1- كليات تحقيق
2- رياست شوهر
3- حسن معاشرت
4- تمكين و وفاداري
5- حق مرد در تعدّد زوجات
6- نتيجه گيري و پيشنهادها
کوچکترین و در عین حال بنیادیترین واحد اجتماعی «خانواده» است. خانواده از کهنترین و مهمترین گروههای انسانی است. قدمت تشکیل خانواده به سالیان دور میرسد و همزاد انسان است. زمانی که انسان همزیستی و در کنار هم زیستن را آموخت اولین اجتماع انسانی را به وجود آورد. در متون دینی نیز به آفرینش انسان به صورت زوجی از زن و مرد به شکل خانواده اشاره شده است. در اهمیت جایگاه خانواده همین بس که همیشه، ملتهایی قوی بودهاند که خانواده در آنها اساس محکمتری داشته است و انحطاط هر قومی نیز از زمانی شروع شده که در مبانی خانوادههای آن قوم، سستی، رخوت و پستی رسوخ کرده است. با توجه به این تعریف از خانواده آشکار میشود که اساسیترین عامل تشکیل خانواده، نکاح و ازدواج است. بر این اساس، ازدواج را باید نخستین مرحلة شکلگیری خانواده دانست.
پیمان ازدواج میان زن و مرد در قرآن کریم «میثاق غلیظ» خوانده شده است که نشان دهندة متانت و استواری این امر است. ازدواج نه تنها پیمانی میان زن و مرد، بلکه میان زوجین با خدا است؛ چون طبق آن با خدا عهد میبندند که به دستورهای قرآن در مورد همسری و حقوق خانواده که چگونگی آن در آیات مختلف قرآن و روایات آمده است عمل نمایند.
با عقد ازدواج و تشکیل خانواده روابط زوجیت محقق میشود و زوجین در قبال یکدیگر دارای حقوق و تکالیفی میشوند که موظف به انجام آن هستند و از آنجا که نوع تکالیف هر یک از زوجین نقش تعیین کنندهای در بقا و سرنوشت خانواده دارد جابجایی نقشها میتواند موجبات تخریب بنیانهای آن را فراهم نموده، عواقب ناگواری را سبب گردد.
اسلام نه مرد مدار است و نه زن مدار. محور قوانین، حق مداری بر پایة کرامت انسان و مصلحت خانواده و سلامت جامعه است و در چنین نظامی، مرد و زن، حقگرا و کارگزار میباشند و نسبت به خانواده و جامعة خود مسؤول. به تعبیر دیگر، خانواده در اسلام سالار ندارد. مرد سالاری، زن سالاری یا فرزند سالاری همه انحراف از مسیر طبیعی و فطری خانواده است. بلکه هر یک از اعضای خانواده حقوق و وظایفی دارند که باید ایفا شود و به آن متعهد و پایبند باشند. اگر به تکالیف و حقوقی که هر یک از زوجین نسبت به دیگری دارد به دیدة عبادت نگریسته شود انسان هرچه متخلقتر به اخلاق الهی باشد در جهت بهتر انجام دادن آنها سعی بیشتری خواهد کرد.
بخشی از این حقوق و تکالیف، مالی است و بخش دیگر غیر مالی. اهمیت حقوق و تکالیف غیر مالی به مراتب بالاتر و نقش آن در استحکام بنیان خانواده اساسیتر و پررنگتر است.
موضوع این نوشتار نیز «روابط غیر مالی زن و شوهر از منظر فقه امامیه و اهل سنت با نگاهی به قوانین موضوعه» است که نگارنده با توجه به وسع علمی و توان خود پس از بررسی منابع فقهی، تفسیری و حقوقی آن را در شش فصل سامان داده است.