1- كليات و مفاهيم نظري
2- اصطلاح شناسي در معاهدات بينالمللي
3- طبقه بندي معاهدات و مروري بر قواعد آمره
4- طبقه بندي معاهدات بينالمللي
5- قواعد آمره و تعهدات عام الشمول
6- تشريفات انعقاد و اجراي معاهده
7- نحوه اجرا و آثار معاهدات بينالمللي
8- شرط در معاهدات بينالمللي
9- تفسير، اصلاح و اختتام معاهدات بينالمللي
10-
درطول تاريخ، روابط بين كشورهاي مختلف اكثرا بوسيله انعقاد معاهدات وتوافقهاي گوناگون، صورت خارجي وتجلي عيني مي يافته است. از طرف ديگر، بسياري از اختلافات و منازعات بينالمللي، مولود عدم اجراي معاهدات منعقده بين دولتها و يا مربوط به اختلاف درتفسير موافقتنامهها بوده و هست.
اهميت معاهدات تنها منحصر به روابط دو جانبه كشورها نمي شود، بلكه در زمينه معاهدات چند جانبه اغلب ضوابط حقوق بين الملل در مقاوله نامههایي شكل مي گيرد كه توسط نمايندگان رسمي كشورهاي جهان دركنفرانسهاي ديپلماتيك ويا نهادهاي ديگر بينالمللي تدوين يافته و مقبوليت عام به خود گرفته است. بعلاوه تاسيس اغلب سازمانهاي بين المللي همچون سازمان ملل متحد وغيره، مبتني برمعاهدات بينالمللي است كه به نامهاي منشور. ميثاق ويا پيمان، بين كشورهاي تشكيل دهنده آنها منعقده شده است. بنابراين حقوق معاهدات از فصول و مباحث مهم واساسي است كه در حقوق بين الملل معاصر مورد بررسي قرار مي گيرد، به ويژه پس ازتدوين كنوانسيونهاي وين 1969 راجع به حقوق معاهدات بين دولتهاو نيز 1986 راجع به حقوق معاهدات بين دولتها و سازمانهاي بينالمللي، بسياري از قواعد عرفي اين رشته از حقوق به صورت قواعد مدون و مكتوب درآمده است.
درگذشته قواعدی حاکم بر روابط بینالمللی ناشی از عرف بینالمللی بود اما درحال حاضر قواعد عرفی به دلایل گوناگون مانند طولانی بودن شکل گیری عرف و مبهم بودن برخی از قواعد آن وعدم مشارکت کشورهای جدید التأسیس در روند شکل گیری آن، جایگاه دیرینه خود را به عنوان مهمترین منبع حقوق بینالملل ازدست داده است و معاهدات بینالمللی عملا به صورت بسیار وسیع و گسترده جایگزین آنها شده است.
امروزه اعضای جامعه بینالمللی و در راس آنها دولتها، توافقهای بینالمللی خود را از طریق انعقاد معاهدات بینالمللی انجام میدهند وهرگونه همکاری سیاسی، اقتصادی، فرهنگی وعلمی و.... بین انها به دنبال انعقاد معاهده و موافقتنامه آغاز میشود.