1- درك جرم مبتني بر نفرت
2- جرم مبتني بر تنفر نژادي
3- جرم ناشي از نفرت مبتني بر انگيزههاي مذهبي
4- جرم مبتني بر نفرت ازهمجنسگراها
5- جرم مبتني بر نفرت عليه تراجنسيتيها
6- جرم مبتني بر نفرت از معلولين
7- آسيبپذيري، تفاوت و خشونت جنسيتي
8- مرتكبان جرم ناشي از نفرت
9- پاسخها به جرم ناشي از نفرت
10- ابعاد جهاني جرم ناشي از نفرت
11- نتيجهگيري و دستورالعملهايي براي آينده
((عشق ورزیدن خردمندانه و تنفر ورزیدن ابلهانه است. در این دنیایی که ما هرروز بیشتر و بیشتر به هم نزدیک میشویم باید بیاموزیم که یکدیگر را تحملکنیم، باید بیاموزیم تا با این واقعیت که دیگران ممکن است حرفهایی بزنند که به مزاج ما خوش نیاید، کنار بیاییم. ما تنها میتوانیم در این صورت باهم زندگی کنیم. اگر قرار باشد با یکدیگر زندگی کنیم، نه اینکه با یکدیگر بمیریم. آموختن این نوع بزرگمنشی و تحمل یکدیگر برای تداوم حیات بشر روی این کره مطلقاً ضروری است.)) ضروری دانسته شد که ابتدای کلام خود را با سخنان کمنظیر فیلسوف اندیشمند؛ برتراند راسل آغاز کنم که همانا جان کلام در باب منزلت عشقورزی و پرهیز از نفرت و ضرورتِ تساهل و رواداری بهعنوان ضامن زندگی مسالمتآمیز جوامع متکثر کنونی، در این چند جمله توصیه وی به آیندگان به بهترین شکل نمود و ظهور یافتهاست.
از آغاز حیات بشر، دو نیروی خیر و شر همواره همراه وی بوده است. خیر او را به سمت نوعدوستی، صلح و مدارا و عشق ورزیدن هدایت کرده؛ حالآنکه شر، وی را بهسوی عداوت، خصومت و خشونت.
خشونت در سطوح مختلف نمود و بروز مییابد؛ گاه به شکل واکنشی مشروع و گاه به شکل کنشی نامشروع. اگر نیک نگریسته شود در پس مفهوم منفی خشونت هم میتوان سیمایی موجه و در برخی شرایط لازم و ضروری یافت همانند آنچه دفاع مشروع نامیده میشود یا مجازات و در سطحی ملموستر در دفاع از میهن و ملت، اما به نظر آن مردود و مطرود همیشگی؛ نفرت است که گاهی در درون انسانها ساکن و باقی میماند و گاهی در پرتوی رفتارهای خشونتآمیز نمود و ظهور مییابد.
انسان در طول تاریخ خود بهدفعات قربانی نفرت واقع شده است که نمود عینی آن را در قرون معاصر در جنایات علیه یهودیان توسط دولت آلمان نازی، مسلمان روهینگیا توسط ارتش میانمار، نسلکشی، قتلعام و کشتار گروهی اقوام مختلف و بهویژه مسلمان بوسنی و جنایت صدام در حلبچه قابل مشاهده است و عمده علت آن برخورداری قربانیان از ویژگیهایی است که مرتکبان این اقدامات نسبت به آن احساس تنفر دارند. بیشتر موارد یادشده جنایات بشری مبتنی بر نفرتی هستند که با پشتیبانی نیروهای نظامی و بهصورت منسجم و به وحشیانهترین شکل ممکن در راستای تحقق ارادهی حاکمانی شیطانصفت صورت گرفته است اما در دوران کنونی جنایات مبتنی بر نفرت در جلوههای گوناگون توسط اقشار مختلف جامعه و به دلایل و انگیزههای گوناگون رخ میدهند و ممکن است هرکدام از ما خواسته یا ناخواسته مرتکب برخی از این اقدامات مبتنی بر نفرت شده باشیم. از اینرو، ضروری است که هرکدام از ما شهروندان در هر موقعیتی اجتماعی در جهت معرفی، شناسایی، پیشگیری و در نهایت مقابله با وجوه گوناگون جنایات ناشی از نفرت نهایت تلاش خود را داشته باشیم؛ زیرا نفرت و تعصبات کورکورانه فرجامی بهغیراز نابودی و خسران برای بشریت به ارمغان نخواهد آورد و لزوم انجام این عمل بخش غیرقابلانکاری از وظیفهی شهروندی افراد و همچنین همسو با آموزههای تمام ادیان آسمانی و اندیشههای توحیدی محسوب میشود و به تعبیر سعدی:
دانی چه بود کمال انسان با دشمن و دوست لطف و احسان
غمخواری دوستان خدا را دلداری دشمنان مدارا
جرم مبتنی بر نفرت؛ جرم یا جنایتی است که محرک اولیهی آن تعصبات انسان است. این جرم هنگامی رخ میدهد که مجرم قربانی را به دلیل عضویت (به تصور عضویت) وی در گروه یا گروههای اقلیتی، آماج حملات خود قرار میدهد. نمونههایی از این گروهها میتواند شامل: جنسیت، قومیت، معلولیت، زبان، ملیت، ظاهر فیزیکی، دین، هویت جنسیتی یا گرایش جنسی باشد. در وقوع این جرایم وجود نفرت نقش محوری در ارتکاب جرم ندارد؛ بلکه، بیشتر تعاریف معتبر بر وجود مفاهیمی گستردهتر نظیر تعصب، خصومت و پیشداوری بهعنوان مؤلفههای اصلی در دستهبندی این دسته از جرایم تأکید میکنند. از جرایم مبتنی بر نفرت تحت عنوان ((جرایم پیامرسان)) یاد میشود؛ جرایمی که باهدف انتقال این پیام به قربانی و اجتماع وابسته به وی ارتکاب مییابند که آنها (در نظر مرتکب) متفاوت و عنصر نامطلوب هستند؛ از اینرو، تأثیر این جرایم فراتر از قربانی واقعی است و حس ترس و در معرض آسیب قرار گرفتن را به سایر اعضای اجتماع مرتبط با قربانی منتقل میکند.
عوامل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در وقوع این جرایم مؤثر هستند که از جمله آنها میتوان به شیطانسازی مستمر از جوامع اقلیتی، تبلیغ علیه اقلیتهای مذهبی بهویژه مسلمانان بهخصوص پس از حملات یازده سپتامبر، مادرید و لندن، کاهش فرصت اشتغال برای جوانان با گسترش اوضاعواحوال ریاضت اقتصادی و تصاحب فرصتهای شغلی آنها توسط مهاجران و اقلیتها و کاهش هزینههای عمومی و تخصیص بودجه برای ارائه خدمات به گروههایی نظیر معلولین و مهاجران و وجود نگرشهای مردسالارانه و ستیزهجویی علیه دگراندیشان جنسی اشاره نمود.
عنوان اصلی این کتاب؛ جرم مبتنی بر نفرت، علل و پاسخها در چارچوب نظام حقوقی انگلستان با رویکرد غالب جرمشناختی_حقوقی (اعم از شکلی و ماهوی) است و پس از بررسی مفاهیم و تعاریف ارائه شده در مورد جرم مبتنی بر نفرت (فصل نخست)، به بررسی این جرایم علیه گروههای اقلیتی قومی، نژادی (فصل دوم)، مذهبی (فصل سوم)، جنسیتی (فصل چهارم و پنجم) و افراد معلول (فصل ششم) میپردازد، با اینحال، رویکرد نوینی که این کتاب به آن توجه داشته است؛ بررسی جرم مبتنی بر نفرت علیه گروههای اقلیتی نظیر کارگران جنسی، گروههای پیرو موسیقی آلترنتیو و سالخوردگان (فصل هفتم) است که در سایر پژوهشهای مرتبط با جرایم مبتنی بر نفرت کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند. علاوه بر مطالب یادشده، این کتاب به بررسی مؤلفهها و مشخصات بزهکاران و بزهدیدگان جرایم ناشی از نفرت، روابط این دو گروه با یکدیگر، پاسخهای پلیسی به این جرایم میپردازد (فصل هشتم و نهم). همچنین این کتاب از نگاه به حقوق تطبیقی غافل نبوده و به بررسی قوانین مرتبط به جرایم ناشی از نفرت در آمریکا و دیگر کشورهای حقوقی پرداخته است (فصل دهم) و در پایان پس از جمعبندی مطالب و ارائهی پیشنهادهای لازم، موضوعاتی از جمله ((جرم مبتنی بر نفرت در فضای مجازی)) و یا ((بررسی خشونت خانگی به عنوان مصداقی از جرم مبتنی بر نفرت)) را بهعنوان موضوعات جدید نیازمند به تحقیق و مطالعه بیشتر، مورد توجهی خود قرار داده است (فصل یازدهم).
لازم به توضیح است که فصل چهارم این کتاب با موضوع بررسی جرایم مبتنی بر نفرت از همجنسگرایان و همچنین مطالعه موردی 2. 7 با موضوع خشونت خانگی در میان همجنسگرایان و مطالعه موردی 2. 10 با موضوع پروندههای بچهبازها در استرالیا و مسائل پیرامونی آنکه مجموعاً 17 صفحه از کتاب اصلی را دربر میگیرند، به جهت رعایت مقررات وزارت ارشاد و ملاحظات اخلاق حسنهی جامعه، ترجمه نشدهاند که علاقهمندان برای مطالعه در مورد این مطالب میتوانند به نسخه اصلی کتاب مراجعه فرمایند.
نویسندگان این کتاب، دکتر نيل چاکرابورتي[1] رییس دپارتمان جرمشناسی دانشگاه لِستر[2] و مدیر مرکز مطالعات نفرت دانشگاه لِستر و دکتر جان گارلند[3] همکار پیشین وی در دانشگاه لِستر و رییس فعلی دپارتمان جامعهشناسی دانشگاه سری[4] هستند که از اساتید به نام جرمشناسی در سطح انگلستان و جهان به شمار میآیند و از اینرو، میتوان انتظار داشت که بامطالعه این کتاب به توان اطلاعات جامع و کاملی از ماهیت، مفهوم، مصادیق، چالشها و راهکارهای قابل استفاده در موضوع جرایم مبتنی بر نفرت در حقوق انگلستان به دست آورد و در این گذر مترجم سعی داشته نهایت تلاش خود را در جهت ترجمه دقیق و مناسب این اثر برجسته بکار گیرد، لیکن خود را از اشتباه و انتقاد مبری ندانسته و مشتاق استفاده از نظرات اساتید، همقطاران و علاقهمندان حوزهی جرایم ناشی از نفرت در جهت بهبود کیفیت ترجمه کتاب و رفع نواقص احتمالی آن است[5].