1- مفهوم حقوق نرم و عناصرآن
2- حقوق نرم و مفاهيم مشابه
3- ايرادات مطرح شده پيرامون حقوق نرم، مباني تحليلي و پاسخ هاي پيروان حقوق نرم
4- تئوري هاي توجيه كننده حقوق نرم
5- تقسيم بندي حقوق نرم
6- اهميت حقوق نرم در تجارت بين الملل و چگونگي تاثيرگذاري آن
7- علل اهميت حقوق نرم در روابط تجاري
8- علل اهميت حقوق نرم در روابط بين المللي تجار
9- زمينه هاي تاثير گذاري حقوق نرم در تجارت بين الملل
10- حقوق نرم در سرمايه گذاري خارجي
11- اسناد حقوق نرم در تجارت بين الملل
شاید بتوان گفت اصلیترین اثر دیدگاههای فیلسوفانی چون «ایمانوئل کانت» در نقد گزارههای فلسفی، تضعیف پایههای جزمیت و قطعیت در شاخههای مختلف معرفتشناسی بود. علیرغم تمرکز مطالعات این اندیشمندان بر علم فلسفه، به عنوان مصداق بارز معرفت خدشهناپذیر بشری در آن زمان، دامنه آثار مطالعات آنها به این علم محدود نماند و پذیرش نوعی انعطاف را در تمام علوم موجب شد. این تغییر، هم در مقام نظر زمینهساز به رسمیتشناختن دیدگاههای معارض علمی گردید و هم صحنه عمل را برای بروز آنها فراختر ساخت.
اتصاف علوم مختلف به وصف «نرم» در دوران پسامدرن که نوعی سیالیت و فقدان جزمیت در آنها را به ذهن متبادر میسازد حاصل همین تغییر نگرش است. اصطلاحاتی چون «منطق نرم»[1] در ریاضیات و علوم تجربی، «ادراک نرم»[2] در علوم رفتارشناسی و «شهود نرم»[3] در هنر و مطالعات زیباییشناسی را باید نمونههایی از این اصطلاحات دانست.
ابداع اصطلاح «حقوق نرم» نیز یکی دیگر از نتایج این تغییرات بود که در علم حقوق رواج یافت. مانند سایر پدیدهها و مفاهیم جدید، اصلیترین چالش در زمینه حقوق نرم رفع ابهام از ماهیت و بررسی امکان انطباق آن با مبانی حقوق است. بر اساس رویکرد رایج اصلیترین تفاوت علم حقوق و اخلاق، ضمانتاجرا داشتن گزارههای علم حقوق است در حالیکه در اخلاق، تحذیر و الزام افراد بر اساس محرکها و انگیزههای درونی است.
بر خلاف این تحلیل، مبنای حقوق نرم بر پایه فقدان وصف الزامآوری شکل گرفته است به همین علت علیرغم رواج گسترده آن در روابط بین دولتها و تجار، با ایرادات و اشکالات متعددی مواجه شده است.
تاکید این کتاب بر مطالعه جایگاه و چگونگی نقشآفرینی حقوق نرم در تجارت بینالملل است. علت این انتخاب نیز اهمیت و گستردگی استفاده از حقوق نرم در این عرصه است که موجب شده تجارت بینالملل مهمترین زمینه شناخت مفاهیم مرتبط با حقوق نرم و روشهای اجرایی آن محسوب شود.
در عینحال تلاش پیروان حقوق نرم در ارائه پاسخ به ایرادات مطرح شده درباره آن، در کنار اتکای آنان به گستردگی روزافزون استفاده از حقوق نرم که نشاندهنده مزایا و کارآمدی آن در صحنه عمل است موجب طرح نگرشها و رویکردهایی جدید در تحلیل مبانی حقوق شده است. این مباحث علمی گاه به بازنگری در نظریات بنیادین علم حقوق، مانند ماهیت و یا علل ضروری بودن نقشآفرینی دولت در شکلگیری آن منجر شده و گاه بر تحلیل مباحثی تفصیلی مانند کارآمدی ضمانتاجراهای مرسوم در حقوق متمرکز شده است.
آنچه مسلم است اینکه امروزه سر سختترین مخالفین حقوق نرم نیز، توان انکار و نادیده گرفتن رواج استفاده از قالبها و روشهای اجرایی بدیع در حقوق معاصر را ندارند و حتی آنگونه که در کتاب اشاره میشود برخی از این مخالفین نهایتاً مواضع خود را تغییر داده و اعتبار حقوق نرم را به رسمیت شناختهاند. تحلیل علل این نوع تغییر مواضع، بازتابدهنده مزایا و ویژگیهای مثبت حقوق نرم است که موجب شده در بسیاری از موضوعات توانایی رفع خلاهای موجود در علم حقوق را داشته باشد.
ابداع اصطلاح حقوق نرم و بهکارگیری آن در منابع حقوقی نمایانگر تغییراتی مبنایی در علم حقوق است که در راستای کارآمدتر کردن حقوق و تلاش برای رفع نیاز فعالان عرصههای مختلف بروز کرده است. تحلیل مباحثی که به عنوان مبانی حقوق نرم بیان شده، بویژه نظریاتی که در توجیه آن مطرح گردیده است، خوانشی جدید از ماهیت حقوق قلمداد میشود که در جهان معاصر از سوی اندیشمندان این علم عرضه شده است. همچنین بررسی روشهای اجرایی حقوق نرم در تاثیرگذاری بر گروه هدف، دریچههایی را فراروی محققین گشوده است که نتیجه آن ایجاد ابزارهایی جدید در تحقق اهداف مطلوب در جامعه خواهد بود.
روابط تجاری و اقتصادی بویژه در سطح بینالمللی، مهمترین عرصه استفاده از حقوق نرم قلمداد میشوند. ضوابط حقوق نرم در این عرصه، هم در مرحله شکلگیری توافقات و هم در مرحله حل و فصل اختلافات به شکل گسترده مورد استفاده قرار میگیرند. بنابراین حقوق نرم را باید مهمترین منبع مدیریت روابط حقوقی تجار بینالمللی دانست. زیرا ماهیت خاص روابط تجاری، مبتنی بر اهمیت اعتبار و امکان استفاده گسترده از ضمانتاجراهای غیردولتی زمینه را برای موثر شدن ضوابط حقوق نرم فراهم میکند. از سوی دیگر، بینالمللی بودن روابط تجاری نیز در افزایش کارآمدی حقوق نرم موثر است. چراکه حقوق نرم با مبانی تحلیلی تجارت بینالملل نیز انطباق تام دارد.
بر این اساس میتوان گفت ارزیابی دقیق این موضوع، از یک سو زمینهساز آگاهی از نظریات جدید طرح شده پیرامون مبانی حقوق است و از سوی دیگر، آشنایی با ضمانتاجراها و مکانیسمهای اجرایی بدیعی است که در کشورهای توسعهیافته در راستای مدیریت کارآمد روابط حقوقی مورد استفاده قرار میگیرد.
با توجه به اختصاص موضوع این کتاب به جایگاه حقوق نرم در تجارت بینالملل، با آگاهی از شیوههای مرسوم و موثر در افزایش تبادلات تجاری بینالمللی، بالا رفتن اعتبار بازرگانان و زمینهسازی برای جذب فعالیت تجار بینالمللی در کشورمان از دیگر نتایج مترتب بر این تحقیق است که بیتردید در افزایش ثبات اقتصادی و توسعه ایران دارای اهمیت ویژهای است.
بنابراین میتوان گفت هدف اصلی این تحقیق طرح دقیق و جامع مباحث مرتبط به تاثیر حقوق نرم در تجارت بینالملل است که موجب شده سوالات فراوانی در مورد مبانی حقوق نیز مطرح گردد. این تحقیق در پی آن است که با ارزیابی دیدگاه مخالفین و موافقین حقوق نرم، مزایای ادعا شده برای استفاده از آن را بررسی نماید و مکانیسمهای تاثیرگذاری آن بر رفتار فعالان تجاری را تحلیل کند.
در واقع هدف از نگارش این مجموعه معرفی سازوکارهای جدیدی است که در راستای افزایش بهرهوری اقتصادی، مدیریت صحیح منافع متعارض و رفع خلاهای موجود در تجارت بینالملل مورد استفاده قرار میگیرد. در عین حال به تناسب بحث، طرح مباحث مرتبط با فلسفه حقوق و انطباق آنها با مبانی حقوق نرم نیز از دیگر اهداف مورد نظر در این نوشته است.
بررسی تحقیقات منتشرشده در این زمینه نشان میدهد هیچ تحقیق جامعی درباره جایگاه حقوق نرم در تجارت بینالملل در ایران صورت نگرفته است. تنها نوشتههایی پراکنده و ناقص در زمینه حقوق نرم در عرصه حقوق بینالملل عمومی در دسترس است که تقریبا در تمام آنها به بیان اجمالی مفهوم حقوق نرم بسنده شده است.
همچنین میتوان به پایاننامه کارشناسی ارشدی اشاره کرد که با عنوان «سافت لا در حقوق بینالملل» در سال 1380 در رشته حقوق بینالملل دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی ارائه شده است. علاوه بر سپری شدن مدت زمان طولانی از زمان تالیف، این پایاننامه نیز صرفاً به موضوع حقوق نرم در روابط بین دولتها اختصاص یافته است. بر این اساس باید گفت موضوع این کتاب از سابقه تحقیقاتی قابل ملاحظهای در ایران برخوردار نیست.
کتاب پیشروی را باید پژوهشی تبیینی دانست که مبتنی بر روش تحلیلی-توصیفی صورت گرفته است. بر این اساس این تحقیق به شرح و تبیین مفهوم حقوق نرم و جایگاه آن در تجارت بینالملل میپردازد که متناسب با این موضوع اطلاعات مورد نیاز بر اساس روش کتابخانهای گردآوری شده است.
کتاب به سه فصل تقسیم شده است که در فصل اول مفهوم و ماهیت حقوق نرم مورد بررسی قرار گفته است تا ابتدا معلوم شود منظور از حقوق نرم چیست. پاسخ به این سوال در قالب نه گفتار در این فصل ارائه میشود که در آنها مباحثی چون ایرادات و پاسخهای مطرح شده در مورد حقوق نرم، انواع قالبهای حقوق نرم، تقسیمبندی و مصادیق و ضمانتاجراهای مورد استفاده در آن مورد تحلیل قرار گرفته است.
چگونگی تاثیرگذاری حقوق نرم و استفاده از آن در تجارت بینالملل در فصل دوم کتاب بحث شده است که در این فصل ابتدا دلایل اختصاص بحث به تجارت بینالملل تبیین شده و در ادامه الگوی استفاده از حقوق نرم و فعالان مرتبط به آن در تجارت بینالملل بررسی شده است. زمینهها و موضوعات تاثیرگذاری حقوق نرم در این عرصه در فصل سوم مورد ارزیابی قرار گرفته است. در این فصل مهمترین موضوعات زمینهساز تاثیر حقوق نرم در تجارت بینالملل، با تاکید بر چگونگی انطباق با مبانی بیانشده در این تحقیق، بررسی شدهاند.
لازم به ذکر است با توجه به اهمیت و جایگاه حقوق نرم در تجارت بینالملل مباحث مربوط به تحلیل مبانی یا تقسیمبندی حقوق نرم که در فصل اول بیان شده است نیز در بستر روابط شکلگرفته در این عرصه مطرح گردیده است.