1- تبيين عناوين كلي اصول، الفاظ و مباحث پيرامون آن
2- اصول فقه
3- مباحث علم اصول
4- عام و خاص
5- انواع مخصص
6- اصول عمليه
7- مَجاري اصول عمليه
8- تعارض ادله
9- تعارض اصل و ظاهر
منظور از اصول فقه، مجموعه فنونی است که شخص مجتهد یا مکلف با بکارگیری آنها، حکم هر مسئله و موضوعی را از متون فقهی استخراج مینماید. بنابراین اصول فقه، همان ابزارهای استنباط اند. به همین جهت به این رشتهی علمی، اصول استنباط اسلامی هم گفته میشود. اصول مزبور نه صرفاً در علم فقه به معنی خاص، بلکه در همهی علوم عقلی و استدلالی به عنوان ابزار استنباط قابل استفاده اند. به عبارت دیگر میتوان کارکرد فن استنباط در حوزهی علوم انسانی را همانند کارکرد ریاضی در حوزهی علوم پایه دانست. یعنی همانطور که شخص بدون یادگیری علم ریاضی نمیتواند در حوزهی علوم پایه، مستنبط و صاحب نظر قلمداد گردد، در حوزهی علوم انسانی هم اگر شخص مجهز به علم اصول نباشد، صاحب نظر، استنباط گر و اصطلاحاً مجتهد نخواهد شد. عمده مباحث اصول فقه در کتب فقهای اصولی عبارتند از: اصول لفظیه، اصول عملیه، مستقلات عقلیه، مباحث حجت، تعادل و تراجیح.
علم حقوق به عنوان سرآمد معقولات در حوزهی علوم انسانی، حاصل استدلال و استنباط در منابع و پیوند آن با موضوعات اجتماعی است. بنابراین علم استنباط یا همان اصول فقه، از ابزارهای لازم تحقق آن است و هر حقوقدانانی در مقام قضاوت، وکالت یا نظریه پردازی بی نیاز از آن نیست. در ساختار دانشکدههای حقوق کشور ما علم اصول در دو دوره به دانشجویان ارائه میگردد که در دوره اول، اصول لفظی و در دورهی دوم، اصول عملی و برخی متعلقات آن مورد مطالعه قرار میگیرد.
در این کتاب تلاش شده که عمده مباحث مرتبط با علم حقوق که برای استدلال و استنباط صحیح لازم است، به دانشجویان این رشته ارائه گردد. برای تحقق این هدف، مباحث در چهار فصل و هر فصل در چندین مبحث مورد مداقه قرار گرفته است. امید که حاصل تلاش مورد عنایت خداوند متعال قرار گرفته و برای دانشجویان مفید واقع شود.