements
12.قراردادهای تعادل گاز Gas balancing agreements
13.خرید و فروش دارایی های بالادستی Buying and selling upstream assets
14.فرآوری(پردازش) گاز 411
15.از کار انداختن وترک تاسیسات بالادستی نفت و گاز Decommissioning of upstream oil and gas facilities
قرن 21 و نقش نفت و گاز تامین انرژی
در قرن بیست و یکم، انرژی و به طور مشخص نفت و گاز طبیعی از مهمترین مؤلفههای تأثیر گذار در تولید ثروت و قدرت در جهان کنونی محسوب میشود. چرا که بر اساس آمار های ارائه شده جهانی، نفت و گاز طبیعی، مهم ترین منابع تأمین انرژی بشر امروزی هستند؛ به طوری که نفت خام ۴۵ درصد و گاز طبیعی ۲۵ درصد انرژی جهان را تأمین میکنند، از این رو نفت و گاز در معادلات اقتصادی ـ سیاسی جهان اهمیت راهبردی داشته و در فرآیند روابط بین الملل نقش مهمی ایفا می کنند.
با توجه به مطالب گفته شده، اقتصاد کنونی جهان علیرغم رقابتهای بیوقفه و استفاده از مزیتهای نسبی همچنان به انرژی نفت و گاز و تأمین امنیت آن وابسته است. یقیینا انرژی، بویژه انرژی حاصل از نفت و گاز، نقطه حرکت و سنگ بنای توسعه اقتصاد جهانی است و در دنیای امروز باید گفت که انرژی خود از ارکان قدرت محسوب میشود. کشورهای دارنده منابع نفت و گاز طبیعی، بویژه کشور عزیزمان ایران سربلند، میتوانند با طراحی و دنبال نمودن اهداف استراتژیک خود در زمینه تولید انرژی از منبع عظیم نفت گاز، با توجه به تحولات و رقابت شدید کشورهای جهان بهویژه کشورهایی که در ردیف صنعتی شدن قرار دارند به تحول اساسی و رشد همهجانبه دست یابند. "آخرین مطالعات انجامشده از سوی آژانس بینالمللی انرژی (IEA) نشانگر آن است که با توجه به تحولات اقتصاد جهانی، رقابت شدید کشورهای تازه صنعتی شده آسیا با سایر قدرتهای جهانی و نیاز روزافزون آنها به انرژی (نفت و گاز) تا سال 2050 به نقش و اثرگذاری آن افزوده خواهد شد".
تقاضای انرژی در سال 2040 و موقعیت ایران
در آغاز هزاره بیستویکم دو عامل منابع و ارتباطات نقش اصلی را در شکلگیری مناطق ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک بازی میکنند که نفت و گاز موجود در خلیجفارس (جنوب ایران) و دریای خزر(شمال ایران) یکی از مهمترین واقعیتهای ژئوپلیتیک دوران ماست. روند کنونی تحولات نظام بینالمللی بیانگر این است که کشورهایی نقش قدرت برتر جهانی را در سده بیست و یکم بازی میکنند که بتوانند بر منابع و خطوط انتقال انرژی جهان (نفت و گاز) تسلط داشته باشند.
بنا به یادداشت آقای دکتر پدیدار، عضو هیات نمایندگان اتاق ایران در پایگاه خبری اتاق بازگانی؛ "موقعیت ایران بهویژه در بخش گاز اهمیت بسیاری دارد بطوریکه در خاورمیانه، ایران از اهمیت ویژهای به لحاظ نفت و گاز برخوردار است و قدرتهای جهانی ویترین انرژی ایران را زیر نظر دارند و در آرزوی دستیابی به درون آن همیشه در انتظار فرصتهایی هستند تا در راستای اهداف استراتژیک خود وارد آن شوند."[1]
اهمیت سرمایه گذاری در بخش نفت و گاز
سرمایه گذاری در صنایع نفت و گاز (اعم از داخلی و خارجی) می تواند با ایجاد رشد مستمر درآمد در اقتصاد و تقویت ظرفیت های تکنولوژی و مهارتی و بهبود توان رقابتی محصولات ایجاد شده که لزوماً نفت و گاز فیزیکی نمی باشد (مثلاً با تقویت بنیه علمی و تخصصی نیروهای آموزش دیده با تولید دانش فنی در این رابطه و بالابردن کیفیت و ایجاد محصولات مرتبط پتروشیمی، توانایی ساخت پالایشگاه، تبدیل فرآورده های نفتی به مواد واسطه ای صنایع دیگر و . . . ) نقش بسیار مهمی را در مسیر توسعه کشورهای دارای این منبع خدادی ایفاء نماید. برای دستیابی به این هدف،یعنی توسعه، باید بستر جدید برای ارتباط با اقتصاد جهانی که همراه رشد سریع دانش و تغییرات بنیادی در شرایط رقابتی و تکامل و بهبود سیاست های مربوط در این زمینه را فراهم ساخت.[2]
هدف از ترجمه کتاب ( و اطلاعات جانبی ارائه شده توسط مترجم)
هدف از ترجمه این کتاب را می توان در وظیفه قانونی که قانون پنج ساله توسعه ششم اعلام نموده است بیان کرد که این قانون در ماده 48 اشعار می دارد:
"بهمنظور افزایش و ارتقای توان علمی، فناوری و نوآوری در صنعت نفت معادل یکدرصد(1%) از اعتبارات طرحهای توسعهای سالانه شرکتهای تابعه را در طول اجرای قانون برنامه، جهت ایجاد ظرفیت جذب، توسعه فناوریهای اولویتدار نفت، گاز و پتروشیمی و انرژیهای تجدیدپذیر و بهکارگیری آنها در صنایع مرتبط و ارتقای فناوریهای موجود و بومیسازی آنها وکاهش شدت مصرف انرژی ضمن مبادله موافقتنامه با سازمان اختصاص دهد و گزارش عملکرد این بند را سالانه به کمیسیونهای انرژی و آموزش، تحقیقات و فناوری مجلس شورای اسلامی ارائه نماید. همچنین به منظور افزایش ضریب بازیافت مخازن کشور در طول اجرای قانون برنامه به میزان یکدرصد(1%)، از طریق وزارت نفت طی سال اول اجرای این قانون، برنامه جامع صیانتی و ازدیاد برداشت از مخازن هیدروکربوری را با رعایت اولویتبندی مخازن به تفکیک نواحی خشکی و مناطق دریایی تهیه کند و پس از تصویب آن توسط مراجع قانونی، اقدامات لازم را بهعمل آورد."
همچنین بنابر بند "ج" ماده مذکور، وزارت نفت موظف است تمهیدات لازم را برای استفاده از ظرفیتها و توانمندیهای شرکتهای بخش خصوصی و تعاونی و نهادهای عمومی غیردولتی برای سرمایهگذاری در فعالیتهای اکتشاف، تولید و بهرهبرداری (نه مالکیت) میادین نفت و گاز بهویژه میادین مشترک در چارچوب سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسی بهعمل آورد.
همچنین وزارت نفت موظف است به ذخایر راهبردی نفت و گاز بهمنظور اثرگذاری در بازار جهانی نفت و گاز با تأکید بر حفظ و توسعه ظرفیتهای تولید نفت و گاز بهویژه در میادین مشترک را تا پایان سال اول اجرای قانون برنامه افزایش دهد.
درباره کتاب
کتاب حاضر مقدمهای است بر عناصر حقوقی و تجاری زنجیره نفت و گاز، از منبع تا بازار و به عبارتی هدف کتاب ارائه نمایی کلی از مجموعه توافقهای حقوقی است که محتملاً متخصصان در کار خود و در مسائل مربوط به کسب و کار در زمینه نفت و گاز با آنها مواجه میشوند. کتاب به دنبال ارائه تجزیه و تحلیل عمیق در موضوع نفت و گاز نیست (چرا که بسیاری از موضوعات ذکر شده در کتاب، خود به تنهایی می تواند کتاب های جداگانه و مستقلی باشند)، بلکه این کتاب در نظر دارد تا به علاقمندان حوزه عناصر حقوقی و تجاری نفت و گاز که می خواهند اطلاعات کلی در زمینه موضوع گفته شده کسب کنند، کمک کند تا درک مناسب و کاربردی از هر عنصر این زنجیره (نفت و گاز) به دست آورند.[3]