1- تمهيدات حقوق بينالملل كيفري
2- جنايات عليه مسلمانان
3- لزوم مداخله دول يا مجامع بينالمللي
4- اهداف حقوق بينالملل كيفري
5- اقدامات كميسيون حقوق بينالملل سازمان ملل متحد
6- تدابير شوراي امنيت سازمان ملل
7- اقدامات جامعه بينالمللي در تأسيس ديوان كيفري دائمي
8- منابع، اركان عمومي، مسئوليت كيفري و ضمانتهاي اجرايي
9- اركان جنايت بينالمللي
10- معافيت از مسئوليت كيفري در جنايات بينالمللي
11- ضمانت اجراهاي حقوق بينالملل كيفري
علوم طبیعی و اجتماعی برخوردار از روابط ترکیبی پیچیده و در برخی موارد ساده هستند که اجزای میان آنها را به هم پیوند داده است. لازمهی درک صحیح و مطالعه موضوعات علمی مختلف، یافتن روابط نزدیک و دور آنها با یکدیگر است. علوم مختلف مسائل قابل شناخت فراوانی دارند که طیف گستردهای را تشکیل میدهند. در این طیف وسیع، بعضی از امور ارتباط و پیوستگی نزدیک با بعضی دیگر دارند. برخی نیز امور دور و بیگانه از هم شمرده میشوند. برخلاف امور دسته نخست، این امور ارتباط چندانی با یکدیگر نداشته و الزاماً مربوط به هم به حساب نمیآیند. بخش مهمی از معارف علمی بشر، یافتن روابط میان دانشهای مختلف و فراگیری تعاملات ساختاری آنها با یکدیگر است. زیرا شناخت بعضی از یافتههای علمی متوقف بر فهم برخی دیگر از اجزای معلوم و حل معادلات مجهول میان آنها خواهد بود. یافتن این روابط پیدا و پنهان اگر چه ضرورت دارد ولی به سادگی امکان پذیر نیست. بنابر این در هم تندیدگی دانش، شناخت دقیق آنها را با مشکل روبرو میسازد. برای کمک به فهم دقیق و صحیح علوم به ناچار تفکیک و تجزیهی آنها ضرورت دارد. دست کم دانستن یک بخش یا جزء به فهم دسته دیگر کمک میکند. از اینرو درک بعضی از دانشها وابسته به بعضی دیگر و آموختن یکی متوقف بر دیگری است
دانش حقوق به عنوان بخش مهمی از دانش علوم اجتماعی بشری از قواعد فوق مستثنی نیست. در این بخش از دانش نیز اجزای ترکیبی متعدد و به هم پیوسته وجود دارند که برای درک روابط میان آن اجزا لازم است تا ابتدا آنها را شناسایی و سپس با دسته بندی و طبقه بندی اجزای مزبور به مطالعه آنها پرداخت. معیار و ملاک طبقه بندی در تعیین اجزا و اقسام مؤثر است. بسته به این که با چه مؤلفهای به طبقه بندی پرداخته شود؛ نوع دسته بندی متفاوت است. چنانچه ملاک دسته بندی شناسایی مقررات ناظر بر روابط اشخاص با یکدیگر یا روابط اشخاص با دولت باشد، به حقوق خصوصی و حقوق عمومی تقسیم میشوند. در شاخه حقوق عمومی هم طبقه بندی حقوق اداری، حقوق کیفری و حقوق اساسی وجود دارد. از منظر مقررات داخلی و خارجی هم به حقوق ملی و بینالمللی تقسیم میشوند. ترکیب حقوق کیفری با حقوق بینالمللی هم دو شاخه حقوق بینالملل جنایی و حقوق جنایی بینالمللی را شکل میدهد.
حقوق بینالملل جنایی به عنوان یکی از شاخههای نوین دانش حقوق، معلول پیوند علوم کیفری با حقوق بینالملل میباشد. شاخه حقوق بینالملل جنایی از جمله شعبات علمی میان رشتهای در دانش حقوق به حساب میآید که وجه مشترک دو رشته اصلی حقوق بینالملل و حقوق کیفری را نمایان میسازد. شاخه حقوق بینالملل جنایی در دو گرایش ماهوی و شکلی، دارای چهار زیر شاخه مهم شامل حقوق بینالملل کیفری عمومی، حقوق بینالملل کیفری اختصاصی، آیین دادرسی بینالملل کیفری و نهایتاً جرم شناسی جنایات بینالمللی است. در این جلد از مجموعه کتب حقوق بینالملل جنایی منحصراً به شاخه حقوق بینالملل کیفری عمومی پرداخته میشود و سایر شعبات حقوق بینالملل جنایی شامل حقوق بینالملل کیفری اختصاصی، آیین دادرسی بینالملل کیفری و جرم شناسی جنایات بینالمللی به تدریج در آثار پژوهشی آتی مورد تحلیل و بررسی قرار خواهند گرفت. از اینرو مطالب این کتاب به ویژه برای دانشجویان و پژوهشگران رشتههای حقوق بینالملل و حقوق جزا و جرم شناسی مفید خواهد بود.
مباحث اساسی در قسم عمومی حقوق بینالملل کیفری شامل مطالب کلی و عامی میشوند که در تمامی اجزا و بخشهای حقوق بینالملل جنایی تعمیم پذیر و قابل اعمال بوده و کاربرد داشته باشند. این مطالب به بخش یا بخشهای خاصی از حقوق بینالملل جنایی منحصر نبوده و به دلیل برخورداری از کلیت و عمومیت همه بخشهای حقوق بینالملل جنایی را پوشش میدهند. بر خلاف حقوق بینالملل کیفری اختصاصی که صرفاً محدود به مطالعهی عناصر و ارکان اختصاصی هر یک از جنایات میباشد. مطالعه قواعد کلی حقوق بینالملل جنایی نظیر ارکان عمومی جنایات بینالملل، آثار و نتایج منبعث از ارکان مزبور، قواعد کلی ناظر بر مسئولیت کیفری در بعد بینالمللی، موانع مسئولیت، ضمانت اجراهای کیفری در ابعاد بینالمللی، جهات تشدید و تخفیف کیفر از این جمله اند.