1- تعريف و اقسام نام دامنه در شبكه جهاني
2-نظام حقوقي نام دامنه
3-نقض قواعد حقوقي مرتبط با نام دامنه و روشهاي حل و فصل اختلافات و ضمانت اجراها
4-روشهاي حل و فصل اختلافات
5-مراكز ثبت نام دامنه و مقررات حاكم بر آن
6-محدوديت هاي انتخاب نام دامنه
7- ماهيت حقوقي نام دامنه
8-ماهيت، احكام و آثار قرارداد ثبت نام دامنه
9-حل و فصل اختلافات در خارج از دادگاه
حجم مبادلات الکترونيکي با پيدايش اينترنت، در مدتي کوتاه افزايشي شگرف داشته است، سيستمهاي جديد با شتاب فراوان جانشين سيستمهاي سنتي شده، تا با خود سرعت و صرفه اقتصادي را به ارمغان بياورند. مزاياي فناوري جديد تنها در قلمرو روابط خصوصي اشخاص متجلي نميشود. تبادل الکترونيکي بيش از آن که مورد توجه اشخاص باشد، اشتياق دولتها را برانگيخته و آنها را به سوي الکترونيکي شدن عمليات خود در ساختاري که دولت الکترونيک خوانده ميشود، سوق داده است.
با توجه به افزايش تعداد کشورهايي که به اينترنت متصل شدهاند و کاهش ميزان قيمت دسترسي به اينترنت، اين وسيله همگاني، به طور مؤثري محيط اطراف ما را تغيير داده است. شبکه اينترنت امروزه به عنوان وسيلهاي براي تبادل اطلاعات، افکار و به تدريج برای تعامل کالا و خدمات مورد استفاده قرار گرفته و از آن جمله بسياري از شرکتها در محيط اينترنت به خريد و فروش کالا و خدماتي ميپردازند که موضوع آنها مالکيت فکري ميباشد، براي مثال شرکت آمازون و يا بارنزاند نوبل و يا در ايران وب سايتهای گوناگون به شما اجازه خريد کتاب، نوار موسيقي، فيلم و غیره را ميدهد. همه اين موضوعات در واقع نوعي از آثار تحت حمايت حقوق مالکيت فکري ميباشند که در اينترنت مورد خريد و فروش قرار ميگيرند[1].
توسعه تجارت الکترونيکي و راهيابي فعاليتهاي تجاري به اينترنت موجب شد، شرکتها، استفاده از نام دامنه را به عنوان يکي از راههاي سهل و اثرگذار به منظور شناسايي خود، محصولات و فعاليتهايشان برگزينند و به عنوان يک عنصر مهم در اطلاعات مربوط به تماس با شرکتها، نهادها، تجار و موسسات تلقي شود به گونهايکه در بسياري از آگهيهاي تبليغاتي ملاحظه ميکنيم که شرکت يا بنگاه مربوطه تنها به ذکر نام دامنه جهت معرفی خود اکتفا ميکند[2].
در شرايط ايجاد شده، به نظر ميرسيد که قواعد موجود در سيستمهاي حقوقي، ديگر کاملا نميتواند پاسخگوي نيازهاي جديد باشد، بنابراين، مجامع منطقهاي و بينالمللي و کشورها در صدد تصويب قوانين راجع به تجارت الکترونيکي، امضاء الکترونيکي، استفاده از نامهاي دامنه و... برآمدند. قوانيني که انگيزه اصلي تدوين آنها، پيدايش اينترنت بوده است.
کشور ما نيز از اين ماجرا به دور نماند، ضرورت راهاندازي و بهرهگيري از فناوري جديد به ويژه در تجارت بينالملل و خدمات دولت احساس ميشد[3]. در نخستين گام، قانون برنامه پنج ساله دوم دولت را موظف به طراحي و اجراي شبکه متمرکز اطلاع رساني تجاري داخلي و بينالمللي نمود[4]. قانون برنامه سوم بر لزوم انجام داد و ستد الکترونيکي اوراق بهادار در سطح ملي تاکيد داشت[5] و قانون برنامه چهارم دولت را ملزم ميکرد تا دستگاهها و واحدهاي مربوطه را به منظور به روزکردن پايگاهها و مراکز اطلاعرساني، انجام مناقصهها و مزايدهها و عمليات مالي و اعتباري در محيط رايانهاي، ايجاد بازارهاي مجازي، انجام فعاليتهاي تدارکاتي و معاملاتي در قالب تجارت الکترونيکي تجهيز نمايد. قوه قضایيه نيز موظف گرديد تا شعبه يا شعبي از دادگاهها را در رسيدگي به جرايم الکترونيکي و تجارت سيار تخصصي سازد[6]. ايجاد مرکز شمارهگذاري کالا و خدمات، طرح مکانيزاسيون بازرگاني خارجي، پروژه آسيکودا در گمرک جمهوري اسلامي ايران[7]، شبکه نقطه تجاري ايران[8]، ايجاد مرکز توسعه تجارت الکترونيکي[9] و ايجاد سازمان فناوري اطلاعات ايران و در بعد قانونگذاري، تصویب قانون تجارت الکترونیکی مصوب 1382، تصويب آیيننامه گسترش بهره برداري از خدمات پول الکترونيکي و تصويب سند تجارت الکترونيکي که وظايف کليه دستگاههاي دولتي براي گسترش و مهلت زماني مقرر را تعيين ميکند، همچنين تصويب سند راهبردي نظام جامع فناوري اطلاعات جمهوري اسلامي ايران[10] مصرح در جزء 3 بند (ه) ماده 4 قانون وظايف و اختيارات وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات در تاريخ 11/ 2/1387 و ابلاغ آن علاوه بر تصويب اساسنامه مرکز توسعه تجارت الکترونيکي به منظور نظارت بر حسن اجراي قانون تجارت الکترونيکي و با هدف استقرار، پياده سازي و توسعه تجارت الکترونيکي در کشور با استفاده از ابزارها و استانداردهاي ملي و بينالمللي در تاريخ 29/ 7/ 1388[11]، از مهمترين اقدامات انجام گرفته ميباشد و سرانجام در قانون برنامه پنج ساله پنجم دولت مجاز گرديد در راستاي ايجاد اشتغال پايدار، توسعه کارآفريني، کاهش عدم تعادل منطقهاي و توسعه مشاغل نو، اقدام به ايجاد مراکز اطلاعرساني و تجارت الکترونيک نمايد[12].
از هنگام تصويب قانون برنامه پنج ساله دوم تاکنون اقدامات متعددي، هرچند ناکافي، چه در امور زير بنايي و چه در بعد اجرايي، در راستاي توسعه فناوري اطلاعات در کشور به عمل آمده است.
در سند نظام جامع فناوري اطلاعات کشور که به صورت يک سند راهبردي تبيين شده، در ارتباط با شبکه سازي[13] آمده است: ".....توسعه ارتباطات و شبکههاي رايانهاي، شرايط جديدي را بر شبکهسازي خدمات کاربران ايجاد نموده است. هرچه زمان بيشتر ميگذرد شبکههاي جديدي از دادهها، خدمات، افراد، ..... تحت عناوين مختلف وبلاگ، شبکه اجتماعي، شبکه تجارت الکترونيک، شبکه اطلاعات چند رسانهاي، شبکه خبري و.....در بستر شبکههاي رايانهاي ايجاد ميگردد. براي تقويت اين رويکرد، تلاشهاي گستردهاي در زير ساختها انجام ميپذيرد، براي مثال ميتوان به شبکه نسل جديد مخابراتي[14] يا شبکه محاسبات شبکهاي[15] اشاره نمود. حقوق اطلاعات عامل پيشران در توسعه ملي دانش پايه، خلقکننده ارزش، فراهمکننده فرصتهاي امن و عادلانه براي همه ايرانيان، شکلدهنده مديريت دانش و جامعه شبکهاي هوشمند، متکي بر هويت ايراني، اسلامي و کانون پيشرفته فناوري اطلاعات در منطقه جهت نيل به اهداف چشم انداز 1404 هجري شمسي ميباشد..." در اين سند حوزههاي راهبردي قلمروهاي اساسي که نقش محوري در ارتقاء جايگاه کشور در زمينه فناوري اطلاعات دارد، در هفت حوزه تبيين گرديده است و از جمله آنها کسب و کار مبتني بر فناوري اطلاعات و چگونگي تعامل محيط ملي و فراملي با شبکههاي جهاني اينترنت، کشورها، بنگاهها و بازارها به عنوان اولويتهاي راهبردي، اهداف راهبردي، راهبردها و راهکارها در اين فضا و قلمرو يا در اين حوزهها تعيين و تعريف ميگردد.
در اجراي اهداف يادشده دولت به عنوان اولويتهاي اساسي در توسعه فناوري اطلاعات و ارتباطات کشور حوزههاي ذيل را تعيين کرده است:
الف- توسعه دولت الکترونيکي (با محوريت ارائه خدمات دولتي)؛
ب- توسعه تجارت و بانکداري الکترونيکي؛
ج- توسعه فرهنگ ايراني، اسلامي در فضاي مجازي؛
د- توسعه سلامت و رفاه اجتماعي؛
ه- توسعه زير ساختهاي فناوري اطلاعات؛
و- گسترش امنيت فضاي توليد و تبادل اطلاعات؛
ز- بسط قوانين و مقررات ناظر بر فضاي مجازي[16]؛
سابقه تصويب قانون تجارت الکترونيکي در کشور ما به فعاليتهاي وزارت بازرگاني بر ميگردد. حاصل آنکه قانون ياد شده به عنوان تنها قانوني که به نامهاي دامنه اشاره دارد در 22/10/1382 به تاييد شوراي نگهبان رسيد.
در راستای اجرای احکام فوقالذکر، هدف نخستين اين کتاب پرداختن به حقوق نامهاي دامنه است. از نام دامنه يا دامين[17] تعاريف متعددي ارائه شده، برخي آن را آدرس كامپيوترها و شبکههايي كه به اينترنت متصل ميگردند، توصيف کردهاند. علاوه بر آن نام دامنه در شبكه جهاني از جهت تجاري، نشانی محل تجارت فرضي الكترونيكي است و مشتري براي دستيابي به كالاها و استفاده از سرويسهاي خدماتي و يا اطلاع از فعاليتهاي تجاري و موسسه يا شركت مورد نظر از آن استفاده ميكند و جماعتي نیز آن را ناظر بر نشانی شناسايي موقعيتي معين و واحد در شبكه جهاني اينترنت[18] ميدانند.
گوناگوني و طيف گسترده اختلافات ناشي از حقوق مرتبط با نام دامنه تعريف حدود و ثغور بحث حقوق نام دامنه و اختلافات مرتبط با آن را به غايت دشوار ميکند. با عنايت به اينکه کتابها و مقالات منتشره در اين زمينه، گردآوري تعاريف و ذکر کليات اختلافات ميان نام دامنه و علائم تجاري را بر تبيين ماهيت نام دامنه و قرارداد ثبت آن و تمايز آن با علائم و نامهاي تجاري ترجيح داده يا بياعتنا از کنار آن گذشتهاند، اما دقت در تعاريف مذکور و جستجوي منابع اصلي اختلافات، نشان ميدهد که تعدد تعاریف يادشده، ناشي از تعدد حوزههای مرتبط با آن بوده و هر علمي به تناسب موضوعات خود تعريفي از نام دامنه ارایه داده است. بازرگاني در اين اصطلاح فعاليتهاي مرتبط با عمليات بازرگاني را ميبيند و مديريت، کارکردهاي مديريتي را، لاجرم علم حقوق نيز بايد در جستجوي موضوعات خود باشد.
از ديدگاه حقوقي، متبادر از عبارت نام دامنه و بديهيترين مفهوم آن حق انحصاري دارنده درخصوص نشانیهاي اينترنتي است و تبيين مولفههاي حقوقی و قراردادی نام دامنه در ارتباط با مجموعه قواعد، مقررات و قوانینی است که، ناظر بر ماهیت حقوقی نام دامنه، قراداد ثبت آن و رابطه حقوقی میان دارنده و نام دامنه است و نظام حقوقی آن را قوام میدهد. تسري و يا تقييد مفهوم حقوقي نام دامنه به قلمرويي فراتر و يا مضيقتر از حوزه حقوق تجارت نيز، عليرغم محدود بودن آن به به فضای مجازی، دور از معناي ظاهري اين اصطلاح نميباشد، چنانکه بر نشانیهاي اينترنتي در محيط الکترونيکي براي پايگاههاي اطلاعاتي با اهداف غيرتجاري نيز عنوان نام دامنه اطلاق ميگردد.
تلقي چنين تفسيري از مفهوم نام دامنه ما را با حوزه اي به گستردگي حقوق مالکيت فکري مواجه ميکند که احاطه بر آن مستلزم نگارش کتب و مقالات بسيار است، اما در اين حوزه وسيع قراداد ثبت نام دامنه را میتوان نخستين سنگ بناي نظام حقوقی موصوف برشمرد. زيرا، در قلمرو حقوق تجارت دو دسته قواعد حکومت دارند: اول قواعد خاص تجارت، دوم، قواعد عمومي که مغايري در قواعد خاص ندارند. به حکم منطق مطالعه حقوق فناوري اطلاعات در حوزه تجارت ميبايست از قواعد عمومي آغاز شود و در ميان قواعد عمومي قرارداد، سنگ بنای نظام است.
نگارش کتاب حاضر تلاشی است جهت تبيين ماهيت حقوقي نام دامنه و قرارداد ثبت این نهاد حقوقی نوظهور در سایه قاعده بنیادین حاکم بر نظام حقوقی آن یعنی اصل فراملی بودن نظام حقوقی نام دامنه و لازم بود که موضوع از نخستين مبحث آن يعني تحلیل قرارداد ثبت نام دامنه و مقدمه آن یعنی ماهيت حقوقي نام دامنه آغاز شود. به اين ترتيب کتابی که با انگيزه پرداختن به نام دامنه آغاز شد به مبحثي انجاميد که پیش از این و در بادی امر، خلاء جایگاه آن در حقوق مالکيت فکري و تفاوت و گاه تقابل آن با علائم و نامهاي تجاري مشهود مینمود. با این بیان که، قرارداد و حقوق مالکيت فکري دو مقوله مرتبط هستند و انتظارات تجاري دارنده حقوق یادشده زیر چترحاکمیت قانون و مفاد قرارداد برآورده ميشود و بر مبناي قواعد و قوانین مرتبط با حقوق مالکيتفکري است که آثار و نتايج متعددي بر قرارداد ثبت نام دامنه مترتب شده و نظام حقوقی نام دامنه شکل میگیرد.
ضرورت نگارش اين کتاب، همان ضرورت پاسخگويي به مسائل حقوقي مرتبط با نامهاي دامنه در دنيايي است که با شتاب به سمت حذف و يا محدود نمودن روشهاي سنتي برقراري ارتباط در حرکت است. نظام حقوقي ما در مواجهه با اين موضوع، قواعد عمومي مرتبط با حقوق اموال و قرادادها، حقوق مالکيت فکري و قانون تجارت الکترونيکي را در اختيار دارد، قواعد شايستهاي که بايد با طبع قراردادهاي الکترونيکي سازگار شود.