1- حقوق سازمانهاي بينالمللي ارتباطات و فناوري اطلاعات
2- سازمانهاي بينالمللي و منطقهاي ارتباطات راه دور
3- سازمانهاي بينالمللي و منطقهاي پست
4- سازمانهاي بينالمللي ارتباطات ماهوارهاي
5- سازمانهاي بينالمللي فناوري و اطلاعات (IT)
6- مؤسسه اينترنتي واگذاري نامها و عددها (آيكن)
7-فناوري فضايي و ارتباطات راه دور
8- اتحاديه جهاني پست (UPU)
9- سازمان ملل متحد و آژانسهاي تخصصي آن
10-...
در قرنهاي گذشته، روابط بينالملل مبتني بر روابط دوجانبه و يا چندجانبه دولتها بود. اگرچه در قرن نوزدهم کوششهایی در جهت نظام بخشيدن به همکاریهای بينالمللي صورت گرفت ولي آن تلاشها چندان نتیجهبخش نبود. با پيشرفت جوامع بشري لزوم همکاري همهجانبه دولتها و برقراري روابط جمعي بيشتر احساس ميشد. بنابراين در حال حاضر بهبود روندهاي روابط بينالملل از طريق سازوکارهای متعددي ازجمله سازمانهای منطقهاي و بينالمللي صورت ميپذيرد. در این مفهوم روابط بينالملل خواه به ارتباطات ميان دولتها محدود گردد (سياست بينالملل) و خواه به روابط ميان گروههای غيردولتي، اين نهادها و سازمانهای منطقهاي و بینالمللی هستند كه كمك قابلتوجهی به بهبود روابط ميان آنها ميکنند. بنابراين سازمانهای منطقهاي و بينالمللي از شاخصهاي مهم جامعه بينالملل و از عوامل عمده همبستگی جهاني محسوب ميشوند و مرحلهاي عالي از تنظيم روابط ميان دولتها بوده و كشورها را موفق به اتخاذ تصميمات مؤثر در عرصه جهانی کردهاند.
ازاینرو پژوهشگران و بازيگران دولتي و غيردولتي ناگزير از توجه به دیپلماسی سازمانها و نهادهاي بينالمللي به عنوان يكي از موضوعات اصلي روابط بينالملل گرديدهاند. دستگاههای سیاست خارجي دولتها و مسئولين روابط خارجي، مؤسسات و سازمانهای دولتی و غيردولتي و بهطورکلی نهادهاي جامعه مدني، سازوکارهای گستردهاي را به منظور تعامل با نهادهاي بينالمللي از طريق طراحي و اجرای دیپلماسی خاص هر نهاد، ايجاد کردهاند و دولتها هزينههاي گزافي را براي ايجاد، گسترش و مديريت نهادهاي منطقهاي و بينالمللي و تعامل با آنها پرداخت ميکنند. فرامرزي شدن چالشها و فرصتها در طول چند دهه گذشته ضرورت توجه به دیپلماسی سازمانی را بر همگان آشكار ميسازد. ازاینرو ديپلماسي يكجانبه و حتی دوجانبه در بسياري از موارد توان تأمين منافع ملي را نداشته و هزينههاي احتمالی سنگینی را به دولت تحميل ميکند.
در دوران حاضر مديريت چالشها و شايد تبديل آنها به فرصتها نيازمند برخورداري از استانداردهایی در سطح جهاني باشد و این امر تنها از طريق ديپلماسي چندجانبه و بهطور عمده در بستر نهادهاي منطقهاي و بينالمللي صورت ميپذيرد تا از طريق سازوکارهای دستهجمعي به راهحلهای جمعي و چندجانبه دستیافته و منافع ملي كشورها در پرتوي آن تحقق پذيرد.
بايد توجه داشت حركت به سمت اتخاذ يك دیپلماسی سازمانی چندجانبه مطلوب، ضرورتها و شرايط متناسب با خود را اقتضاء ميکند. بهطور قطع فهم درست و دقيق دیپلماسی سازمانی، بدون شناخت مؤثر سازمانها و نهادهاي منطقهاي و بينالمللي مقدور نخواهد بود. مشكل بزرگ، در اين فرآيند عدم شناخت سازوکار اين نهادهاست. شناخت چنين سازوکارهایی، ظرفيتهاي واقعي نهادها و سازمانهای منطقهاي و بينالمللي را باز ميشناساند و كمك ميكند تا شكل و ماهيت دیپلماسی سازمانی متناسب با آن طراحیشده و سلسلهمراتب و نحوه كار آنها روشن و عملياتي گردد.
با نگاهي گذرا به گذشته، به ويژه اواخر قرن بيستم، درمییابیم که تحولات سير تکاملي شتابان و پيچيدهاي داشته و در اين رابطه ارتباطات و فناوري اطلاعات به عنوان عامل اصلي، شاهد بیشترین تغييرات بوده است. تحول درزمینة مخابرات از جنبههاي مختلف قابلبررسی است. از جنبه عمومي، مواردي از قبيل سرعت انتقال بيشتر، درصد خطاي كمتر، امنيت ارتباطات بهتر، امکان استفاده چندمنظوره از سيستمهاي ارتباطي، بهکارگیری بزرگراههای اطلاعاتي وسیعتر و پایگاههای اطلاعاتي ملي و بينالمللي قابلدسترس را ميتوان به عنوان حاصل تكامل نام برد.
اقتصاد بدون ارتباطات فاقد بهرهوري است. توسعه آموزش، درمان، رفاه اجتماعی با داشتن ارتباطات گسترده تحققیافته و به عبارتی در دنياي امروز ارتباطات نقش بنیادی در زندگي انسانها ايفاء ميكند و در یککلام امروزه مخابرات مدرن ديجيتالي که اقتصاد جهاني و بدون حدومرز را پديد آورده، در زدودن فقر جهاني نقش کلیدی دارد. ازاینرو و به لحاظ نقش و اهميت سرويسهاي فناوري اطلاعات و ارتباطات در زندگي روزمره، در مجموعه حاضر سعي و تلاش در شناسایی ساختارها و اركان مهمترین سازمانها و ارگانهاي منطقهاي و بینالمللی درزمینة ارتباطات بهعملآمده است.
مجموعه حاضر تلاشي است در جهت شناسایی ساختارها و اركان مهمترین سازمانها و نهادهاي منطقهاي و بينالمللي عمومي و تخصصی درزمینة ارتباطات بدون ترديد اين شناسايي كمك قابلتوجهی در فرآيند تدوين دیپلماسی سازمانی در حوزه ارتباطات براي جمهوري اسلامي ايران و وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات ميکند. دیپلماسی سازمانی مطلوب در اين زمينه بايستي قادر به تبیین اصول، قواعد، هنجارها و رويههاي تصميمگيري باشد تا بتواند اثرگذاري حداکثری در روندهاي مشاركتهاي نهادينه جمهوري اسلامي ايران داشته باشد.
اميد است مرور اجمالي اين تشكيلات منطقهاي و بينالمللي ارتباطات، خواننده را قادر نمايد تا شناخت و اطلاعات اوليه موردنیاز را كسب و به شكل مطلوب مورد بهرهبرداری قرار دهد.