اطلاعات کتاب
۱۰%
موجود
products
قیمت کتاب چاپی:
۳۲۰۰۰۰۰ريال
تعداد مشاهده:
۲۰۸۳






شرطیت امانت برای حضانت در نظام حقوقی ایران

دسته بندی: حقوق مدني - حقوق مدني 5 ( حقوق خانواده )

شابک: ۹۷۸۶۲۲۲۲۵۴۵۷۵

سال چاپ:۱۳۹۹/۰۹/۰۲

۲۲۸ صفحه - وزيري (شوميز) - چاپ ۱
قیمت کتاب الکترونیک: ۱۶۰۰۰۰۰ريال
تخفیف:۱۰ درصد
قیمت نهایی: ۱۴۴۰۰۰۰ ريال

توجه


برای خرید بیش از دو جلد از یک عنوان کتاب‌ چاپی مجد و یا امجد، تخفیف 15 درصد اعمال می‌شود. تعداد را در سبد خرید اضافه کنید.
با خرید هر کتاب الکترونیک مجد، یک کد فعال سازی ساخته و ارائه می‌گردد. چنانچه برای استفاده در دستگاه‌های دیگر، به چند کد نیاز دارید، خرید‌های مجدد از هر کتاب مشمول 50 درصد درصد تخفیف خواهد شد.
کتاب‌های الکترونیکی مجد دارای امکانات یادداشت‌نویسی، علامت‌گذاری و جستجوی پیشرفته است و فقط در سیستم ویندوز رایانه یا لپ‌تاب قابل استفاده می‌باشد.


1- مفهوم حضانت كودك و ترتيب مستحقين حضانت
2- ماهيت حضانت و حكم آن
3- شرايط مستحقين حضانت در آراء فقها و حقوقدانان
4- مفهوم‏شناسي واژه «امانت» و بررسي آراء فقها
5- مفهوم واژه «امانت» و واژه‌هاي متناظر آن و ارتباط ميان اين واژه‏ها
6- بررسي ادله و آراء موافقين و مخالفين اشتراط امانت حاضن
7- شرطيت امانت براي حضانت در قوانين و مقررات ايران
8- ميزان توجه قانون‏گذار ايران به شرط امانت حاضن
9- راهكارهاي تكميل و اصلاح قوانين و مقررات ايران در باب شرط امين بودن حاضن

موضوع حضانت، یکی از مباحث پیچیده حقوق خانواده می‏باشد و با وجود مطالعات گسترده پیرامون آن، هنوز مسائلی از آن ناشناخته مانده است. یکی از این مسائل، شرایط لازم جهت تصدی این امر مهم و انسان­ساز است. از جمله این شرایط شرط امین بودن حاضن می­باشد و اهتمام ما در این پژوهش بر آن قرار خواهد گرفت.


حضانت از دیدگاه اسلام، تنها پرورش کودک در بعد جسمی‏و تأمین نیازهای مادی وی نیست؛ این کمترین چیزی است که در پرورش انسان، لازم است. اینکه در روایات سفارش شده است در شیر دادن به کودک دقت کنید و هر زنی را برای شیردادن انتخاب نکنید[1]... یا شیر زنی را که از زنا باردار شده به کودکتان نخورانید[2] برای تأمین همین هدف است؛ زیرا اگر حضانت، تنها شیردادن و پرورش جسمی‏کودک بود، بین شیر زن نیکوکار و بدکار تفاوتی نبود.


آنچه سبب شده است آموزه‏های دینی به یکی سفارش و از دیگری نهی کنند، تأثیر تکوینی عمیقی است که شیر در بعد معنوی و روانی کودک دارد.


در جایی دیگر امام سجاد (علیه­السلام) در مورد حق فرزند فرموده­اند: «اما حق فرزندت این است که بدانی تو مسؤولیت سرپرستی او را از حسن تربیت و راهنمایی او بر خدای عزوجل و کمک او بر طاعت و فرمانبرداری خدا در مورد تو و در مورد خودش به عهده داری».[3]


از این روایات یا نمونه­های فراوان دیگری که در این موضوع از پیشوایان دینی به ما رسیده است به دست می‏آید در پرورش کودک، اهتمام به بُعد روانی و معنوی، اگر لازم­تر از توجه به بُعد جسمی‏و مادی نباشد، کمتر نیست. به همین سبب شرایط مطرح برای سرپرست کودک را می‏توان به دو دسته تقسیم نمود: یک دسته شرایطی که به بُعد معنوی کودک نظر دارد و لزوم فراهم بودن آن­ها در سرپرست، بدین سبب است که زمینه بالندگی و رشد معنوی کودک فراهم شود؛ مانند اسلام و امانت­داری؛ دسته دوم، شرایطی که برای تأمین مصالح مادی و جسمی‏کودک است؛ نظیر عقل و قدرت و عدم ابتلا به بیماری­های خطرناک و... .[4]


به طور کلی شرایط مطرح شده در منابع معدودی از متون فقهی در مورد حاضن عبارت است از: اسلام، عقل، حریت، قدرت، عدم ازدواج مجدد مادر، مقیم و امین بودن.[5]


از منظر فقهی از جمله شروط مهم در باب حضانت کودک که در عصر حاضر بیشترین موضوعات را به خود اختصاص داده است، شرط «امانت» می­باشد. این شرط جزء شروط اختلافی در میان آراء فقها است. برخی از فقها با شرطیت آن موافق می‏باشند[6] و ادله آنان عدم اطمینان از خیانت حاضن، ایجاد زمینه­های بدآموزی و پیدایش عسروحرج در صورت فقدان این شرط می‏باشد.[7] عده ای نیز مخالف بوده[8] و ادله ایشان اشفقیت والدین نسبت به کودک[9] و اطلاق روایات[10] در این زمینه می­باشد و برخی نیز به این شرط اشاره­ای ننموده­اند.[11]


ضمن آنکه نسبت به مفهوم امانت در بین آراء فقها نیز اختلاف­نظر وجود دارد. برخی آن را به عدالت،[12] برخی به آشکار نشدن نشانه­های فسق[13] و برخی به عدم­خیانت و کوتاهی در مسائل مربوط به زندگی کودک[14] معنا نموده­اند.


به دلیل دامنه قابل توجه اهمیت موضوع حضانت، به ویژه برای کودکان و درگیر بودن این موضوع با شرط امانتی که برای رد و برای اثبات آن ادله­ای قابل توجه وجود دارد و تاکنون وفاق فقهی در مورد آن صورت نگرفته است، لازم می­آید در پژوهشی مستقل به رد یا اثبات این شرط پرداخته شود.


 با سیری در کتب فقهی که برگرفته از اسلام ناب است مشاهده می­شود با توجه به تعابیر فقها نظیر اینکه: جان کودک مانند زمین خالی است که از اطرافیان خود تأثیر می­پذیرد،[15] فاسق ممکن است باعث انحراف در دین کودک گردد،[16] یا سپردن کودک به مادر غیرامین متضمن عسر و حرج کودک است[17]، این مطلب به ذهن متبادر می­شود که مقصود از امانت در لسان فقها، صلاحیت اخلاقی است و گرنه صلاحیت لازم برای مراقبت از جسم کودک از شرایط دیگر مانند سلامت و قدرت برداشت می­گردد. در پژوهش حاضر تفصیل آراء فقها در این باب مورد مداقه قرار خواهد گرفت.


از بررسی شرط امین بودن در قوانین موضوعه به دست می­آید که قانون­گذار در مورد شرط امانت حاضن، به صراحت سخن نگفته است. لیکن می­توان لزوم آن را از ماده 1173 قانون مدنی[18] استنتاج کرد. همچنین بررسی قوانین مربوط به کودک نشان می­دهد قانون‏گذار در تمام مواردی که قرار است حضانت کودک به شخصی غیر از والدین سپرده شود، به موضوع سلامتی روح و روان کودک توجه نموده است و به همین دلیل است که صلاحیت اخلاقی و عدم اشتهار به فساد را از شرایط تصدی سرپرست کودک محسوب نموده است.


جلب مصلحت کودک از مواردی است که در قوانین و مقررات بسیار مورد توجه قرار گرفته است. همچنین بنا به نظریه 4771/7-15/11/1369 اداره کل امور حقوقی قوه قضائیه[19] آنچه در مورد اطفال باید مورد توجه قرار گیرد، مصلحت طفل می­باشد و به طور مستقیم به صلاحیت حاضن اشاره­ای نشده است. این نظر مصلحت کودک را در هر حالتی مقدم دانسته و تصمیم دادگاه را مبتنی بر آن نموده است و گرفتن کودک از حاضن را تنها در صورت عدم صلاحیت وی و عدم تأمین مصلحت کودک، ممکن نموده است. بنابراین به نظر می­رسد در رویه قضایی بیشتر به مصلحت کودک توجه شده و در نتیجه صلاحیت حاضن در کنار آن در نظر گرفته می‏شود. مؤید این دیدگاه قسمت اخیر ماده 1173 ق.م می­باشد که پس از ذکر مصادیقی از عدم صلاحیت­اخلاقی حاضن، رأی نهایی را به نظر دادگاه موکول کرده و تصمیم دادگاه را در صورت تأمین مصلحت کودک، ترجیح داده است. ضمن بررسی معیار کلی دادگاه برای حکم خویش، این امر در فقه امامیه نیز بایستی مورد بررسی قرار گیرد و در معنای امانت حاضن علاوه بر صلاحیت اخلاقی حاضن مصلحت کودک نیز مورد توجه قرار گیرد.


با توجه به نظریات فوق­الذکر، در حقوق موضوعه و بر اساس قوانین و مقررات،     می­توان خاطر نشان کرد که مصلحت کودک بیش از هر چیزی مورد توجه قانون­گذار است؛ ولی تشخیص مصلحت کودک و شاخصه­های آن امری است که به آن اشاره­ای نشده و تا کنون رویه واحدی در این زمینه ایجاد نگردیده است. همچنین تفکیک روشنی در مورد صلاحیت اخلاقی حاضن و رعایت مصلحت کودک صورت نگرفته است و در این ارتباط با خلأها و ابهام­های قانونی مواجه هستیم؛ زیرا، شرط امانت در قانون ذکر نگردیده و تنها به صلاحیت اخلاقی که مفهومی‏نسبی بوده و نیازمند تبیین از منظر عناصر سازنده آن است، اشاره شده است. به نظر می­رسد بتوان با انجام پژوهشی مفهومی ‏بر روی واژه «امانت» به ضابطه­ای برای ایجاد وحدت رویه­ای در این مورد رسید؛ زیرا کودکان به عنوان افرادی آسیب­پذیرتر از سایرین، چه در خانواده و چه در جامعه، نیازمند قانون‏گذاری‏های خاص حمایتی در قلمروهای مختلف حقوقی هستند. اگر سیاست تقنینی یک کشور به موقعیت خاص اطفال در درون خانواده و اجتماع در تدوین قوانین توجه نکند، چه بسا این امر سبب اختلال در مسیر رشد عادی، جسمی، فکری و اجتماعی آن­ها خواهد شد.[20]


با عنایت به آنچه بیان شد و مد نظر قرار گرفتن اینکه در عصر کنونی کودکان با مشکلات گوناگون و متعددی مواجه هستند، که غالباً به سبب عدم صلاحیت اخلاقی حاضن می­باشد، از این رو بررسی ادله شرط امین بودن اهمیتی خاص می­یابد؛ زیرا؛ این شرط در آراء فقها اختلافی می­باشد و در دادگاه­ها نیز رویه قضایی منسجم یا حتی قانونی صریح که در طرح دعوایی بتوان بر آن تکیه نمود، وجود نداشته و به دست آوردن ملاک کلی در این مورد و روشن نمودن مبانی این بحث کمک به اصلاح قوانینی است که به طور غیرمستقیم به بهبود وضعیت کودکان مربوط می­گردد. در این صورت حکم مسأله مشخص خواهد شد که آیا بایستی کودک از چنین سرپرستانی جدا گردد و یا اینکه به دلیل اشفق دانستن آنان باید از تحت سرپرستی قرار گرفتن کودک توسط چنین افرادی حمایت نمود؟ دیگر آنکه حقوق ایران ریشه­هایی عمیق در فقه امامیه داشته و شدیداً از آن متأثر است. بنابراین ضروری است که نتایج بررسی­ها وکنکاش­های مربوطه در فقه را به صورت قوانین اجرایی لازم­الرعایه در آورد، تا کمک شایانی به حل ابهام و خلأهای قانونی آن باشد.


در بخش نخست پژوهش به کلیات مبحث حضانت اشاره شده است تا جایگاه موضوع این پژوهش در میان مباحث مربوط به حضانت روشن گشته و مقدمات بحث «شرطیت امانت برای حضانت» مشخص گردد. در بخش دوم ابتدا مفهوم «امانت» در لغت و استعمال فقها تبیین شده است. با توجه به اینکه مفهوم­شناسی این واژه امری بدیع است و کسی تا کنون متعرض آن نشده است، این امر نیاز به مداقه داشته و بحث و تحقیق وسیعی را در میان استعمالات فقها می­طلبد.


در ادامه آراء موافقین و مخالفین اشتراط امانت حاضن و ادله ایشان مورد بررسی و کنکاش قرار گرفته و دیدگاه فقه امامیه در خصوص شرط امانت حاضن تبیین ­گردیده است. با توجه به اختلاف آراء فقها در این باب و همچنین اختلاف ادله ایشان در خصوص شرط امانت حاضن، لازم می­آمد ادله فقها یک به یک بررسی شده و مورد مداقه قرار گیرد.


در بخش سوم، رویکرد حقوق و قوانین موضوعه ایران در خصوص شرط امانت حاضن تبیین ­گردیده است. حقیقت آن است که در قوانین حقوقی ایران تعریف مشخصی از امانت به چشم نمی­خورد، اگر چه در بین قوانین مدنی موادی وجود دارد که به طور غیرمستقیم به زوایایی از این شرط اشاره نموده­اند. بنابراین برای دست­یابی به شرط امانت حاضن، لازم می­آید تمامی‏قوانین و مقررات مربوط به کودک بررسی و مورد کنکاش قرار گیرد. پس از بررسی موارد قید شده، خلأها و ابهامات قانونی اشتراط امانت حاضن روشن گشته و در ادامه راه­کارهای اصلاح قوانین و مقررات توسط نگارنده پژوهش ارائه گردیده است.