1- مفهوم حقوق بين الملل فضايي و مرز هوا با فضاي ماوراي جو
2- تعريف و منابع حقوق فضايي
3- قواعد حاكم بر ايستگاه هاي فضايي حق مالكيت معنوي و توسعه حقوق بين الملل فضايي
4- قواعد حاكم بر ايستگاه هاي فضايي حق مالكيت معنوي و توسعه حقوق بين الملل فضايي
5- چالش هاي كنوني حقوق بين الملل فضايي
6- فرايند شكل گيري حقوق بين الملل فضايي
7- منابع حقوق بين الملل فضايي
8- ايستگاه هاي فضايي
9- امنيت ملي
توسعه روابط دولتها و پیشرفتهای فناوری بالاخص در امور نظامی با هدف پیروزی هرچه سریعتر بر دشمن منجربه اختراع هواپیما و توسعه صنعت هواپیماسازی گردید. با توجه به اینکه هوانوردی قبل از قرن بیستم مطرح نبود، نخستین قاعده حقوق هوایی در حقوق کلاسیک مربوط به روم باستان است که مقرر میدارد: "هر کس مالک زمین است، مالک آسمان آن نیز میباشد". از طرفی هر پدیده اجتماعی یا صنعتی میبایست با مقرراتی به نظم درآید تا چگونگی استفاده منطقی و قانونی آن مشخص گردد. اختراع هواپیما از ابتدای پیدایش آن اثرات شگرفی بر روابط بین المللی داشت که به هیچ وجه با اختراع قبلی (کشتی بخار) قابل مقایسه نبود. چون هواپیما میتوانست با سرعت زیاد از قلمرو چندین کشور عبور کند و این امر مسائل حقوقی جدیدی را مطرح کرد.
پس از اختراع هواپيما و شكل گيري نيروي هوايي در كشورها، استفاده نظامياز هوا آغاز شد. در ابتدا نيروي هوايي به عنوان پشتيبان نيروي زميني، بر فراز قلمروكشور متخاصم پرواز ميكرد و امكان شناسايي و نظارت بر صحنه ي منازعه از هوا را فراهم ميساخت. بعد از آن خلبانهاي كشورهاي متخاصم در هوا با هم درگير شدند و هواپيماي يكديگر را ساقط كردند. كميبعد از آن عمليات بمباران و پرتاب موشك رواج پيدا كرد و اكنون نیز شاهد كاربرد جنگ الكترونيك بسيار پيشرفته و كاربرد سلاحها و مهمات هوشمندانه در هوا هستيم.
اما حقوق بین الملل هوایی پاسخگوی تحولات بعدی صنایع هوایی قرن بیستم نبود. برای اینکه ناوهای هوایی اختراع شدند که توسط موشکهای قاره پیما به فضا پرتاب میشدند و قادر به پرواز در ماورای جو بودند. بنابراین می توان بیان داشت که نقطه آغازین راه یابی به فضا، اخترای موشک های بالستیک توسط آلمانی ها بود. فضاي ماوراي جو نيز همين روند را طي ميكند، اكنون در حال توسعه و عبور از دوره ي نظارت ماهواره اي به دوره حمله ي ريز ماهواره ها به ماهواره هاي ديگر و نهايتاً سلاح هاي فضا پايه ي ليزري منهدم كننده ي هواپيماهاي جنگي ميباشيم. با اين تفاوت كه عرصه ي هوايي جزو قلمرو كشورهایی محسوب ميشود كه در آن حاكميت اعمال ميكنند و دولت هاي حاكم تلاش كرده اند تا ساختاری نظام مند براي آن به وجود آورند. اما حاكميت در فضاي ماوراي جو كه از اين به بعد آن را فضا ميناميم، تا چندي پيش مطرح نبوده و امروزه مورد بحث قرار گرفته است.
به طورکلی پرواز به فضای ماورا جو و سایر اجرام آسمانی و مسافرت انسان به کره ماه مسائل حقوقی جدیدی را در سطح بین المللی مطرح کرد که به آنها چندان توجهی نمیشد. از همین رو با توجه به این تحولات، رشته جدید دیگری پا به عرضه وجود نهاد که همان حقوق بین الملل فضایی است. هدف ای رشته حقوقی نظارت و قاعدهمند کردن فعالیتهای فضایی دولتها است.
موضوع تدوین نظام حقوقی حاکم بر فضای ماورای جو چند سال پس از جنگ جهانی دوم، با پرتاب اولین قمر مصنوعی توسط اتحاد جماهیر شوروی به نام « اسپوتنیک »[1] در 31 ژانویه 1958 به فضا مطرح گردید. در 20 ژانویه 1969 نیز فضانوردان آمریکایی به کره ماه رفتند. تا کنون کشورهای متعددی نظیر ایالات متحده آمریکا، روسیه، انگلستان، ژاپن، چین و برخی از سازمانهای بین المللی در این حیطه فعال هستند.
حقوق بین الملل فضایی به عنوان یکی از شاخههای حقوق بین الملل مبتنی بر همان منابع اصلی حقوق بین الملل مذکور در ماده 38 اساسنامه دیوان بین المللی دادگستری یعنی معاهده، عرف، اصول کلی حقوقی و منابع فرعی یعنی دکترین و رویه قضایی میباشد که در این کتاب مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
به نظر می رسد ايالات متحده آمريكا درصدد است تا حاكميت خود را به فضاي ماوراي جو تسري دهد و با اقدامات گوناگون، مخصوصاً نظامي، بر آن است تا حاكميت ديگر دولت ها را به چالش بكشد و رژيم حقوقي موجود فضا را سيّال سازد. اين امر بر نگراني هاي امنيتي كشورها افزوده و جامعه ي بين المللي را با عدم توازن مواجه ساخته است. در این راستا ابتدا به فرآیند شكل گيري رژيم حقوقي موجود، چالش هاي قدرت در فضاي ماوراي جو، بازيگران و منافع آنها در فضا خواهیم پرداخت.
از تجزيه و تحليل رژيم حقوقي موجود و چالش هاي آن به همراه چشم انداز 2020 ايالات متحده، می توان به اين نتيجه رسید كه امنيت در فضا از طريق رژيميمبتني بر قواعد مورد پذيرش جامعه ي بين المللي قابل دستيابي است، نه استقرار سلاح و آرايش نظامي. غير از قدرتهاي هژمون، بقيه ي جهان عجله اي براي تسليح فضا ندارند. از همین رو لازم است مقررات و اصولي براي بهره برداري و مديريت فضا تدوين شود. مناسب ترين راه حل حفظ منافع تجاري، فناوري و امنيتي دولتها در فضا تلاش برای حكومت قانون است.
جدي ترين چالش براي رژيم حقوقي حاکم بر فضا با بيانيه ي دولت جورج بوش در خصوص دنبال كردن قلمرو ملي در فضاي ماوراي جو شكل گرفت.[2] اين بيانيه ممكن است در آينده به استقرار سلاح در فضا منجر شود، البته فضا بیش از پيش تا اندازه اي نظاميشده بود، اما با قطعيت نميتوان گفت كه تسليحاتي در فضا مستقر شده است. چنين امري عبور از مرحله اي است كه ديگران را برای كسب برتري در فضايي كه ايالات متحده در آن سلطه ميگستراند، تحريك به مبارزه و نبرد خواهد كرد. اين كار به طور جدي نظم حقوقي موجود را تضعيف خواهد كرد، نظميكه به طور گسترده اي بقيه كشورهاي جهان از آن حمايت ميكنند. به كارگيري سلاحهاي ضد ماهواره اي زمين پايه [3]، خروج از رژيم حقوقي جاري را موجب خواهد شد. بدون اقدامات هماهنگ براي توسعه ي جامع حقوق بین الملل فضایی با هدف جلوگیری از تسليح فضا ، جامعه ي بين المللي شاهد رقابت نظاميجديدي در فضا خواهد شد كه نه تنها امنيت جهاني و ملي همه دولتها را تهديد ميكند، بلکه فعاليت هاي کنونی دولتها در فضا را به مخاطره خواهد انداخت. جامعه بشري امروز نيازمند رژيم حقوقي مناسب و منطقي براي حفظ و استمرار امنيت در فضا است که با توجه به سرعت پيشرفت و توسعه روزافزون فناوري هاي فضايي روز به روز بر اهميت آن افزوده ميشود. حل اين مشكل و مسئله اساسي چگونگي حضور نظاميو تسليحاتي ابر قدرتها در فضا و رعايت حقوق ساير ملتهاي فاقد اين گونه فناوري ها، از جمله چالشهاي فراروي پيشرفتهای فضایی در قرن اخير ميباشد.