1- مفهوم شناسي پيشگيري و انواع آن
2- انواع پيشگيري
3- خصوصيات و روشهاي پيشگيري وضع
4- هدف قرار دادن شرايط پيراموني جرم
5- روش ها وتكنيك هاي پيشگيري وضعي از جر
6- انتقادات وارد بر پيشگيري وضعي از جرم
7- چالش هاي ايدئولوژيك
8- چالشهاي مربوط به قلمرو پيشگيري وضعي
9- عدم تاثيرگذاري نسبت به تمام جرايم
پدیده جرم از ابتدای خلقت بشر وجود داشته است. دورکیم از جرم و جنایت به عنوان پدیده بهنجار اجتماعی نام میبرد.از گذشته تا کنون پیشگیری از جرم اهمیت فوقالعادهای داشته و میتوان آنرا از آرمانهای هرجامعهای دانست. زیرا امنیت یکی از ارکان اساسی در زندگی اجتماعی انسانها است.ارتکاب جرایم، یکی از مظاهر بارز ایجاد ناامنی در جامعه است که مبارزه با آن و از آن مهمتر، پیشگیری از وقوع جرایم، از اصلیترین وظایف دولتها تلقی میشود.
جوامع، در گذشته واکنش و مبارزهی سرکوب گرانه در برابرمجرم داشتند. و این واکنش یاهمان کیفر بعد از وقوع جرم انجام میگرفت. به مرور زمان علاوه بر کیفر از اقدامات تامینی وتربیتی برای واکنش در برابر جرم و مجرم استفاده شد. .این اقدامات که متاثر از عقاید نظریه پردازان مکتب تحققی بود، مجرمین دارای ویژگیهای روانی و جسمانی خاصی فرض میشدند که آنان را از بقیه مردم متمایز میساخت. در این مدل، تنها راه پیشگیری و کاهش ارتکاب جرم، مجازات، درمان و بازپروی بود تا از طریق آن، در عوامل انگیزشی مجرمین تغییری ایجاد گردد.
با این حال هیچ کدام از این اقدامات در کنترل ارتکاب جرایم وحتی درجلوگیری از تکرار جرم نسبت به مجرمینی که سابقه ارتکاب جرم داشتند نیزموثر واقع نشد
با منسوخ شدن نظریه کنترل رفتار به وسیله ویژگیهای شخصیتی ثابت در روانشناسی، مفهوم تمایلات مجرمانه در روانشناسی، طرفدارانش را از دست داد. کم کم روانشناسانی چون اسکینر بر این امر گرایش پیدا کردند که رفتار را میتوان با مداخله در محیط کنترل کرد. این تحول در روان شناسی، جرم شناسی را نیز متاثر ازخود کرد. به مرورعقاید جرم شناسان پیرو نظریه کنترل اجتماعی، طرفداران خود را از دست داد. جرم شناسان از انتخاب عقلانی مجرم و سنجش سود و زیان ارتکاب جرم توسط مجرم سخن راندند. بسیاری را عقیده بر این قرار گرفت که پیشگیری کنشی که مجموعه تدابیر واقدامات غیر کیفری است که پیش از ارتکاب جرم، با مداخله در فرآیند فعلیت یافتن جرم و وضعیت پیشجنایی در صدد جلوگیری از بزهکاری است مؤثرتر است و با محاسبه گر قلمداد کردن مجرمین، برنامههای پیشگیری از جرم نیز بر بالا بردن ریسک و سلب فرصتهای ارتکاب جرم متمرکز گشت. از طرفی به دلیل کافی نبودن اقدامات واکنشی کیفری وغیرکیفری، و بنا به دلایل اقتصادی و هزینههای بالای مقابله با جرم، اقدامات پیشگیرانه مطرح شد. لذا ضرورت و اهمیت پیشگیری غیر کیفری که شامل پیشگیری اجتماعی و پیشگیری وضعی میباشد بیش از پیش مشخص گردید. اما از آن جا که پیشگیری اجتماعی بسیار گسترده وهزینه بر و زمان بر بوده و ناظر برآینده میباشد گفته میشود که پیشگیری وضعی در مواردی با ایجاد موانع از ورود افراد جامعه به وادی بزهکاری جلوگیری به عمل میآورد البته برخی معتقدند که پیشگیری وضعی تنها زمان و مکان ارتکاب جرم را تغییر میدهد.
پیشگیری وضعی مجموعه تدابیری است که کاهش وحذف موقعیتها و فرصتهای ارتکاب جرم را سرلوحهی اقدامات خود قرارداده است.برنامههای پیشگیری وضعی از جرم با موفقیتهای بسیاری توأم گشت وآمارها حاکی ازکاهش چشمگیر ارتکاب جرایم در مناطقی بود که پیشگیری وضعی در آن جا اعمال میشد. لذا، تمایل به استفاده از روشهای پیشگیری وضعی که بازدهی سریعی نیز داشتند، به شدت گسترش یافت.
اما استقبال دولتها از پیشگیری وضعی، این سوال را به ذهن متبادر میکند که آیا کاهش چشمگیر جرایم، در مکانهایی که روشهای پیشگیری وضعی در آن اعمال میشود، لزوما به معنای کاهش ارتکاب جرم در سطح جامعه نیز میباشد؟ و اینکه آیا روشهای پیشگیری وضعی، امنیت بیشتری را به مردم داده است؟ این نوع پیشگیری اگر چه بر فرآیند پیشجنایی تأثیر گذار است اما با موانع و محدودیتهایی همراه است. سیاست دولتها در پیشگیری از جرم میبایستی براین اصل مبتنی باشد که تمام طبقات و بخشهای جامعه به طور مساوی و برابر، مورد حمایت قرار گیرند. پیشگیری وضعی از جرم نباید در خدمت تنها بخشی از جامعه باشد که در نتیجه این امر، جرم به دیگر بخشهای جامعه منتقل شده وخطرات بزهدیدگی طبقات فرودست و ضعیف جامعه را بیشتر و موجبات افزایش فاصله طبقاتی بین غنی و فقیر میشود.
افزون بر این پیشگیری باید به گونهای باشد که خود ناقض حقوق بشر و حریم خصوصی افراد نشود .در این کتاب، پس از ارائه توضیحاتی مختصر در خصوص مفهوم پیشگیری، انواع آن، مقایسه پیشگیری وضعی و اجتماعی، مبانی و ارکان پیشگیری وضعی، اموری که باید در پیشگیری وضعی در نظرگرفته شود و موانع پیش روی این نوع پیشگیری، در پی تبیین چالشهایی میباشد که پیشگیری وضعی با آن مواجه است . چالشهایی اعم از ایدئولوژیکی وحقوق بشری، در ارتباط با ماهیت پیشگیری وضعی، چالشهایی مربوط به قلمرو آن و...که پایههای پیشگیری وضعی را متزلزل ساخته و دستاوردهای آن را تا حد زیادی زیر سوال برده است.
لذا با توجه به رویکرد رو به گسترش دولتها درکاربرد پیشگیری وضعی و سازوکارهای آن، ضرورت دارد تا به چالشها و موانعی که پیشگیری وضعی، به خصوص در ارتباط با حریم خصوصی افراد و مسائل حقوق بشری با آن روبروست، پرداخته شود تا ارزیابی بهتری از آن ارائه گردد.