1 ـ محلههاي (بدنام) توصيف ـ خشونت هاي شهري
2 ـ خشونتهاي شهري ـ واقعيتي بزرگ ، آزاردهنده و هنوز ناشناخته
3 ـ جرايم و بزهكاري اطفال ـ پاسخ هاي موجود به ناامني شهري
4 ـ پيامدهاي وخيم ـ اشباع نظام كيفري و حريمبندي شهرك ها
5 ـ مدلها و نمونههاي خارجي
6 ـ حومهي شهري فرانسه توسعه نيافته است.
7 ـ پاسخهاي دولت
8 ـ پاسخهاي محلي
9 ـ عينيت بخشي، چه بايد كرد؟
10 ـ سرنخهاي سازنده
1 ـ گذرى تاريخى
مىدانيم كه در كشور عزيز ما ايران، از اواخر دورهى قاجار و در پى تحولات سياسى، اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى، شهرنشينى توسعه يافت. انقلاب مشروطه، نفى استبداد، و برقرارى حكومتِ به ظاهر قانون، از يك سو و از سوى ديگر رشد اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى، رفاه نسبى و گسترش شهرنشينى را در پى داشت. اين تحولات و در پى آن روى كارآمدن حكومت پهلوى و سقوط رژيم كهنهىِ قاجار، همراه با گسترش موسسات شهرى، جادهها، تشكيلات منسجم ادارى، بناهاى دولتى و نهادهاى آموزشى در سطح كشور بود. و اين سرآغاز شهرسازى، ايجاد شهرهاى بزرگ و در نهايت شهرنشينى نوين در ايران گرديد؛ كه همچنان ادامه هم دارد. در سالهاى اخير، ازدياد جمعيت و نياز به مسكن، منجر به گسترش صنعت ساختمان سازى و برج سازى گرديد؛ صنعتى كه بيشتر بر مبناى سوددهى استوار است تا برآوردن نيازهاى واقعى جامعه و بديهى است كه در اين صنعت سودآور، سوداگران را توجهى به اصول معمارى، پيشگيرى از وقوع بزه، بويژه خشونتهاى شهرى نيست؛ بنابراين اگر بگوييم كه در شهرهاى ايران ـ بويژه در كلان شهرهاـ شهرسازان خود زمينهىِ ارتكاب بزه و بروز پديدهىِ خشونتهاى شهرى را ايجاد كردهاند، سخنى به گزاف نگفتهايم. افزون بر اين، جوان بودن بافت جمعيتى كشور، افزايش جمعيت و در نتيجه تأثير اين بافت جوان، در بروز پديدهى خشونتهاى شهرى را نبايد فراموش كرد.
2 ـ دورنماى خشونتهاى شهرى در ايران
بدين ترتيب، شهرگرايى، شهرسازى و توسعهىِ غيراصولى شهرها، تركيب جمعيتى جوان كشور و سرانجام وجود متغيرهايى چون بالا رفتن سن ازدواج، بيكارى و نظاير آن، امروزه ساكنان شهرهاى ما بويژه كلان شهرها را با خشونتهاى شهرى، ناامنى و احساس ناامنى مواجه ساخته است. اگر به ستون حوادث روزنامههاى كثيرالانتشار بنگريم، هر روز با موارد بىشمارى از اين دست خشونتها مواجه خواهيم شد. هر چند كه نبايد از بزرگ نمايى روزنامهها در جلب توجه خريداران غافل بود، ولى، وجود خشونتهاى شهرى واقعيتى است غيرقابل انكار، و در واقع، سخن به ميان آوردن از خشونتهاى شهرى توسط رسانهها، نشان مىدهد كه واقعيت پديدهى خشونتهاى شهرى، بويژه درغالبهاى سازمان يافته و باندى نبايد شوخى انگاشته شود. اين امر در سالهاى اخير نه تنها باعث جلب توجه مقامات قضايى، انتظامى امنيتى و شهرى گشته است، بلكه در برخى موارد شاهد اقداماتى ـ هر چند ناپخته و بعضآ غيرمنطقى ـ نيز در اين زمينه بوديم، بنابراين مبارزه با خشونتهاى شهرى و اتخاذ تدابير پيشگيرانه، به منظور كاهش احساس بروز ناامنى در كشور ما نيز ضرورى است، ولى نبايد از ياد برود كه مبارزه با اين پديده، چون شمشير دو لب است كه گاه مىتواند به جاى كاهش موارد خشونت به افزايش آن دامن بزند، با وجود اين چنين امرى نافى پيشگيرى علمى و مبارزهىِ سازمان يافته با پديدهىِ خشونتهاى شهرى نيست.
بدين جهت، مسلح بودن به ابزارهاى كنترل و پيشگيرى، آموزش كاركنان و متوليان و در نهايت، استفاده از دستاوردهاى نوين بشرى در اين زمينه ضرورى است. اين كتاب نيزبا اين هدف، يعنى آشنايى نهادهاى مسؤول و متوليان مبارزه با پديدهىِ خشونتهاى شهرى به زبان پارسى برگردانده شده است، هر چند برخى از راهكارهايى كه نويسندگان كتاب پيشنهاد يا از آن جانبدارى كردهاند، ويژهىِ آداب يا اخلاق فرانسوى است و در جامعهىِ مذكور كارآيى دارد، با وجود اين، مترجم بر اين باور است كه بسيارى از آن راهكارها در جامعه ما نيز مىتواند توسط نهادهاى مسؤول ـ بويژه پليسـ به كار گرفته شود؛ تخصصى كردن و تقسيم كار، تأسيس نهادهاىِ پليسى ويژه چون: پليس شهرى، پليس صحرايى، پليس اطفال، پليس زنان، پليس ملى و... منظم ساختن و قاعدهمند كردن مبارزه با خشونتهاى شهرى، و توسل به ديگر نهادهاى به ظاهر غيرمرتبط با اين پديده، چون شهردارىها، وزارت مسكن و شهرسازى و سرانجام، تأسيس يك شوراى سياست گذارى به عنوان يك متولى خاص و ويژه در اين زمينه، راهكارهايى است كه مىتواند مورد توجه مسؤولان ايرانى نيز قرار گيرند.
3 ـ معرفى كتاب
كتاب حاضركه پيش روى داريم شايد نخستين نمونهاى باشد كه در نوع خود به طور مستند و با استفاده از يافتههاى ميدانى پديدهىِ خشونت و ناامنى شهرى را به تصوير مىكشد، هر چند برخى از راهكارهاى پيشنهادى نويسندگان در اين اثر چون سياست كيفرى «سركوب محض» يا ناديده انگاشتن «سياستها و تدابير پيشگيرانه» بعضآ مورد قبول مترجم نيست، ولى اين امر از ارزش كار نويسندگان ـ كه با تسلط كافى بر موضوع به تأليف اين اثر پرداختهاند ـ نمىكاهد و به عنوان يك اثر مستند و در نوع خود نوآورانه، مىتواند مورد استفادهىِ پژوهشگر، استاد، و مسؤول امنيتى، انتظامى و قضايى ايرانى نيز قرار گيرد.
4 ـ نويسندگان
اين اثر تاليف آقايان آلن بوئر و اگزويه روفر است، آقاى بوئر معاون اسبق دانشگاه پانتئون ـ سوربنـ بوده و در حال حاضر مدير كل انجمن گروه مشاوران در امور امنيت شهرى است. و تحصيلات خود رادر مؤسسهىِ مطالعات سياسى پاريس و مركز عالى مطالعات امنيت داخلى دانشگاه سوربن به پايان رسانده است.
آقاى روفرنيز مدير مركز مطالعاتى آموزشى و پژوهشى تهديدهاى جنايى معاصر در دانشگاه پانتئون است كه تحصيلات خود را در موسسهىِ جرمشناسى دانشگاه پاريس به پايان رسانده است.