1- اندازه گيري جنايي
2 - پيكر شناسي و فيزيولوژي
3- خالكوبي
4- نياكان گرايي و مجازات
5- خودكشي در بين مجرمان
6- جنايتكاران احساسي
7- سياست كيفري
8- جرم و ارگانيسم ها ي فرعي
9- جرم و فحشا در بين وحشيان
10- جنون اخلاقي و جنايت در بين كودكان
11- ناهنجاري هاي مغز و اندام هاي داخلي
12- جنون اخلاقي و تولد جنايي
13- متابوليسم ، قاعدگي و باروري
14- جمجمه جنايتكاران
15- پيكر شناسي و قيافه شناسي
16- جنايتكاران سياسي
کسانی که محاکمات کیفری را دنبال میکنند و با مراجعه به زندان یا بررسی آمار، نتایج را مطالعه میکنند با بحث بیپایان درباره مجازات ناامید میشوند. از یک طرف قضات تقریباً همیشه جنایتکار را نادیده میگیرند و بر جنایت تأکید میکنند، و از طرفی دیگر جرم را یک اتفاق میدانند، وبا خود فکر میکنند که بعید است تکرار شود. از طرف دیگر نیزعدهایی وجود دارند که دلخوش به توبه یا تنبیه مجرمین سابقهدار برای پیشگیری از تکرار جرم هستند.(30/55درصد در مورد توبه کنندگان و 80 درصد در مورد مجرمین سابقهدارتکرار جرم دیده میشود) و تنها دستآوردشان افشای نقاط ضعف سیستم عدالت کیفری میباشد که در نهایت، چیزی بیش از یک سپر توهم در برابر این موضوع نیست. کسانی که با افراد بزهکار ارتباط مستقیمی داشتهاند مانند اعضای خانواده مجرمین و یا کسانی که با زندانها در ارتباطاند میدانند این افراد با ذهنی ضعیف یا بیمار از دیگر افراد متفاوتاند و به ندرت قابل اصلاح میباشند. به نظر روانپزشکان در بسیاری موارد، تمایز قاطعانه بین جنون و جنایت غیرممکن است. ولی قانونگذاران با اعتقاد بر اینکه استثنائات نادر است، توصیههای روانپزشکان و مسئولان زندان را نادیده میگیرند. آنها نمیفهمند که بیشتر مجرمان واقعاً فاقد اراده آزاد هستند.
درسالهای گذشته، با تصمیم گیری مبنی بر اینکه اصلاحات، بزرگترین هدف از مأموریت زمینی آنهاست، قانونگذاران معیارهای قانونی را وضع کردند که نتوانست درجهبندی درستی را در بین افراد سالم، بیمار و گناهکار تشخیص دهد. به نظر من مهم است که این نظرات مخالف را آشتی دهیم و مشخص کنیم که آیا انسان جنایتکار در دسته انسانهای سالم قرار دارد یا افراد مجنون، یا در یک طبقه کاملاً مجزا قرار میگیرد؟ برای این کار و تصمیمگیری در مورد اینکه آیا نیرویی در طبیعت وجود دارد که موجب جرم شود، باید قلمروهای والای فلسفه و حتی واقعیتهای حسی خود جرم را کنار بگذاریم و در عوض، به مطالعه مستقیم جسمی و روانی جنایتکار بپردازیم و نتایج را مقایسه کنیم. با استفاده از مقایسهی نتایج بررسیهای مربوط به افراد سالم و مجنون پاسخ چنین سؤالاتی در این تحقیقات ارائه شده است.