1- جايگاه توهين به مقدسات در كتب مقدس
2- توهين به مقدسات اديان از منظر حقوق كيفري
3- آيات ، روايات
4- بررسي ادله احترام به مقدسات اديان ديگر
5- تعظيم شعائر
6- صحت عبادت در معابد غيراسلامي
7- لزوم رعايت اخلاق نيكو براي جذب غيرمسلمانان
8- عدم جواز تخريب معابد
9- بررسي ادله وجوب وجواز اهانت به مقدسات اديان
10- اطلاقات
11- جمعبندي ادلّه حكم توهين به مقدسات اديان ديگر
بيان مساله و تعيين قلمرو آن
قرنها است كه تاريخ شاهد نابردباريهاي مذهبي است يهوديان عليه مسيحيان، مسيحيان عليه يهوديان، و آن دو عليه مسلمانان و... . در دوران معاصر با توجه به تصويب قوانيني در راستاي آزادي بيان وعقيده در مجامع حقوقي، مبارزه با ارزشهاي والاي دين اسلام و ارزشهاي ديگر اديان و هتك مقدسات آنها روند فزايندهاي گرفته است، مسأله توهين به پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله) و ديگر انبياء الهي در چند ساله اخير به صورت يك حركت مكرر درآمده است، سم پازل كارگردان وتهيهكننده فیلم "برائت از مسلمانان"، در بخشي از فيلم خود به حیات پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله) در صدر اسلام ميپردازد كه با پخش صحنه های مبتذل علاوه بر توهین به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله)، دین اسلام را به عنوان "سرطان" و مسلمانان را افرادی خشن، عقب مانده و طرفدار خونریزی معرفي ميكند. ليور شلاين كمدين اسرائيلي در برنامهاي منكر عذراء بودن حضرت مريم(عليها السلام) شده بود وگفته بود: "حال كه مسيحيان منكر هولوكاست ميشوند من نيز مسيحيت را منكر ميشوم"، و در فيلمي به نام «انجمني در آسمان» كه در اتريش به نمايش درآمد، «عشاي رباني»[1] به استهزاء كشيده شد، در اين فيلم خداي يهود، مسيحيت و اسلام به صورت پيرمردي در صحنهاي مستهجن با ابليس تصوير شده بود، در حاليكه خداوند، ابليس را دوست خود خطاب ميكند و نيز حضرت مريم در صحنهاي مستهجن با ابليس و حضرت مسيح(عليه السلام) تصوير شده بود.
در جامعهي بحران زده امروزی كه آرامش روحي متدينين آماج هجمههاي ضد مذهبي است، اساسیترین نیاز دينباوران، ایجاد امنیت و آسایش در پرتو عدالت بر محور حقگرایی، و راه یافتن در جهت تحکیم ارزشهای دینی است. تحقق این نیاز اساسي، نيازمند تحقيقي گسترده در زمينه رويكرد اديان نسبت به مقدسات يكديگر و مقدسات خودشان ميباشد، كه آيا اهانت به مقدسات اديان جايز است؟، آيا با كرامت ذاتي پيروان آن منافات ندارد؟ و آيا با آزادي عقيده كه غالب اديان پرچم دار آن هستند در تعارض نيست؟
با مطالعه قوانين مدوّن در كشورهاي مختلف درمي يابيم كه بحث اهانت به مقدسات اديان بهصورت كامل جرمانگاري نشده است وبرخي كشورها فقط در خصوص دين خاص[2] ويا موضوع خاصي قوانيني را وضع كردهاند، در قانون مجازات اسلامي ايران[3] هم فقط به مقدسات دين مبين اسلام پرداخته شده است؛ هر چند در بعضي از مقدسات، با اديان الهي ديگر مشترك است؛ ولي پيرامون اهانت به مقدساتي كه فقط اختصاصي آن اديان ميباشد، سخن به ميان نيامده است واين خلأ حقوقي يعني جرمانگاري توهين به مقدسات اديان ديگر ناشي از عدم پرداخت گسترده به آن در منابع فقهي است؛ چرا كه يك بحث منظم و علمي در اين مجال صورت نگرفته است.
علاوه بر اينكه كشورهاي اسلامي، صرفا براي جلوگيري از اهانتهايي كه به پيامبر اسلام و مقدسات آن در كشورهاي اروپايي و آمريكايي ميشد، اقدام به طرح مسأله «مقابله با ارائه تصوير منفي از اديان» در كمسيون حقوق كردند كه در پي آن قطعنامههايي در اين زمينه منتشر شد و پس از آن شوراي حقوق بشر اين روند را در سال 1385و1386ه ش(2007و2008ه م) ادامه داد. اين قطعنامهها، شايد از اين جنبه كه مقدسات اسلام در برابر هجمههاي ديگران در أمان بماند، قابل تحسين باشد ولكن اين مسأله ابعاد ديگري هم دارد كه بايد مورد مطالعه و بررسي قرار بگيرد، مثلا التزام به اين قانون مستلزم جرمانگاري توهين به مقدسات ديگر اديان است كه هنوز از جهت فقهي، مورد تحقيق واقع نشده است. وهمين امر باعث ميشود كه مسئولين كشورهاي اسلامي با پاي لرزان، براي تصويب اين قطعنامهها گام بردارند، در حاليكه با شفافسازي اين موضوع و ارزيابي اين قطعنامهها بر اساس تحقيقات گسترده، جزم و اراده آنها در اين زمينه راسخ ميگردد.
در منابع اصيل فقه شيعه آيات و رواياتي وجود دارد كه مسير را براي پويندگان راه حقّ وحقيقت روشن ميكند، آياتي چون آيه نهي از ناسزاگويي به مقدسات اديان ديگر، در شرايطي كه از ناحيه آنان نسبت به مقدسات ما، احتمال واكنش برود، آيه تحريم هتك حرمت شعائر الهي كه حريمي براي مقدساتي كه شعائر شدهاند ايجاد ميكند ولو اينكه اين مقدسات متعلق به اديان غيرالهي باشد، رواياتي كه مؤمنان را به داشتن اخلاق نيكو و برخوردي مناسب با اهل ديگر اديان دعوت ميكند تا دل آنان نسبت به اسلام نرم شود، وبسياري از ادله ديگر كه در فروعات فقهي فقهاء به چشم ميخورد.
در اين پژوهش بخاطر خلأ بحثهاي عميق فقهي در زمينه رويكرد دين اسلام نسبت به مقدسات اديان ديگر، بنا داريم منابع فقه شيعه را در اين موضوع مورد مداقّه و بررسي قرار دهيم، بدين ترتيب كه بعد از توضيح مفاهيمي چون اهانت، مقدسات و دين و نيز بيان مفاهيم مشابه و مرتبط، در منابع فقهي موجود به بررسي حكم اين مسأله بر اساس ادله جواز (مانند حرمت حفظ كتب ضلال وبسياري از اطلاقات موجود در باب جهاد وابواب ديگر كه اسقفها ورهبانان را شامل ميشود) و ادله عدم جواز (مانند حرمت نقض كرامت انسان وسيره پيامبر(صلي الله عليه وآله) واهل بيت(عليهم السلام) در مواجه با اهل اديان ديگر) پرداخته ميشود تا از لابلاي فروعات فقهي كه فقهاء مطرح كردهاند، آراء ايشان را در زمينه اهانت به مقدسات اديان، همراه با ذکر ادلهاي كه بیان نمودهاند گردآوري كنيم و رأي صحیح ومستدل را از نظر اسلام معرفی نمایيم.
مفروض، سؤالها وفرضيه ها
سؤال اصلي: مهمترين سؤالي كه در اين پژوهش مطرح ميشود و درصدد جواب از آن هستيم از اين قرار است: حكم اهانت به مقدسات هر يك از اديان الهي ونحلههاي غيرالهي چيست؟
سؤالات فرعي: پاسخگويي به پرسش اصلي اين پژوهش مستلزم طرح پرسشهاي فرعيتري است كه زاييده و تحليل يافته از سؤال اصلي و يا مرتبط با آن است؛ لذا بحث و بررسي آنها اجتناب ناپذير و ضروري خواهد بود.
- فرق اهانت با سب، شتم،قذف و افتراء چيست؟
- حكم احترام به مقدسات اديان ديگر چيست؟
- چگونه كرامتي براي انسان قابل پذيرش است، ذاتي يا غيرذاتي؟
سؤالات فرعيتر:
- در حكم جواز يا عدم جواز فرقي بين مقدساتي كه موجب ضلال ميشوند با ديگر مقدسات وجود دارد؟
- حكم مقدسات ملّي از حيث جواز و عدم جواز اهانت چگونه است؟
- حكم مقدساتي مانند تورات كه تحريف در آن واقع شده چگونه است؟
مفروض:
اگر مقدسات اديان ديگر از مقدسات ديني ما هم به شمار برود، اهانت به آن جايز نيست؛ ولي درغير اين صورت خواه در مقابل ارزشهاي دين مبين اسلام قرار بگيرد يا نگيرد، اگر در اهانت به آن احتمال تبعات و پيامدهاي سوئي براي مسلمانان يا جامعه اسلامي برود، جايز نيست. هرچند بر اساس حكم اولي جايز و بلكه راجح باشد.
فرضيه مخالف
برخي از نوانديشان معاصر بر اين باورند كه از ارزشهاي متعالي اخلاقي و ديني، احترام به باورهاي ديگران و پرهيز از اهانت وتمسخر است. اين هدف نيازمند فرهنگسازي بين المللي است وبايد اعلاميهاي جهاني تدوين شود و در آن اهانت به باورهاي ديني همه اديان ومذاهب ممنوع گردد. البته اين نوانديشان حفظ مقدسات اسلام در مقابل اهانتها وتمسخرها را در گرو به رسميت شناختن آزاديهاي مذهبي واحترام به باورهاي ديني ميدانند كه در اين قسمت اگر مرادشان از احترام، عدم اهانت باشد تا حدّي با ما موافقند[4].
پيشينه
عليرغم اهميت فراوان درك موضعگيري اسلام نسبت به مقدسات اديان ديگر، مخصوصا در عصر ما كه ابتلاء شايع و رايج است، موضوع اين پژوهش تا بحال از لحاظ فقهي به صورت علمي ومنظم در فقه شيعه و حتي در مباحث رايج متفكران، مورد بحث و بررسي قرار نگرفته است و آنچه از فقهاء در اين زمينه موجود است، فروعاتي است مختص به ابواب ديگر فقه كه به بعضي از مصداقهاي اهانت پرداختهاند و به حكم موضوع مورد بحث ما به صورت مطلق اشاره كردهاند، مانند باب جهاد و سبّ و... . بله، در باب اهانت به مقدسات اسلام بابي اختصاص داده شده به نام "حرمة الاهانة بالشعائر" كه از بحث ما أخص ميباشد.
هدف تحقيق
این رساله در نظر دارد از لابلاي فروعات فقهي كه فقهاء مطرح كردهاند، آراء ايشان را در زمينه اهانت به مقدسات اديان، همراه با ذکر ادلهاي كه بیان نمودهاند، گردآوري كند و رأي صحیح و مستدل را معرفی نماید؛ تا در بخش حقوقي، كار براي قانونگذار، آسان و سهل گردد و در صحنههاي فرهنگي، اجتماعي و سياسي نوع رفتار و برخوردهاي مسئولين مشخص شود.
و همچنين فتح بابي براي ديگر پژوهشگران شود، تا در اين مجال، قلمزني كنند و ابعاد ديگر قضيه را چه در بعد حقوقي و چه كلامي، مورد بحث وبررسي قرار دهند.
روش وساختار پژوهش
چون اين تحقيق به دنبال روشن شدن حكم بعضي از فروعاتي است كه مرتبط با مقدسات اديان مختلف است؛ لذا با بهرهگيري از كتابهاي موجود شيعه سعي ميشود كه مطالب، مورد تجزيه و تحليل قرار گيرند. ابزار روش گردآوري مطالب نيز بیشتر كتابخانهها، آرشيو مجلات، مجلات اينترنتي، نرمافزارها وگاهي استفاده از نظرات برخي از اساتيد وصاحب نظران اين فنّ است.
اين کتاب مشتمل بر يك مقدمه، متن و نتيجهگيري خواهد بود. در مقدمه از طرح مسأله، سؤالات مطرح شده، فرضيه، پيشينه پژوهش، هدف وروش وساختار آن بحث خواهد شد.
متن، شامل چهار بخش ونتيجهگيري ميباشد كه در نخستين بخش، سه فصل گنجانده شده است؛ فصل اول: مفهوم شناسي اهانت، دين، مقدسات، اهل كتاب، اهل ذمه، معاهد، كرامت، سبّ، هجاء، لعن و قذف، و فصل دوم: جايگاه توهين به مقدسات در كتاب مقدس، وفصل سوم: توهین به مقدسات ادیان از منظر حقوق کیفری، ودر بخش دوم كه به بررسي ادله حرمت اهانت به مقدسات اديان ديگر پرداخته ميشود، دو فصل آيات وروايات گنجانده شده است وبخش سوم كه مربوط به ادله احترام به مقدسات اديان ديگر ميباشد. در چهار فصل: تعظيم شعائر، صحت عبادت در معابد غيراسلامي، عدم جواز تخريب معابد، لزوم رعايت اخلاق نيكو براي جذب غيرمسلمانان، تنظيم شده است ودر بخش پاياني هم ادله وجوب اهانت به مقدسات اديان ديگر مورد بررسي و مداقه قرار گرفته است كه در دو فصل وجوب اتلاف موجبات ضلال واطلاقات ارائه شده است.