1- نظريات مطروحه در نقش تحولات زمان در حقوق جزاي اسلامي
2- موضوعات احكام جزايي و تحولات زمان
3- تاثير تحولات زمان بر مصاديق حرز
4- تاثير تحولات زمان بر مصاديق لوث
5- متعلقات احكام جزايي و تحولات زمان
6- تحولات زمان و توسعه ركن مادي جرم قذف به افعال غيركلامي
7- ملاكات احكام جزايي و تحولات زمان
8- ملاكات متغير جرايم
9- تحولات زمان و توسعه ركن مادي جرم قوادي به قوادي اينترنتي
از نیمه دوم قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم، تغییرات و تحولاتی بسیار گسترده و شگفتانگیز در دنیا رخ داده است. پیشرفتهای مسحورکنندهای که در دهههای اخیر در زمینه رایانه و به تبع آن در زمینه تکنولوژی ارتباطات بوجود آمده، سبب ظهور جهانی جدید به نام فضای مجازی شده که از آلاتِ مشترکه بوده لذا این امکان را به بزهکاران داده تا بتوانند از طریق الکترونها بسیاری از جرایم سنتی را در فضای مذکور مرتکب شوند؛ به عنوان مثال تعداد کثیری از افعال ممنوعه همچون قذف، قتل، سرقت، قوادی و ... از طریق فضای مذکور قابلیت وقوع دارد، اعمال و افعالی که در دوران فقها و حقوقدانان متقدم و متاخر هیچ نشانهای از آنها نبوده است. بخاطر همین دگرگونیها و تحولات، یکی از موضوعات بنیادین و اساسی مطروحه در جوامع فقهی حقوقی، تقابل نظریهها و احکام حقوقی با تغییرات و دگرگونیهای زمانه است.
این مسأله در مورد حقوق جزای اسلامی که دارای اوصافی همچون وحیانی بودن، جامعیت و جاودانگی است و همچنین برخی جرمانگاریهای موجود در آن و شمار زیادی از مجازاتهای وضع شده در آن از متفردات حقوق اسلام بوده، بسیار جدیتر از حقوق عرفی خود را نشان داده است؛ از این رو پرسشی که مطرح میشود این است که در ابواب جزایی فقه کدام دسته از احکام با تغییر زمان قابل تبدل و دگرگونی هستند؟ سوال مهم دیگر اینکه حقوقی با اوصاف فوقالذکر چگونه با تحولات و تبدلها رویارو میگردد؟ آیا ادله استنباط جزایی در قبال تغییرات فوقالذکر ساکت است یا میتوان بوسیله ادله و منابع استنباط آنها را جرمانگاری نمود؟ در صورت جرمانگاری، در زمره جرایم حدی قرار میگیرند یا تعزیری؟ آیا برداشتهایی که فقهای عظام متقدم و متاخر از ادله استنباط جزایی داشتهاند برداشت و استنباط دقیق و جامع از ادله بوده یا اینکه تحت تاثیر مقتضای زمان بوده است؟ سوال اساسی دیگری که طرح میگردد این است که چه ضوابط و معیارهایی در ادله استنباط تعبیه و گنجانده شده تا حقوق جزای اسلامی یا همان فقه جزایی در برابر تغییرات و تحولات زمان برای همه دورانها پاسخگو باشد؟ آیا حقوق جزای اسلامی میتواند بدون اینکه به اصول و مبانی آن خدشهای وارد شود، در جرم انگاری و یا جرم زدایی در هر عصری پویا و پاسخگو باشد؟ به عبارتی دیگر آیا ادله استنباطِ احکام جزایی در برابر دگرگونیها کارآمد هستند؟
تتبع در آثار فقهای عظام نشان میدهد که آنان به نقش تحولات زمان در اصدار حکم عنایت داشتهاند. البته با وجود نمونههای تاثیرپذیری فتاوی فقها از شرایط زمانی، این امام خمینی (ره) بودهاند که با صراحت بیشتری نقش زمان در فقه را در قالب یک نظریه مطرح نمودهاند. بعد از ایشان توجه بدان زیاد شده و فقهای معاصر و فقهپژوهان، موضوع نامبرده را مورد بررسی و ارزیابی قرار دادهاند؛ از جمله در کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی(ره) که مقالات آن در چند جلد به زیور طبع آراسته شده است. اما در این کنگره پربار، آنچه بیشتر مدنظر نویسندگان مقالات بوده حول ماهیت نقش زمان در فقه بوده است؛ زیرا امام راحل ماهیت نظریه مذکور را بطور کامل تبیین نکرده بودهاند. همچنین جز تعداد بسیار معدودی از مقالات که مربوط به فقه و حقوق جزا بوده بقیه نگاشتهها غالباً در حوزه فقه مدنی و ... بوده است. اما تالیفات فوق¬الذکر در زمانی نوشته شده¬اند که در شیوه ارتکاب جرایم، همانند امروز تحول اساسی و چشم¬گیری صورت نگرفته و یا حداقل شیوه¬های نوظهور ارتکاب جرایم هنوز در بین بزهکاران رواج پیدا نکرده بود لذا در تحقیقات صورت گرفته به برخی از تغییرات زمانی که فقه جزایی را تحت تاثیر قرار داده و مدنظر نویسنده این نوشتار است به صورت تفصیلی پرداخته نشده است؛ آنچه این نظر را تقویت میکند تصویب قوانین جدید جزایی است که از سوی قانونگذار در سالهای 1388 (قانون جرایم رایانهای) و 1392 (قانون مجازات اسلامی) تصویب شده است؛ چرا که اگر جرایمی با اَشکال جدید در جامعه رواج داشته باشد قاعدتاً متولی نظم و امنیت در جامعه باید هر چه زودتر وظیفه خود را که جرمانگاری و به به تبع آن مجازاتگذاری است انجام دهد. بنابر آنچه گذشت منصفانه باید گفت: با وجود پژوهشهای صورت گرفته، هنوز مسائلی وجود دارد که ذهن نویسندگان را به خود مشغول نموده لذا نیاز به واکاوی بیشتری دارد.
جهت پاسخگویی به سوالات مطروحه ابتدائا در فصل اول افزون بر مفاهیم، نظریات ارایه شده درباره نقش تحولات زمان در حقوق جزای اسلامی مورد بررسی قرار گرفته و با انتخاب نظریه مختار و بر اساس آن نظریه، در فصول دوم، سوم و چهارم نقش تحولات زمان به ترتیب در موضوعات جزایی، متعلقات جزایی و ملاکات جزایی به همراه مصادیق تاثیرپذیری(همانند حرزیت مکانهای مجهز به دوربین مداربسته، قذف غیرکلامی، قوادی اینترنتی، محاربه اینترنتی و ...)که اکثراً از مباحث نوظهوری هستند که کمتر مورد توجه فقه پژوهان و حقوقدانان بوده مورد واکاوی قرار خواهد گرفت.