1- سازوكارهاي حقوقي كاهش ريسك در مذاكرات تجاري بينالمللي
2- كاهش ريسك در روشها و فرايند مذاكرات
3- كاهش ريسك عدم تقارن اطلاعاتي
4- كاهش ريسك افشاي اطلاعات و اسرار تجاري
5- كاهش ريسك در انعقاد و اجراي قراردادهاي تجاري بينالمللي
6- سازوكارهاي كاهش ريسك در نگارش قراردادهاي تجاري بينالمللي
7- سازوكارهاي حقوقي كاهش ريسك در اجراي قراردادهاي بيع بينالمللي
8- سازوكارهاي اجتناب از ريسك قرارگرفتن در معرض دادگاههاي خارجي
9- سازوكارهاي كاهش ريسك در روشهاي پرداخت بينالمللي
10- سازوكارهاي كاهش ريسك در روش پرداخت مقدم
11- سازوكارهاي كاهش ريسك در روش حساب مفتوح يا پرداخت بعدي
13- سازوكارهاي حقوقي كاهش ريسك طرفين در روش وصول اسنادي
14- سازوكارهاي كاهش ريسك طرفين در اعتبارات اسنادي
در نگاه اول، ریسک به معنای خطر و کلمهای است که مفهومی ساده و روشن دارد. وقتی گفته میشود که در موقعیتی خاص ریسک وجود دارد، این احتمال در ذهن به وجود میآید که ممکن است نتایجی نامشخص و بهاحتمال زیاد ناخوشایند را در پی داشته باشد. این درکی صحیح و مستقیم از مفهوم ریسک است که به طور ضمنی بیانگر عدم آگاهی نسبت به آینده است. اما در تجارت بینالملل ما به دنبال مفهومی دقیقتر از ریسک هستیم.
اگرچه، همواره دو کلمه «خطر» [1] و «ریسک» [2] بهجای یکدیگر به کار میروند اما در واقع تفاوتهای مهم و اساسی نیز میان این دو واژه وجود دارد. به این صورت که ریسک ترکیبی از احتمال پیشامد و وقوع خطری مشخص و نتایجی است که از وقوع این حادثه ناشی میشود. [3] لذا میتوان گفت ریسک ترکیبی از احتمال وقوع پیشامد و شدت نتایجی است که به دنبال این پیشامد ایجاد میگردد و واژه خطر در این تعریف باید با واژهای بیطرفتر همانند واقعه یا پیشامد جایگزین گردد که ممکن است وقوع آن نتایجی مثبت یا منفی به دنبال داشته باشد. [4] بنابراین تصمیمگیری در هر زمینهای در اغلب اوقات دربرگیرندۀ میزان مشخصی از ریسکپذیری نیز میباشد که یک تصمیم گیرنده مطلع با آگاهی از ریسکهای مرتبط با آن تصمیم، میتواند خطرات آن را کاهش داده و نتایجی قابل قبول از آن تصمیم را ارائه دهد.
با توجه به این موضوع تمام اَشکال تجارت به نوعی، عناصر متفاوتی از ریسک را متحمل میشوند. اما وقتی که صحبت از تجارت در حوزه بینالمللی آن میشود، تجارت با بعد جدیدی از ریسک روبرو میشود که بسیار فراتر از تجارت در ابعاد داخلی آن است و نیازمند سطحی وسیعتر از آگاهی و اطلاعات است. مدیریت کسبوکارهای تجاری بینالمللی، مستلزم مدیریت ریسکهای موجود در این حوزه و کاهش آنهاست. به طوری که میتوان گفت هیچ مدیری نمیتواند یک تصمیم تجاری مهم را اتخاذ کند یا وارد یک معامله تجاری مهم بشود، بدون اینکه ارزیابی کاملی از ریسکهایی که آن حوزه را در بر میگیرد، داشته باشد. بهترین برنامههای تجاری نیز با یک اشتباه محاسباتی یا لغزش در تصمیمگیری ممکن است دچار اضمحلال شوند، حال آنکه تمام این معضلات با یک برنامهریزی صحیح قابل اجتناب است. نکته اساسی در اینجا آن است که معاملات تجاری در سطح بینالمللی بتوانند سیر و رویه مشخص و دقیقی را طی کنند، به گونهای که هر یک از طرفین معامله بتوانند اطمینان حاصل کنند که تعهدات طرف مقابل به شیوه صحیحی انجام خواهد پذیرفت و این خود مستلزم آن است که از ریسکهایی که در تجارت و در سطح بینالمللی آن وجود دارد، شناخت صحیح و کاملی داشته باشند.
برایناساس، قسمت عمدهای از این ریسکها مربوط به ریسکهای موجود در معاملات تجاری بینالملل میباشد که بدون شک بررسی ریسکهای سیاسی (مثل جنگ یا اعمال برخی قوانین و مقررات ارزی در ارتباط با کشوری خاص) و تجاری (مثل ریسک عدم پرداخت یا نکول یا ریسک اعتباری یا ریسک عدم مطابقت کالا) و ریسکهایی که ناشی از مواجهه با قوانین و دادگاههای خارجی میباشد، در همین راستا ضرورت مییابد.
بر همین مبنا، معاملات تجاری بینالمللی ریسکهای خاصی را در این زمینه در پی دارد، چرا که فرایند حملونقل کالا و دریافت و پرداختهای ناشی از معاملات میان کشورها در سطح بینالمللی، بسیار پر مخاطرهتر و در نتیجه ریسکپذیرتر از معاملاتی است که در داخل یک کشور انجام میشود. به عنوان مثال، زمانی که خریدار کالایی را از یک فروشنده خارجی خریداری میکند، ممکن است کالا مطابق خواستهی او نباشد یا آسیبهایی جدی در نقلوانتقال به آن وارد شود یا فروشنده به علت ایرادات عدم پرداخت به تعهداتش عمل نکند، بدیهی است که بررسی این موارد نیز، به خودی خود، بدون بررسی ریسکهای سیاسی آن که ناشی از روابط بین دو کشور طرف معامله و ریسکهای قانونی این معاملات که مرتبط قانون حاکم بر این معاملات و قراردادها و دادگاههایی که در این زمینه صلاحیتدار هستند، امکانپذیر نمیباشد. هر یک از این موارد به تنهایی میتواند ضرر و زیانهای جبرانناپذیری را متوجه هر یک از طرفین معامله کند. این ضرر و زیانها ناشی از ریسکهایی است که طرفین معامله انتظار آنها را نداشته و پیشبینی وقوع آنها را نکردهاند.
به همین منظور هر یک از طرفین معامله تا جای ممکن سعی میکنند، با کسب نتایج مطلوبتر، میزان خطرات و ریسکهایی که متحمل میشوند را کاهش دهند. این در حالی است که هر تجارتی به خودی خود متضمن منافع متقابل میباشد. لذا میزانی از ریسک در هر تجارتی اجتنابناپذیر است اما میتوان با پیشبینی و تشخیص صحیح آنها و استفاده از اقسام شروط و ابزار بیمه به خصوص بیمههای صادرات و تضمین، بیمههای زیان پولی و همچنین استفاده از انواع و اقسام تضمینات قراردادی، شخصی و بانکی و استفاده از روشهای پرداخت مناسب برای کاهش ریسک نکول یا ریسک اعتباری طرف قرارداد، بسیاری از این ریسکها را کاهش داد.
در این تألیف، علاوه بر تشخیص ریسکهای موجود در تجارت بینالملل، سازوکارهای حقوقی کاهش آنها را شناسایی و نحوه کاربرد این سازوکارها را بیان میکنیم و بدین ترتیب مهمترین مسائلی که به آن پرداخته ایم، این است که اولاً، ریسکهای موجود در تجارت بینالملل و قراردادهای تجاری بینالمللی کدام است؟ ثانیاً، سازوکارهای حقوقی موجود و یا ابتکاری کاهش ریسک در تجارت بینالملل چیست؟ ثانیاً، نحوه کاربرد این سازوکارها به گونهای که کارایی آنها افزایش باید، چگونه است؟
بههرحال، لازمه تسهیل معاملات تجاری و جلوگیری از موقعیتهای زیانآور تجاری و ایجاد اعتماد متقابل در بین تجار، آن است که با آگاهی لازم نسبت بهموقعیتها و جنبههای مختلف آن به تجارت بپردازند. درواقع، این امر لازمه تجارتهای بینالمللی برای تجار است که علاوه بر شناخت دقیق و کافی از فرایند تجارت، شناخت دقیقی نیز از نتایج اعمال تجاری خود داشته باشند، بهگونهای که قبل از قرارگرفتن در موقعیتهای ریسکپذیر، ریسکهای موجود در آن موقعیت را ارزیابی و تا حد ممکن از آنها اجتناب کنند.
هدف از این پژوهش، آن است که ریسکهای موجود در حوزه تجارت بینالملل را شناسایی و تا حد ممکن با سازوکارهای حقوقی، آنها را کاهش دهیم. در واقع، ازاینجهت بیشتر اوقات کاهش ریسک مد نظر قرار میگیرد، که به علت احتمالی بودن ریسکها از یک سوی، ممکن است شناسایی تمامی ریسکها در ابعاد گسترده آن امکانپذیر نباشد و از سوی دیگر، از بین بردن کامل ریسکها در یک موقعیت ممکن است هزینهای بیش از خود ریسک در آن موقعیت داشته باشد.
نتایج تحقیق در کتاب حاضر، در سه فصل نگاشته شده است. با توجه به آنکه شروع هر فعالیت تجاری با مذاکرات طرفین در این زمینه آغاز میشود، فصل اول به مذاکرات تجاری بینالمللی اختصاص داده شده است. در این فصل با پرداختن به اقسام ریسک در فرایند و روش مذاکرات تجاری بینالمللی و چگونگی تبادل اطلاعات، اهمیت مذاکرات و چگونگی به توافق رسیدن طرفین در فرایند مذاکرات، بررسی گردیده است.
لازمه هر مذاکره موفقی، نگارش توافقات صورتگرفته است که به شکل قرارداد جلوهگر میشود. لذا در فصل دوم، چگونگی نگارش صحیح قرارداد و ریسکهای مربوط به آن و شروط ریسکپذیر در قرارداد بررسی گردیده و با بررسی شروط جریمه به عنوان سازوکاری برای کاهش ریسکهای قراردادی، به بررسی اهمیت تفسیر قراردادِ نگارش یافته، در دو نظام حقوقی ایران و آمریکا و شروط مربوط به آن، به عنوان سازکاری برای افزایش پیشبینیپذیری قرارداد و کاهش ریسکهای قراردادی پرداخته شده است. پس از نگارش قرارداد، نوبت به اجرای تعهدات و جلوگیری از بروز مناقشات است که در ادامه فصل دوم کتاب بررسی گردیده است.
اگرچه روشهای پرداخت بینالمللی و ریسکهای مربوط به آن جزئی از مسائل مربوط به اجرای قرارداد است اما با توجه به گستردگی و تنوع و اهمیت موضوع، نگارندگان لازم دیدند که در فصلی جداگانه به مهمترین روشهای پرداخت در تجارت بینالملل که شامل پرداخت مقدم، حساب مفتوح یا پرداخت بعدی، وصول اسنادی و اعتبارات اسنادی است، بپردازد و هرکدام از این روشها که به نوبه خود دربردارندۀ ریسکهای خاص خود است، شناسایی شده و سازوکارهایی برای آنها پیشبینی گردد که تا حد ممکن خطرپذیری مربوط به این روشهای پرداخت، کاسته شود.