اطلاعات کتاب
۱۰%
موجود
products
قیمت کتاب چاپی:
۲۴۰۰۰۰۰ريال
تعداد مشاهده:
۱۶۰۸






درآمدی بر جغرافیای جنایی

دسته بندی: جرم شناسي و کيفر شناسي - جرم شناسي

شابک: ۹۷۸۶۰۰۱۹۳۰۹۸۰

سال چاپ:۱۳۹۴/۰۹/۳۰

۱۷۲ صفحه - وزيري (شوميز) - چاپ ۲

سفارش کتاب چاپی کلیه آثار مجد / دریافت از طریق پست

سفارش کتاب الکترونیک کتاب‌های جدید مجد / دسترسی از هر جای دنیا / قابل استفاده در رایانه فقط

سفارش چاپ بخشی از کتاب کلیه آثار مجد / رعایت حق مولف / با کیفیت کتاب چاپی / دریافت از طریق پست

     
1- مدل پارادايمي، كاربست و روش تحقيق و تحليل فضايي جرايم در جغرافياي جنايي
2- مباني نظري مطالعات جغرافيايي و تحليل فضايي جرم
3- روشهاي تحليل فضايي جرم و فنون آماري و گرافيكي
4- لزوم آگاهي از ويژگيهاي انساني و طبيعت شناختي در مطالعات جغرافيايي و تحليل فضايي جرايم
5 - قلمرو& تعريف و روش تحقيق در جغرافياي جنايي
6- روش هاي تحليل فضايي جرايم

«تقسیم‌بندی‌های علمی، ارائه طبقاتِ مختلف برای انشعابات علمی، فراعلمی و فلسفی در اجتماعات انسانی، سخن‌گفتن از مرزهای ترسیمی میان علوم طبیعی، اجتماعی و دقیقه و امثالهم عموماً و ماهیتاً امری آموزشی و اقدامی جهت ساده‌سازی مسیر طرح و آموزشِ بنیادهای شعوری-شهودی مسطور و مستور در بطن و بافتارِ این سبک از کنشگری‌های علمی، فلسفی و طبیعت‌جویانه‌اند. اینکه بخواهیم از مرزهای علمی و طبیعی ثابت و قطعی‌بودن و تمایزپذیری انگاره‌های برخاسته از این مرزنگاری‌ها سخن گفته شود، امری غیرعلمی، غیرفلسفی و شهودستیز و طبیعت‌گریز است. به همۀ مرزها باید چنین نگریست؛انتراعیتسهیل‌گربا رویکرد آموزشیِ صرف برای نوآموزان!!»(کونانی، علیه قانون).


مطالعات محیطی و جغرافیایی در ارتباط با پدیدۀ جنایی و بستر، اسباب و تبعات آن که دارای قدمت و تاریخی کهن است،در سالهای اخیر نیز در محافل علمی دنیا رونق دوچندانی یافته،تاجایی که سبب شده است دخالت‌دادن اوصاف و ساختار طبیعی، محیطی و انسانی جامعه در فرآیندهای متداول سیاستگذاری جنایی حاکم بر آن به بخشی از گفتمانِ مدیریت جنایی و سازه‌های مأمول و معمول آن تبدیل شود.


رهیافتها و رهنمودهای جغرافیای جنایی و «جرم‌شناسی جغرافیایی» به مانند بسیاری دیگر از علوم و مکاتب در خوانشی رایج، غالباً تعصبی و تصنعی و در فضایی غیرحقیقت‌گرایانه-غیرطبیعت‌باورانه، مدعی‌اند که«جرایم و انحرافات زائیدۀ استعداد محیط زندگی‌اند». نکتۀ شگفت‌انگیز در بستر این علم‌واره‌ها/دانش‌واره‌ها اینست که چرا به‌این‌سادگی به وجود و قطعیتِ وجودیِ چیزی بنام جرم یا انحراف در اجتماعات انسانی باور دارند و بسانِ یک«هستِ» قهری با آن مواجه می‌شوند. این طرز تفکراتیک خطای استراتژیک در قلمروی همۀ مناسبت‌هایی است که لفظاً«علوم جنایی-جرم‌شناختی» نامیده شده‌اند؛ علومی که ما در این نحو از موجودیت و حضورِ آنها تردید جدی داشته و اساساً میان محتوا و عناوین اتخاذی برای توصیف‌شان تناسب چندانی مشاهده نمی‌کنیم!!


عقیدۀ رایج در میان ظاهرگرایانی که با جرم مثل یک حقیقت‌محض و طبیعی در جوامع برخورد می‌کنند اینست که توفیق در مواجهه با آن مستلزم مطالعه و بازاندیشی در شرایط و خصوصیات محیطی و مکان است، هرچند که هرگز نمی‌توان دخالت شاخص‌های فردی و انسانی را نیز در تکوین و تطور آنها منتفی دانست.


می‌گویند پیش‌بینی و پیشگیری از وقوع جرایم و کشف پیش‌دستانۀ آنها حکایت از یک مدرسۀ فکری مجمع‌الجزایری دارند که بهره‌وری از فناوری‌های جغرافیایی، تمرکز بر قلمرو پراکندگی جرایم و شناسایی مناطق بزه‌خیز نقشی تعیین‌کننده در توفیق و حتی تغییر مسیر آنها داشته و می‌توانند بیش از پیش موجبات سودمندی آنها را فراهم آورند!!! از دیگر عقاید غالب و رایج اینست که جرم یک پدیدۀ انسانی و اجتماعی است که در سطح محسوسی بروز و توسعۀ نرخ آن ریشه در کیفیت تعامل و ارتباط انسان و محیط پیرامون دارد. لذا تحقیق و تفحص در راستای کشف میزان تأثیر محیط بر جرایم ارتکابی می‌تواند به ارتقای راهبردهای مدیریت پیشگیری از جرم مدد رساند.بنابراین، نقش محیط در وقوع و تحولات پدیدۀ جنایی قابل‌انکار نبوده و محملِ مطالعه و فحص در این حوزه در افق وسیع‌تری در قیاس با گذشته کماکان برقرار و مفتوح است.به همین میزان تردید و تشکیک در سراسرِ چنین ادعاهایی جاری و حتی لازم است که البته در بیشتر مطالعات این حوزه‌ها قرن‌هاست مهجور و مغفول مانده است.بشر هنوز به انحراف‌زاییِ طبیعت باور دارد و این خود از بزرگترین مظالم و تعرضاتِ آدمیان به نظام هستی و مصداقی از غیرشهودی‌ترین،غیرتجربی‌ترین و غیرعلمی‌ترین مواضع در رویارویی با طبیعت و مصنوعات دست بشر نظیرِ مفهوم جرم و قانون‌شکنی و امثالهم است.جامعۀ بدعت زدۀ کنونی قطعاً خود در توسعۀ این مفاهیمِ عموماً غلط نقش دارد،اما طبیعت هیچگاه جرم زا یا عامل انحراف ذهنی و قلبیِ آدمیان نبوده است.فقدانِ شعورمندی است که چنین القاب و برچسب‌هایی بر ساحتِ نظام هستی زده شود!


محققاً در مطالعۀ«امرِ جنایی» و علم به امور جنایی که ما آنرا تعبیر و وصفی دقیق‌تر و طبیعی‌تر از معانی رایج در حوزۀ همۀ علوم جناییِ رایج می‌دانیم، یک مسألۀ مهم آگاهی از اسلوب، چارچوب و روش تحقیق در این عرصه است، تا جایی که اگر محقق، متولی و یا سیاستگذاران تسلط قابل‌دفاعی بر آنها نداشته باشند، به‌هیچ‌وجه نمی‌توانند امیدوار به کسب دستاوردهای مطلوبی باشند. هرسطح از ضعف و ناآشنایی با شیوه‌های تحلیل و مطالعۀ علمی و فراعلمی و فلسفیِ پدیده‌ها و مفاهیمِ اجتماعی–انسانیِ مختلف، خود بر دامنه و وسعت ابهامات و مشکلات فرارو خواهدافزود.بنابراین، شناخت روش‌های تحلیل و تحقیق از لوازم مسلم درک و مواجهۀ صحیح و طبیعت‌مدارانه با دانش‌واره‌هایی چون جغرافیای جنایی و جرم‌شناسی جغرافیایی است.


بخلاف تصورِ رایج، بهره‌وری سازنده و مفید از یافته‌هایِ علمیِ احتمالیِ جغرافیای جنایی و علوم جرم‌شناختی هم‌عرض/هم‌ارز، با نظرپردازی صرف و تکیه بر رویکردهای نظریِ محض تأمین نشده و دستاورد قابل‌اعتنایی نخواهد داشت، بلکه لازم است از پیمایش‌های عملی و حقیقت‌مدار که دامنه‌ای فراتر از مشهودات و مسلمات رایج در بدنۀ جامعه دارند، نیز الهام گرفته شود. چنین پژوهش‌ها و پیمایش‌هایی می‌توانند ما را در فهمِ حقایق و توهمات جاری در حوزۀ این علوم یاری دهد و ما را در فهم تصنعی‌بودنِ مفهومِ خود جامعه و محصولات انتراعیِ و بی‌اعتبار مختلف‌اش یاری دهد. با عطف‌توجه به حقایق فوق و به‌عنوان یک پیش‌فرض مقدماتی لازم‌به‌ذکر می‌بینیم که ما ابتدابه‌ساکن هیچ موافقت خاصی با یافته‌های امور یا علومی که مثلاً جغرافیای جنایی یا جرم‌شناسیِ فیزیکی، مکان‌گرا یا جغرافیایی و امثالهم نامیده شده‌اند، نداشته و صرفاً با هدف تهیه‌ی یک منبع درسی و آموزشیِ مبتدیانه که آغازگر راه تحقیق و مطالعه در این حوزه‌ها در کشور باشد، دست به نگارش این کتاب زده‌ایم. لذا به‌رغم صراحت عنوانِ آن باید توجه داشت که عموم و اغلب مطالب و مواضع مطرح شده در این کتاب صرفاً طرح و معرفی پندارهای رایج در جوامع مختلف و در میان تحلیل‌گران و شبه‌متفکرانِ ایرانی و خارجی می‌باشند و ما تاکنون هیچ نقطه توقفی برای پایبندی به هیچکدام از آن تعالیم فراروی خود احساس نکرده‌ایم. لذا مایلیم در بادری‌امر گوشزد نمائیم که ما در نگارش این کتاب به مانند اغلب آثار قبلی‌مان بیشتر در مقام طرح مسأله، روایت و توصیفِ وضع موجود هستیم، نه‌آنکه برای مواضع و یا مطالبی که در کتاب مان بیان کرده‌ایم، به لحاظ جوهری یک اعتبارِ علمی و فلسفی بر وجه و نهجِ ایقان وجدان و اصالت‌مداریِ طبیعت‌شناسانه قائل باشیم. همسویی با حقایق و قوانین طبیعت تنها گزاره، حقیقت و مفهومی است که ما علی‌الاطلاق بدان ایمان و اعتقاد داریم!!


غالباً ادعا می‌شود که تحلیل فضایی جرایم برنامه یا سیاستی است که بررسی و بازشناخت کانون‌های جرم‌خیز و پرتراکم بزهکاری در فضاهای مختلف نظام شهری را مد نظر دارد. این تحلیل تداعی‌گر یک روش مطالعاتی تجربی است که با مدد از حقایق ناشی از مطالعۀ بایگانی جنایی به تشریح و تنویر خصوصیات مکانی پدیدۀ جنایی می‌پردازد. این روش در مسیر آزمون‌های عملی خود، متکی بر مهارت‌ها و تکنیک‌های جغرافیایی و علوم جرم‌شناختی می‌باشد و در آن تاکتیک‌های آماری، آمارهای جنایی و داده‌های پساکیفری از جایگاه ممتازی برخوردار است. بکاربستن و توسل به اینگونه تحلیل‌ها عموماً با هدف بسترسازی برای امکانِ ترسیم نیمرخ جنایی و نقشه‌های ملی، فراملی و منطقه‌ای جرم و انحراف در جوامع مختلف صورت می‌گیرد. در فراسوهای این گفتمان، کتاب حاضر ما را به سفری می‌برد که طی آن ضمن اطلاع از گسترۀ مفهومی و کارایی‌ها و تندروی‌های جغرافیای جنایی، با قلمرو و کاربست کاوشهای عملی و تجربی در اقلیم‌های اقماریِ این دانش و محتوای الگویِ تحقیقاتیِ تحلیل فضایی جرم در عرصۀ آن بطور جزئی‌تری آشنا خواهیم شد. امید آن می‌رود که کتاب فرارو بتواند گامی هرچند حداقلی در راستای تنویر ضرورت کاوش‌های طبیعی‌تر-علمی‌تر در حوزۀ مفاهیمی چون مکان‌یابیِ جنایی، معنا و قلمروی مکان در حوزۀ معارفِ انسانی و مواجهۀ صحیح‌تر و منصفانه‌تر با تعابیری چون جرم و انحراف باشد. پیش‌بینی می‌شود که این کتاب بتواند به عنوان یک منبع بنیادین برای دروس مرتبط با جغرافیا/جغرافیاشناسیِ جناییِ جرایم و مدیریت نظام شهری و نیز یک منبع مطالعاتی فرعی و مکمل برای دروس جرم‌شناسی و جامعه‌شناسی جنایی در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری حقوق کیفری و جرم‌شناسی برای مخاطبان و علاقه‌مندان قابل‌استفاده باشد.


166