1- قاعده قبح عقاب بلابيان(اصل قانوني بودن مجازات ها)
2- قاعده اكراه
3- قاعده وزر(اصل شخصي بودن مجازاتها) "ولا تزر وازرهٌ وزر اخري"
4- قاعده درء
5- قاعده ي اضطرار )كلّ حرام مضطّر اليه، فهو حلال)
6- قاعده ي حرمت اعانت بر اثم ( معاونت در جرم )
7- قاعده تحذير(هشدار)
8- قاعده دفاع مشروع
9- قاعده اعتداء (مقابله به مثل)
آثاری در زمینه قواعد فقهیه از دیرباز توسط فقهای اسلامی از مذاهب مختلف بهویژه مذاهب اربعه، نگارش یافته. این امر بدان جهت صورت گرفته که فقها بتوانند حوادث و موضوعات جدید را با کمک قواعد کلی موجود در منابع دینی، پاسخ گویند.
در موقعیت کنونی، که هم در زمان غیبت امام عصر (عج) به سر میبریم و هم با انبوهی از مسائل جدید مواجه هستیم، ضرورت پرداختن به قواعد فقه و استناد به آنها، دو چندان میشود. به دیگر سخن گرایش به قواعد فقهی کلی و گسترش اجتهاد در پی تنگناهای ناشی از غیبت معصوم و عدم دسترسی حضوری به ایشان پدید آمده است.
استفاده از قواعد فقهی یکی از فنون لازم برای اجتها به شمار میرود و هر پژوهش فقهی یا حقوقی، بدون آشنایی و تسلط با قواعد فقه به ثمر نمیرسد؛ زیرا این قواعد، اصول اساسی و سیاستهای کلی سیستم حقوقی اسلام را در اختیار فقیه، حقوقدان و یا پژوهشگر این دو حوزه قرار میدهد و او را به آگاهی عمیق از اهداف مورد نظر شارع میرساند. بر همین اساس گفته میشود که مقاصد شریعت از قواعد فقهی به دست میآید. همچنین قواعد فقه باعث میشود تا در میان احکام و مقررات جزئی و ساده، تنافی صورت نگیرد و با رجوع به قواعد مرتبط بتوان تناقضات را برطرف کرد. به علاوه غیر متخصصین در فقه از طریق آشنایی با قواعد کلی میتوانند به بخش عظیمی از معلومات فقهی دست یابند.
یکی از دروس اصلی در حوزههای علمیه و رشته های دانشگاهی "حقوق" و "فقه و مبانی حقوق" را درس قواعد فقهی تشکیل میدهد و کتابهای باارزشی در این زمینه از جانب قدما و متاخرین تدوین شده که غالبا فاقد دستهبندی و تفکیک قواعد براساس موضوع هستند.
تنی از چند از نویسندگان معاصر، به این امر اهتمام ورزیدهاند و در کتابهای خویش قواعد فقه را به قواعد فقه عمومی، قواعد فقه مدنی، قواعد فقه جزایی و قضایی تقسیمبندی کردهاند؛ با این حال تا کنون کتابی به تفکیک قواعد جزایی به دو گروه مجزای قواعد جزای عمومی و قواعد جزای اختصاصی نپرداخته است.
نویسنده با درک ضرورت این کار و با هدف کمک به یادگیری آسانتر خوانندگان و طالبان این حوزه از معارف اسلامی، قواعد فقه جزا را در دو دسته مجزا، تقسیمبندی و ارائه کرده است.
در طول تاریخ علم فقه، بدلایلی همواره فقه مدنی بیشتر مورد بحث و توجه بوده . بر همین اساس کتابهای فقهی و حقوقی بیشتر بر روی مسائل مدنی متمرکز است و مباحث جزایی از پختگی و بسط کمتری برخوردار است، لذا ضروری به نظر میرسد تا مطالب جزایی به ویژه قواعد کلی و عام آنها طرح شده و مورد بررسی قرار گیرد.
اقدام حاضر در جهت در راستای همین ضرورت به جمعآوری مهمترین قواعد فقه جزا پرداخته است. نویسنده مهمترین و کاربردیترین قواعد جزایی را در دو حوزه مجزای فقه جزای عمومی و فقه جزای اختصاصی تنظیم کرده است.
نکته قابل تامل دیگر آنکه با وجود تألیفات گرانقدری که در زمینه قواعد فقه به نگارش در آمده، در عین حال در غالب تألیفات صورت گرفته بیش از حد نیاز به مباحث صرفاً نظری و غیرکاربردی تکیه شده است و کتابها حاوی نقد و تحلیلهایی است که امروزه چندان مفید به نظر نمیرسد. به علاوه جای خالی مجاری و مصادیق جدید که بیشتر جنبه اجتماعی داشته باشند دیده می شود. مصادیق و نمونه های ارائه شده بیشتر در نمونههای فردی، جزئی و گاهی انتزاعی ارائه شدهاند.
کتاب حاضر تلاش دارد تا از طرح این گونه مباحث پرهیز کرده و مطالب ضروری را به زبان ساده و روان مطرح سازد تا برای مخاطبین جوان اعم از دانشجویان و طلاب بیشتر قابل استفاده باشد. به علاوه با بکار گیری ادبیاتی ساده و روان به ذکر نمونههای عینیتر پرداخته ؛ بهعنوان نمونه در ذیل قاعده سرقت، مصادیقی از گونههای جدید این جرم مانند سرقتهای ادبی و اینترنتی مطرح شده است. در ذیل قاعده تعزیرات، به بزهکاری کودکان و نوجوانان پرداخته شده و امتیازات و نوآوریهای قانون جدید مجازات اسلامی نیز در این زمینه مطرح شده است به علاوه ذیل هر قاعده، به تطبیق هر یک با مواد مرتبط قانون جدید مجازات اسلامی مصوب 1392 و سایر مصوبات جدید همچنین تحلیلهای حقوقی مربوط به آنها نیز پرداخته شده است. این امر باعث می شود تا محتوای کتاب برای طلاب علوم دینی و دانشجویان رشتههای حقوق، فقه و مبانی حقوق، بهویژه حقوق جزا جنبه کاربردی داشته باشد
همین ویژگی ها تألیف حاضر را از سایر تألیفات موجود ممتاز میکند. این امر نه تنها برای خوانندگان مفید است بلکه به اساتید بزرگوار نیز در امر تدریس کمک میکند.
مولف برای هر کدام از قواعد فقه جزای اختصاصی و عمومی ده قاعده در نظر گرفته تا کتاب از حجم مناسب برای تدریس در ترمهای آموزشی برخوردار باشد؛ به علاوه مدرسین بزرگوار نیز در انتخاب وگزینش از میان آنان آزاد باشند.
در آخر اینکه کتاب حاضر خالی از تحلیلها و نظرات جدید مولف نیست.