1- مفهوم بيماريهاي منجر به مرگ تدريجي
2- مسئوليت كيفري ناشي از بيماريهاي منجر به مرگ تدريجي
3- عوامل رافع مسئوليت كيفري ناشي از انتقال بيماري منجر به مرگ
4- عناوين مجرمانه در خصوص عوامل منجر به مرگ تدريجي
5- مسئوليت مدني ناشي از بيماريهاي منجر به مرگ تدريجي
6- مباني فقهي مسئوليت مدني ناشي از بيماريهاي منجر به مرگ تدريجي
7- مباني حقوقي مسئوليت مدني ناشي از بيماريهاي منجر به مرگ تدريجي
8- نحوه جبران خسارت ناشي از عوامل مرگ تدريجي
بیماریهای منجر به مرگ تدرجی، بیماری هایی خطرناک و مخوف هستند که بیمار را از برآورده ساختن نیازهایش باز میدارد و در نهایت به مرگ بیمار منتهی میشود .از مهمترین نوع بیماریهای کشنده منجر به مرگ تدریجی که انتشار آن در جامعه به واسطه تماس مستقیم و غیر مستقیم با انسان، حیوانات، اشیا و... بوده، بیماریهای ایدز ، هپاتیت و کرونا میباشند. ایدز یا سندرم نقص ایمنی اکتسابی بدن، یک بیماری کشنده است که میتواند بدون نشان دادن علائم، تنها به علت داشتن دوره طولانی قریب به ده سال به نحو مرموزی، انسان را به تدریج به کام مرگ فرو کشاند. هپاتیت نیز یک بیماری است که کبد را متورم کرده و فعالیت آن را مختل میسازد، این بیماری در اثر عوامل متعددی چون داروها، ویروسها و... ایجاد میگردد. از مهمترین ویروسهای مسبب هپاتیت میتوان به انواع E وD و C و B و A اشاره کرد. علاوه بر این ابولا، کرونا و... نیز نمونههای دیگری از بیماریهای مسری و خطرناک هستند.
افزايش مبتلايان به بیماریهای غیر قابل درمان و به تبع آن مرگ تدریجی از یک سو و لزوم جبران زیان وارده مطابق اصل جبران خسارت و همچنین وجود ابهام در قوانین موجود از سوی دیگر، انديشمندان حقوقي را بر آن داشته تا در اين راستا به حل مسأله بپردازند. استفاده از قواعد فقهی در این زمینه میتواند کمک بسزائی در حمایت تقنینی از خسارت دیدگان در در باب پرداخت دیه یا ارش باشد. از جمله این قواعد فقهی، می توان به قاعده اتلاف، تسبیب و قاعده غرور اشاره نمود که میتوانند در زمینه تصویب قانون خاص، در راستای حمایت تقنینی از خسارت دیدگان و همچنین استناد دادگاهها در صدور احکام مبنی بر پرداخت خسارات دیه یا ارش مورد توجه قرار گیرند.
بر همین مبنا، هدف از انجام این مکتوب، تبیین و تحلیل قواعد فقهی و حقوقی است که با استناد به آنها میتوان مسئولیت مدنی و یا کیفری را در مورد انتقال دهندگان این نوع بیماریها احراز نمود .از جمله سوالاتی که در این زمینه که مطرح میشود این است که کدام یک از قواعد و مبانی فقهی و حقوقی کاربرد بیشتری در زمینه شناسائی مسئولیت مدنی و کیفری ناشی از عوامل مرگ تدریجی دارد؟نحوه احراز مسئولیت کیفری بیماریهای منجر به مرگ تدریجی در فرض مرور زمان و جرائم قابل انتساب آن کدامند؟ مبانی اثبات مسئولیت مدنی ناشی از این بیماریها کدامند؟آیا مبانی سنتی مسئولیت مدنی میتوانند در این زمینه مفید فایده باشند ؟
طبق بررسی و مطالعات انجام یافته، با استناد به قواعد اتلاف، تسبیب و غرور در مسئله جبران خسارات ناشی از عوامل مرگ تدریجی، اصل مسئولیت مدنی و جبران خسارت محرز میباشد. همچنین صرف گذشت زمان بين انتقال عامل این بیماریها تا حصول مرگ مجني عليه، نمي تواند به عنوان عاملي مؤثر رابطة سببيت بين رفتار انتقال دهنده اين بیماری و نتیجه حاصل از آن را قطع كند و براساس رکن روانی مرتکب، عمل انتقال بیماری منجر به مرگ تدریجی، مستند به مواد 291 الی 292 ق.م.ا میتواند به صورت عمدی، شبه عمد و خطای محض باشد.