1- معناشناسي واژگان تغيير جنسيت
2- سبب شناسي علمي در تغيير جنسيت
3-خاستگاه تغيير جنسيت در اجتهاد شيعي
4- جايگاه تغيير جنسيت در نصوص ديني
5- تعريف «تغيير جنسيت»
6- سبب شناسي تغيير جنسيت در علم پزشكي و روانشناسي
7- سبب شناسي تغيير جنسيت در انديشههاي اجتماعي
8- مقاصد شرعي و نقش آن در اوامر و نواهي
9- بررسي علت و ملاك دركشف حكم
از آنجا كه در سيستم حقوقي اسلام، بخشي از احكام متاثر از جنسيت انسان است و در احكام زيادي همچون ديه، ارث، حضانت، بلوغ، حج، ارتداد و ... ميتوان تمايز بين حقوق دو جنس را مشاهده نمود، لذا شناخت جنسيت فردي كه موضوع حق قرار ميگيرد در اين سيستم بسيار اهميت مييابد.
خلقت بشر بصورت جنس مذكر و مؤنث امري طبيعي ميباشد، اما در اين ميان مسئلهي تولد انسانهايي با داشتن بعضي صفات از دو جنس مخالف و يا فقدان اوصاف آنها، قابل چشم پوشي و انكار نيست.
از طرف ديگر تمايز ميان حقوق زن و مرد و نحوه رفتار اجتماعي، سياسي و فرهنگي در ملل مختلف با جنس مذكر و مؤنث باعث شده تا بنا به مراتب، برخي از انسانها وجود خلقت خود را در جنس واقعي نپذيرفته و تمايل فراوان به داشتن اوصاف جنس مخالف از خود بروز دهند. از سوي ديگر در عصر تكنولوژي و با ورود به عصر مدرنيته، همراه با ارمغانهاي اين عصر، عوامل تخريب نيز در جوامع و ملل گوناگون رسوخ كرده، انديشه هاي اجتماعي نشئت گرفته از گروههاي تعصبي و فرقه هاي دين گريز، اذهان عمومي را به خود مشغول ساخته و لذا افراد بشر نيز به تصور يافتن آمال و آرزوهاي خود در اين افكار غوطه ور شده و خلأ اصلي زندگيشان، معنويات را به فراموشي سپرده و خود را با افكار و انديشه هاي غربي مشغول ميسازند، از آنجا كه دين مبين اسلام، راه حل خلأهاي موجود در زندگي افراد را القاء تفكرات دين گريز و تعصبي و نامتعادل نميداند، در مسئله مزبور راه حل تغيير جنسيت را راه حل عمومي و مشروع ندانسته مگر در موارد ضرورت و بر حسب مصلحت، لذا در اين كار تحقيقي سعي بر آن بوده است كه ضرورت اهتمام و تدقيق در اين مسئله را بيش از پيش آشكار سازم و انديشه هاي اسلامي را در خصوص موضوع مطرح شده، بيان دارم.
لذا از آنجا كه مسئله « تغيير جنسيت » از امور نوپاي علم پزشكي ميباشد با خاطر نشان كردن اين موضوع كه در مورد حقوق و تكاليف افراد دوجنسي و اختلال هويت جنسي، با فقدان جايگاه خاص قانوني و عدم ارائه و طبقه بندي معيارهاي شناخت اين افراد مواجهيم لزوم تصريح به حقوق و تكاليف اين افراد در فقه ما آشكار ميشود و فقه شيعي نيز كه عهده دار ادارة امور زندگي بشر است ميبايست پاسخهاي متناسب را مرتبط با موضوع مطرح كند. پاسخ به وضعيت حقوقي و احكام فقهي اين افراد بر عهدة انديشمندان دين است تا با تنقيح عالمانه، مباحث مرتبط با اين مكلّفان را مورد ارزيابي دقيق علميقرار داده و پاسخهاي مناسب و جامع را در زمينه هاي مختلف مرتبط با آنان مطرح كنند تا وضعيت حقوقي و احكام فقهي فرد مكلّف، قبل و بعد از انجام عمل تغيير جنسيت مشخص شود.
بنابراين استفاده از متون و منابع فقهي و كشفيات علمي و ملاحظة حقوق و تكاليف دو جنس زن و مرد، شناسايي اين افراد و سپس تعيين وضعيت حقوقي و احكام فقهي آنان، از مهمترين اهداف اين كتاب است.
اهم سؤالاتي كه اين کتاب در پي يافتن پاسخي براي آنها هست، عبارتند از: آيا هر شخصي اجازه دارد كه جنسيت خود را تغيير دهد ؟ فرآيند تغيير جنسيت در فقه و حقوق چيست ؟ تشخيص موضوع در تغيير جنسيت بر عهده ي كيست ؟ راه حلهايي كه قواعد فقهي در خصوص اين موضوع در اختيار ما ميگذارند كدامند ؟
نتايجي كه در اين مجموعه، بدان اشاره ميگردد عبارتند از: حق تغيير جنسيت در صورتي براي فرد مكلف ايجاد ميشود كه به منظور معالجه باشد و يا در تغيير دادن، مصلحت لزوم آور و مهمتر ديگر وجود داشته باشد. احكام مربوط به شخص تغيير جنسيت داده در فقه و حقوق تابع هويت جنسي اوست و موضوع شناسي در مسئله تغيير جنسيت بر عهدة پزشك است و بدنبال آن فقيه، حكم موضوع مربوطه را صادر ميكند.
در اين كتاب، در بخش اول معناشناسي تغيير جنسيت در علم فقه و پزشكي صورت گرفته، در بخش دوم به شناسايي علل و اسباب علمي در تغيير جنسيت در علم پزشكي و روانشناسي و انديشه هاي اجتماعي پرداخته شده، بخش سوم نيز خاستگاه تغيير جنسيت در اجتهاد شيعي را مورد بحث قرار داده و به مقاصد شرعي و علت و ملاك حكم و ارتباط فقه با ساير علوم اشاره ميكند و در بخش چهارم جايگاه تغيير جنسيت در نصوص ديني: آيات قرآن كريم، فقه و آراء انديشمندان اسلامي تبيين شده است.