1-آثار وجود كرامت ذاتي بر انسان
2- انسان ، استراتژي حقوقي اسلام
3- دين و نقش نهادي آن در پيشگيري از بروز انديشه بزهكارانه
4- پيشگيري از بروز انديشه بزه كارانه
5-چرا پاره اي از قوانين از اثر ميافتند؟
6- راهكار اسلام، سنتي يا مدرنيته - اصالت به فرد يا به اجتماع؟
7- پيشگيري از وقوع جرم
8- توجه اخلاقي و اجتماعي به مجرم
9- چرا زندان وقوع جرم را زياد مي كند؟
تحولات جهانی بهویژه درزمینه فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، حقوق و ... به تأسی از قانون جبر موجب استحاله ارزشها و دگرگونی در شیوه زیستن در محیط اجتماعی گردیده است، چنین فرایندی قطعاً در رفتار انسانی، از ابعاد مختلف تأثیر میپذیرد. نابهنجاریها و بزهکاریها نیز به تبعیت از این تغییر دچار تحول میشود، در این راستا ایدههایی برای پیشگیری از وقوع جرم و بزهکاری با استفاده از سازوکارهای مدرن و فرا مدرن ارائه گردیده که هریک توجیهی خاص خود را دارد، متأسفانه گذر پرسرعت از جامعهای با تفکر راستین مذهبی، اخلاقگرا و اصول محور، بستری را فراهم خواهد نمود که در تضادها موجب گسست ارزشها شود و آثاری همچون سرگشتگی در رفتار و سرگردانی در هویت و افکار و عمل را خواهد داشت.
واکنش انسان متناسب با ساختار شخصیتی وی و ناشی از تأثیرات عوامل درونی و محیط بیرونی میباشد، بهعبارتدیگر، انسان موجودی است متأثر از سه عنصر جسم و روان و اجتماع که رفتارها و هنجارهای او تبلور این عناصر است [1] ، فلذا با توجه به اهمیت این موضوع، در این مجموعه اشاره داریم بهسلامت همهجانبه انسان در نظام تربیتی اسلام، از زمان تصمیم بر وجود و چهبسا قبل از آن، یعنی قبل از آن، زمان ایجاد شرایط محیطی یا انگیزه بروز نابهنجاری.
اسلام در اقدامی پیشدستانه توصیههای زیادی در خصوص نکات تربیتی مربوط به بهداشت روان انسان دارد و کرامت جامعه را درگرو کرامت انسان و انسانیت میداند. بهطورکلی باید گفت اسلام یا مکتب کرامت انسانی از سلامت گرفتهشده و علوم خود را بر آن بنا داشته است، بنابراین وسیله سلامتی و امنیت برای جامعه میباشد [2].
نگارنده برای شروع بحث، توجه خود را معطوف بهغایت علوم اسلامی (کرامت انسان) داشته و ازاینپس از آن به علوم انسانی اسلامی یاد خواهد کرد و سعی دارد با توجه به اندیشه خود به آنچه این کرامت را مخدوش میکند اشاره نماید، اما ســؤال اصلی این اســت که:
چه موانعی در مسیر حرکت علوم انسانی اسلامی قرارگرفته که باگذشت بیش از چهل سال از عمر انقلاب اسلامی، هنوز موفق به تولید علوم انســانی متناســب بافرهنگ اسلامی نشدهایم؟
با توجه به جامعه بشری در علوم عقلی و تجربی چرا علیرغم داشتن منابع غنی اسلامی هنوز موفق به استخراج محتوای این علوم از منابع اسلامی نشدهایم؟
چرا تاکنون متولیــان امر نتوانستهاند انتظارات مقام معظم رهبری را بــرآورده نمایند؟
باوجود تأکید ایشــان در برگزاری کرسیهای آزاداندیشی و جلسات نقد و بررسی علوم انسانی غربی، چه عواملی مانع این مهم شده است؟
آیا نداشتن نقشه راه، نداشتن روش و نرمافزار ، مسئله و عدم وجــود وحدت رویه در این عدم موفقیت مؤثر است؟
در این مجموعه، پیشگیری از بروز بزه را از دیدگاه علوم انسانی اسلامی بهصورت کلی موردبحث و بررسی قرار دادهایم [3] و آن را مسیری نوین در تمام عصرها معرفی مینماییم. شاید علت اینکه فقهای پیشین و عالیمقام اسلام شرایط ایده آل معرفی راههای پیشگیری نوین با توجه به مقتضیات روز، درباره علل وقوع جرم را نداشتهاند، این باشد که بهعنوانمثال، از زمان خلافت بنیامیه تا زمانی که حکام جور زمام دار مسلمین بودهاند نمیخواسته و نمیگذاشتهاند احکام آموزشی، هشداری و جزائی اسلام چنانچه خدا دستور داده، به مرحله اجرا درآید؛ زیرا ستمکاران و فرمانداران خودکامه با تعیین مجازات سخت به حکومت مستبدانه خود ادامه میدادهاند و قوانین جزائی اسلام را برای اداره کشور بهنوعی کنار گذاشته یا به نفع خود تفسیر و اجرا کردهاند و از فقیهان کمتر پیرامون موضوع استفاده نمودهاند؛ اما اکنونکه بحمدالله در ایران ما حکومت اسلامی استقراریافته و مجلس شورای اسلامی میکوشد که قوانین را از منظر اسلامی به تصویب برساند و دولتها را به اجرای آنها مکلف سازد، تحقیق در همه جوانب ضروری به نظر میرسد. وقتی در اسلام سخن از مسئولیت دانا و برائت جاهل به میان میآید، باید آن را با مقیاس دینی سنجید نه با معیار روز، برای اینکه امروزه بهظاهر دانا فراوان است و علوم بشری بسیار، معذلک در میان مردمی که خود را متمدن میدانند و بیسواد کم دارند و یا ندارند بزهکاری همچنان رو به فزونی است. به همین جهت بر آن شدیم راهکارهای علوم انسانی اسلامی در پیشگیری از اندیشههای مجرمانه را مستند به آیات قرآن و احادیث و روایات معصومین (ع) دقیقتر موردبررسی و مطالعه قرار دهیم تا گرفتن نتیجه که همانا جایگزینی آن با علوم انسانی وارداتی و مادی گرای غربی میباشد آسانتر شود.
این مجموعه در سه بخش ترسیم گردیده است. در بخش اول، کلیات و تعاریف بحث، بخش دوم، انسان ، استراتژی حقوقی اسلام و در بخش سوم پیشگیری از بروز اندیشه بزه کارانه، موردبحث قرارگرفته است و در پایان نتیجه و راهکارهای مبنایی ارائه میگردد.