تأثير شرايط هستى انسانها و تعاملهاى مختلفى كه بين آنان ومحيطشان وجود دارد بررسى تأثير متقابل شهربرافراد وافراد بر شهر به طور اخص نشان داده است كه رفتار و روان شناسى انسانهاى شهرنشين، كيفيت فعاليتهاى شغلى وزندگى آنهاونيز چگونگى روابط بين آنهابا شرايط زيستگاه «Habitat» آنان همبستگى مستقيم دارد.[1]
پديده ى شهر نشينى،شهرسازى وگسترش شهرها ازمهمترين مسائل بشر در آستانه سده بيست ويكم است.
در حدود 500 ميليون از ساكنين شهرها، بى خانمان اند و يا در شرايط نامناسبى زندگى مىكنند، طبق آمار گزارش جهانى اسكان بشر، اين گزارش در مارس 1996 به وسيله مركز سازمان ملل براى اسكان انسانها «Habitat II» منتشر شد.
يكى از مهمترين موضوعات جهان در محدوده محيط زيست اقتصاد و اجتماع كه در قرن آينده بشر با آن مواجه است، شهرها خواهد بود.
طبق گفته دكتر والى ان دو، رئيس «Habitat» و دبيركنفرانس سازمان ملل، در مورد اسكان بشر، شرايط خانه سازى ضعيف، از ريشههاى اين مشكلات است.
محيطهاى شهرى، داراى منابعى براى حل مشكل مسكن هستند. تنها 50 تا 80 درصد درآمد ناشى از فروش محصولات ناخالص داخلى در اغلب كشورهاى در حال توسعه، براى حل مشكلات مسكن كفايت مىكند، حال آن كه هدر رفتن و مديريت ناكار آمد منابع شهرى، به تمام مشكلات دامن مىزند. مشكل هنگامى افزون مىشود كه خانه سازى نمىتواند تكافوى جمعيت شهرى افزاينده، كه از 4/2 ميليارد نفر در سال 1995 تا 5 ميليارد نفر در سال 2025 به دو برابر افزايش مىيابد را بدهد. ولى على رغم مشكلات، شهرها به عنوان موتورهاى توسعه اجتماعى، اقتصادى و محيط زيستى در قرن آينده باقى مىمانند و بهترين فرصتها را براى افراد فقيرفراهم مىكنند.چنانچه برطبق گزارشها افراد فقير شهرها 3 تا 10 برابر شرايط زندگى مطلوب ترى نسبت به افراد فقير ساكن در روستا دارند. كمبود خانهسازى و شرايط نامطلوب آن، كه خود حاصل شهرنشينى پر تراكماند، از عوامل تهديد كننده زندگى هستند.
خانه سازى فاقد استاندارد، آب غير قابل اطمينان و بهداشت ناكافى در شهرهاى پر تراكم، عامل ومسئول مرگ 10 ميليون نفر هر ساله در سراسر جهان و عامل اساسى در بحرانهاى قابل حل ( زيست بومى) مىباشد، كه خود باعث 25% مرگهاى قابل پيش گيرى در سراسر جهاناند. مرگ در اثر بيمارىهاى ناشى از آب آلوده به تنهايى 4 ميليون كودك را مىكشد. بى خانمانى نه تنها مشكل كشورهاى در حال توسعه است بلكه كشورهاى توسعه يافته دچار آن مىباشند.
آينده شهرهاى جهان، مخصوصاً مديريت منابع شهرى از موارد مهم مطرح شده در كنفرانس استانبول است. مرور روشهاى اقتصادى و شهرنشينى راه حلى را براى مشكلات فزاينده شهر مىيابد. دولتهايى كه به تنهايى عمل مىكنند نمىتوانند اين مبارزه را سازمان دهى كنند. آن چه مورد نياز است، همكارى بين دولتهاى محلى، بخشهاى خصوصى و گروههاى شهرى است كه براى يافتن راه حل با هم همكارى كنند.
درحال حاضر، نيمىاز جمعيت جهان در شهرها زندگى مىكنند. و تا سال2005 دو سوم مردم جهان در محلههاى شهرى سكونت خواهند داشت. بهطور مكرر تلاش طراحان شهرى و متخصصان جمعى ايجاد توسعه قابل كنترل استقرار بشر در محيط شهرى است. اگر چه حداقل 600 ميليون انسان شهرنشين به طور مداوم در محيطهايى زندگى مىكنند كه، نه تنها سلامتى آنها، بلكه زندگيشان را تهديد مىكند.
اسكان دادن انسان و توسعه قابل كنترل شهرنشينى
در كنفرانس سال 1992 سازمان ملل «UNCED»[2] كه در مورد توسعه و محيط زيست در «ريودوژانيرو» برگزارشد، رشد اقتصادى قابل كنترل جهانى، همراه با حفظ اصولى سيستم اكولوژيك كره زمين بررسى شد و اكنون نقشههاى عملياتى به نام «21 Agenda» به طور وسيع در سطح محلى در شهرهاى بزرگ و كوچك اجرا مىشوند. كنفرانس دوم كه در مورد سكونت انسان، تحت عنوان زيست بوم دوم «Habitat II» در استانبول تركيه از 3 تا 14 ژوئن 1996 برگزار شد. يكى از مهمترين اهداف، فراهم كردن نيروى جديد محركى براى اولويتهاى محيط زيست، و اثر گذارى بر سكونت انسانها بود. در محيطهاى شهرى دو مورد از مهمترين مسائلى كه جهان امروز با آن مواجه است و همراه هم مطرح مىشوند، فقر و آلودگى محيط زيست مىباشد.
مردم فقير بيشتر از سايرين درمعرض خطرهاى ناشى از آلودگى محيط زيست هستند و اغلب، كمتر از سايرين توان مقابله با خطرهايى كه سلامتى آنها را تهديد مىكند دارند. تعداد زيادى از مردم فقير در محيطهايى نزديك به دفع زباله يا در نواحى صنعتى زندگى مىكنند. اسكان غير صحيح اغلب اوقات مستعد دريافت خسارات و خرابى ناشى از بلاياى طبيعى هستند، و دلايل آن استاندارد پايين ساختمان سازى و سرويس ضعيف يا حتى سازنده ساختمانها است. علاوه بر اين، اغلب اوقات، مسائل ناشى از اسكان غلط، افراد بيشترى را دچار مشكل مىكند كه در سطح اقتصادى پايين هستند و نيروى كمترى براى مواجهه دارند. در نتيجه، براى بهبود زندگى در محيط شهرى، ابتدا كاهش فقر و تهديدهاى زيستى در مستعدترين گروه جامعه (مردم فقير) الزامىاست. از نكات ديگر مطرح شده در كنفرانس «Habitat II» ادامه تلاشهاى كنفرانس بينالمللى جمعيت و توسعه، «ICPD»[3] قاهره بود كه در آن اثبات رشد جمعيت جهانى به عنوان يك تقدم مطرح شده بود. در
«Habitat II» علاوه بر بررسى اين موضوع، به طور متمركز به بررسى عوامل اساسى مسبب رشد جمعيت شهرى پرداخته شد. اهميت شهر سازى و لزوم توجه به آن به اين دليل است كه شهر سازى تنها يك مسئله آمارى نيست، بلكه سبب تغيير كردن رابطه بين شهر و مناطق حومه حاشيه و هم چنين ظاهر آن و مناطق ويلايى است. بحران محيط زيست شهرى به عنوان يكى از مهمترين مسائلى است كه انسان در قرن 21 با آن مواجه شده و ادامه يافته است. اغلب، شديدترين خطراتى كه محيط زيست را، چه در زمينه كيفيت آب و هوا و چه در زمينه زباله و مصرف انرژى، تهديد مىكند به وسيله فعاليت تراكم بالاى شهرى ايجاد شده است.
جمعيت و شهرنشينى
جهان در حال حاضر به سوى شهرنشينى بيشتر پيش مىرود و مهاجرت مردم به شهرها اين موضوع را سبب شده است. مردم به جستجوى اشتغال و امكانات تحصيلى و استانداردهاى بالاترى از زندگى روستايى هستند و به اين دليل مهاجرت مىكنند.
افزايش جمعيت در شهرها و كشورهاى توسعه يافته، بسيار متفاوت از كشورهاى در حال توسعه است. در حال حاضر، حدوداً در مقابل هر دو نفرى كه در مناطق شهرى كشورهاى در حال توسعه زندگى مىكنند يك نفر در كشورهاى توسعه يافته وجود دارد. تا سال 2025 اين رقم به چهار مىرسد.
سرعت بالاى افزايش جمعيت شهرى، فشار بيشترى را به افزايش توان دولتهاى محلى و ملى براى فراهم كردن امكانات اوليه وارد مىكند. اغلب اوقات عدم توانايى دولت در ادامه روند صلح، باعث ايجاد درد و رنج انسانها، خرابىهاى محيط زيست و مواردى از توسعههاى بى رويه مىشود. در عين حال، به طور معمول مشكلاتى همراه با افزايش جمعيت ايجاد مىشود: فقر، عدم وجود سر پناه مناسب، كمبود منابع آب، آلودگى هوا و يا استفاده بيش از ظرفيت و ساير آلودگىهاى زيست محيطى از اين جملهاند.
فشار ناشى از رشد سريع شهرنشينى
شهرنشينى مىتواند منفعت براى جوامع در حال توسعه داشته باشد. شهرها مىتوانند امكانات بسيارى را براى پيشتازان تجارى، خلاقيتها و مهاجرت سرمايه فراهم كنند. تحصيلات، بهداشت، سرويسهاى اجتماعى در شهرها به طور معمول آسانتر از مناطق روستايى فراهم اند. اگر چه هنگامى كه سرعت شهرنشينى افزايش مىيابد، شهر، امكان پشتيبانى را از دست داده و مشكلاتى به وجود مىآيد اغلب شهرهاى جهان از وسايل ناكار آمد فاضلاب، نامناسب بودن دفع ضايعات جامد و زبالهها و همچنين كيفيت پايين آب و هوا رنج مىبرند. در «Habitat II»، هدف، توجه جهان به اين مشكلات و پيدا كردن راه حلى براى پيشبرد آنهاست. راه حلهاى پيش نهاد شده شامل، توسعه همكارى بين بخشهاى خصوصى و دولتى براى حل مشكل است.
در صدر اين مشكلات، مشكل ذخيرهى آب وجود دارد به خصوص نواحى در حال توسعه؛ در معرض مشكلات اساسى قرار دارند. مشكلات مربوط به ذخيره آب خاص هر شهر است و تلاش هر شهر بر اين اساس خواهد بود كه محدوديت جغرافيايى، زمين شناسى و هواشناسى مكانى كه در آن واقع شده را براى يافتن راه حل، بر طبق نقشه محيط خود بشناسد. اغلبِ سيستمهاى فاضلاب مانند منابع ذخيره آب ساخته شده اند تا نيازهاى مجموعه جمعيتى ساكن در هسته شهر را در يك نقطه متمركز رفع كنند. در حالى كه، به دليل رشد سريع جمعيت در كشورهاى در حال توسعه هدف، گسترش سيستمهاى فاضلاب در دهههاى آتى خواهد بود.
در زمينه آلودگى هوا، مشكلاتِ مخصوصِ هر شهر،[4] براساس آب و هوا، زمينشناسى و منابع آلودگى مىباشد،كه هدف، كاهش منابع آلودگى و جايگزينى تكنولوژىهاى جديدتر و پاكيزهتر است.
بهبود شرايط حمل و نقل شهرى، چه از طريق تراكم و چه از طريق راههاى سياسى، به طور وسيعى ميان شهرهاى جهان تفاوت مىيابد. در بسيارى از شهرها زياد شدن موتورها و وسايل نقليه خصوصى عامل اصلى ايجاد سيستم حمل و نقل عمومى است. در بعضى از شهرها به بهبود وضعيت اتوبوسهاى عمومى كه اغلب، بيش از حد شلوغ و يا فاقد استاندارد لازمند توجه شده و در اكثر شهرها نيز، مديريت مهندس ارزان، باعث بهبود حمل و نقل ارزان قيمت شده است.
بسيارى از مواردى كه براى اقشار كم درآمد بود اكنون، در حال از بين رفتن هستند مانند فراهم بودن زمينهاى عمومى باير و زمينهاى با تراكم پايين در همسايگى مركز شهرها؛ هنگامى كه تقاضا براى زمين افزايش مىيابد ذخيره در اغلب شهرهاى جهان در حال توسعه كاهش مىيابد. آمار نشان مىدهد كه شهرنشينى سريع، باعث دو برابر شدن اسكان شهرى اغلب كشورهاى در حال توسعه در 15 تا 20 سال آينده مىشود. از آنجا كه زمين براى توسعه شهرى نيازى اساسى است تدابير قابل تطابق كامل و كافى، براى توسعه شهرى، يكى از موارد اساسى است كه طراحان و سياستمداران در شهرهاى بزرگ جهان با آن مواجهند. «Habitat II» حكومتها و دولتهاى محلى را همراه با نهادهاى غير حكومتى (NGO)[5] و ارگانهاى جامعه و صنعت براى بهبودمديريت شهر متحد مىكند.
علاوه بر اين، كنترل فشار بر روى شهرها از طريق تثبيت رشد جمعيت، نياز به روندى دارد كه بر اساس اهداف مشخص شده در كنفرانس قاهره (ICPD)[6] است، و هدف اصلى آن افزايش امكانات تحصيلى و دستيابى بهاشتغال مناسب و امكانات بهداشتى براى همه، على الخصوص، زنان قرار دارد.
به تحقيق، مشكلات شهرهاى امروزى، افزايش سريع رشد جمعيت است و لزوم حل آن بحرانهاى شهرى را برجسته تر مىكند. رشد سريع جمعيت شهرها مىتواند به معنى بحرانهاى بزرگ، على الخصوص، در نواحى فقير نشين به دليل فقر، بى خانمانى، آلودگى و كاهش كمكهاى عمومى براى حفظ سلامتى، باشد. در عين حال، شهرنشينى در اصل مىتواند منافع بسيارى براى جوامع- چه در حال توسعه و چه توسعه يافته داشته باشد. شهرها، امكانات پيشرفت جامعه را فراهم مىكنند. در نتيجه، لزوم توسعه كنترل شده شهرى برجسته تر مىنمايد. انسان به دنبال تكامل است و «Habitat II» نيز براى متمركز شدن بر روى مناطقى كه بهبود و پيشرفت در آنها لازم است كمك مىكند. با وجود زندگى متراكم شهرى تعداد بيشترى از مردم در شرايط بالاترى از استاندارد در زندگى، قرار خواهند گرفت. در حالى كه، منابع كمترى مصرف مىشود. در نهايت، بهبود شرايط اجتماعى براى تمامى مردم در محيط زيستهاى شهرى، مىتواند بزرگترين همراهى به توسعه قابل كنترل مخصوصآ، در جهان در حال توسعه باشد كه داراى نيازهاى گستردهترى است.