الف. بیان مسئله
هر زمان که گفت و گو در باب رفتارهای ارتکاب یافته توسط افراد جامعه بوده، هیچگاه گریزی از پاسخ به چهار پرسش مهمیکه در این زمینه قابل طرح است وجود نداشته، و آن چهار پرسش عبارت اند از:
1) رفتار اعضای جامعه با توجه به چه مبانی و موازینی وصف مجاز و یا غیر مجاز گرفته و بر چه مبنایی خطوط این مرزبندی ترسیم میشود؟ (شناخت مبنایی برای تمییز پدیده مجرمانه و انحراف اجتماعی)
2) این مبانی و معیارها توسط چه مرجعی انتخاب شده و مورد تفسیر قرار میگیرند و به عبارت روشن تر تعیین حدود قلمروی رفتار غیرمجاز در اختیار کدامین نهاد قرار گرفته است؟ (شناخت مرجع صالح تعیین و تفسیر مبانی)
3) سومین پرسش این است که در برابر ارتکاب رفتار غیر مجاز، باید چه نوع واکنشی، با چه کیفیتی و در راستای تحقق چه هدفی صورت پذیرد؟ (شناخت واکنش)
4) پرسش آخر اینکه چه کسی این واکنش را رهبری و هدایت کرده و مورد اجرا خواهد گذارد؟ (شناخت نهاد مجری).
ارائه ی پاسخی به پرسشهای فوق، به طور کلی مختصات یک سیاست جنایی را ترسیم و نقش و جایگاه مفاهیم بنیادین آن (قدرت، آزادی و برابری) را تعیین خواهد نمود. از آنجا که سیاست جنایی به دلیل همراه داشتن آثار و تبعات گوناگون و پایدار بر تمامیابعاد زندگی ساکنان جامعه، همواره باید همگام با آرمانهای اجتماع، برآورده کننده ی خواسته ی مردمان جامعه و متناسب با امکانات و استعدادهای اجتماعی و همچنین آگاه به خصوصیات عصر و دورانی که در آن تدوین گردیده و به اجرا گذارده میشود، باشد؛ گام زدن در مسیر ژرف اندیشی در سیاست جنایی، پیوسته امری نیکو تلقی خواهد شد.
نکته حائز اهمیت این است که کوشش برای گام برداشتن در مسیر شناخت سیاست جنایی و کاویدن طریق سامان بخشی آن، راه به جایی نبرده و جهدی بی ثمر خواهد بود؛ مگر آنکه از منفذ معرفت مفاهیمیکه نهاد حکومت در صحنه ی تلاش برای کسب هویت و افکندن رنگ تعین بر قامت خویش، آنها را دست آویز کرده و خود را متصف به آنها میسازد، داخل در این قلمرو شویم. چرا که بی گمان سهم عظیمیاز دگرگون نمودن چهره ی سیاست جنایی از طریق قبض و بسط نقش بازیگران آن، تعیین سرحد امتیازها و اختیارات آنها، چگونگی افزار به کار گرفته شده در این میدان، کارآمدی تصمیمها و... به مفاهیمیمنسوب است که حکومت حقیقت خود را با آنها عجین دانسته و سرشت خویش را با آنها میشناسد. با توجه به توضیحات فوق نقشه ی مسیر تعمق در سیاست جنایی به طور خلاصه به ترتیب زیر ترسیم خواهد شد:
در نخستین اقدام، مفاهیم سازنده ی صورت حکومت مورد شناسایی واقع میگردند (همان مفاهیمیکه حکومت، اصول و قواعدی را که در عرصههای مختلف سیاستگذاری_ خصوصاً سیاستگذاری جنایی_ سرلوحه ی اقدامات خود مینماید، از بطن آنها استخراج کرده و گزینش آنها، مبدأ و مقصد جنبش حکومت را نمایان میسازد). در گام بعدی، در این مؤلفهها تأمل باید نمود تا وقوف یافت که آیا گزینش این مؤلفهها حاصل تلاشی برای جواب گفتن به امیدواری جامعه بوده است و اگر این چنین است، در چه معنایی مورد پسند جامعه بوده اند و سپس با چه مضمونی مبنای هویت یابی و اقدامات حکومت قرار گرفته اند. در سومین گام، نقش و جایگاه این مفاهیم نسبت به یکدیگر تعیین گردیده و آشکار خواهد شد که کدامین در هوای دیگری تنفس میکند و همچنین تأثیر آنها به عنوان متغییری وابسته بر خط مشی سیاست جنایی ارزیابی میگردد.
پس از گذر از این مقام، قادر خواهیم بود که تأثیر نقش و اختیارات بازیگران اصلی میدان سیاست جنایی( جامعه ی مدنی و نهاد حکومت) را مشخص ساخته، پهنه ی سرزمین سیاست جنایی را اندازه کرده و برآورد نماییم که چه ابعادی از حیات افراد جامعه را پوشش خواهد داد. در مرحله ی بعد، یعنی آن هنگام که وسعت و ژرفای دید ما نسبت به آن افزوده گردیده است؛ ظرفیتها و نقاط ضعف و قوت این سیاست جنایی سنجیده خواهد شد و به این سؤال پاسخ داده میشود که آیا این سیاست جنایی در راستای کارآمدتر شدن واجد قابلیت تغییر و اصلاح میباشد یا خیر؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، تعیین مینماییم که این سیاست جنایی در صورت پای نهادن بر کدامین بلندی، مطلوب و مؤثر قلمداد خواهد شد. در واپسین گام راهکارهایی ارائه خواهند شد، که جاری نمودن آنها، رشد و تکامل، شایستگی، تقویت و تثبیت این سیاست جنایی را تحقق خواهد بخشید.
اهمیت کاوشی گسترده و عمیق در جهت شناخت همه جانبه و دقیق مبانی سیاست جنایی (به عنوان ساحت خلق دیگر مؤلفههای سازنده ی چارچوب سیاست جنایی) با توجه به خصوصیات و نوع حکومت، در فرضی که حکومت جوهر خود را مشحون دو مؤلفه ی جمهوریت و اسلامیت میداند و هویت خود را با توجه به این دو مؤلفه تعریف و تحلیل مینماید، به عنوان گام نخستین در این مسیر پر فراز و نشیب، همان دلیلی است که سبب گردیده انجام پژوهشی، تحت عنوان بررسی مبانی سیاست جنایی تراز جمهوری اسلامیایران، امری موجه و پسندیده قلمداد گردد.
در واقع، مبانی سیاست جنایی تراز جمهوری اسلامیایران؛ تلاشی در راستای شناخت هرچه بیشتر سیاست جنایی حکومتی است که لباسی تنیده از تار و پود جمهوریت و اسلامیت در بر کرده و آن را مایه ی تمایز خویش قرار داده است. این پژوهش با تمرکز بر ماهیت دو مفهوم هویت آور جمهوریت و اسلامیت، در نهایت شناخت بیشتر ماهیت حکومت و سیاست جنایی را رقم میزند. چرا که، دو مؤلفه ی جمهوریت و اسلامیت سبب گردیده است، حکومت و سیاست جنایی سرچشمه گرفته از آن، ناگزیر در عرصههای مرتبط با این دو عنصر، جاری گردد و التزامات خاصی را برای سیاست جنایی حاصل آورد. در این مسیر، سیاست جنایی در عرصه ی تئوری و عمل، ضرورتاً هم سطح و هم وزن حکومت جمهوری اسلامیایران میشود و در تراز با آن میایستد. به عبارت روشن تر، وجود این عناصر هویت زا، متعاقباً سیاست جنایی و حکومت جمهوری اسلامیایران را برای هم مبدل به آیینه ای مینماید که در یکدیگر نمود مییابند و ذات یکدیگر را آشکار میسازند؛ چنان که کسب معرفت به ماهیت هر یک، شناخت ماهیت دیگری را تسهیل خواهد کرد.
ب. ضرورت و اهمیت موضوع
شناخت مفاهیمیکه حکومت هویت خود را با آنها میشناسد، از آن رو اهمیت دارد که حکومت آنها را مبنا قرار داده و با توجه به تعریف خود از آنها، اقدامات خود را در جهت مقابله با پدیده ی مجرمانه و انحرافات اجتماعی، تنظیم مینماید. از طرفی تلاش برای تعیین مرزهای قلمروی رفتار غیرمجاز و تطبیق نتیجه ی حاصل از اقدامات حکومت با آرمانها و نیازهای واقعی جامعه (که بستر اصلی تشکیل نهاد حکومت است) نیازمند شناخت این مفاهیم است. همچنین لازم به ذکر است که برای ارائه ی پاسخی رضایت بخش و مورد توافق حکومت و جامعه، به پرسشهای ابتدایی (در مورد 1. مبنای غیر مجاز بودن یک رفتار 2. مرجع صالح برای تعیین وتفسیر مبنا 3. هدف، نوع و کیفیت واکنش نسبت به رفتار غیرمجاز 4. مرجع اعمال واکنش نسبت به رفتار غیرمجاز) که اساس سیاست جنایی را تشکیل میدهد، نیازمند شناخت بیشتر این مفاهیم خواهیم بود. کاویدن هرچه بیشتر در این مقام، کاستیها را نمایان و چهره ی حقیقی و ثمرات سیاست جنایی اتخاذ شده را برای ما روشن تر میسازد. این شناخت، ما را نیرو میبخشد که در صورت نیاز، به ترمیم یا تغییر آن بپردازیم. از آنجایی که حرکت مؤثر و کارآ در مسیر عمل، نیازمند اتخاذ مبنایی صحیح و مطابق با واقع در عرصه ی تئوری میباشد، میتوان به سادگی اهمیت وافر شناخت مبانی سیاست جنایی را درک نمود.
ج. اهداف و مبانی کتاب
اهداف این کتاب به طور خلاصه عبارت است از:
- تبیین جایگاه مفاهیم بنیادین سیاست جنایی در سیاست جنایی نظام سیاسی مبتنی بر جمهوریت و اسلامیت.
- شناخت مبانی، اصول و چارچوب مفهوم سیاست جنایی تراز حکومت جمهوری اسلامیایران. (سیاست جنایی جمهوری اسلامیایران واجد چه خصوصیات و ویژگیهایی میباشد؟)
- تحلیل و نقد سیاست جنایی اتخاذ شده از سوی حکومت جمهوری اسلامیایران، بررسی نقاط ضعف و قوت، شناسایی استعدادها و جهات رشد و تکامل آن. (وضعیت سیاست جنایی جمهوری اسلامیایران در عصر حاضر چگونه است؟)
در این کتاب در راستای تحقق اهداف آن، از دریچه ی طرح چند پرسش و فرضیه به مطالعه سیاست جنایی حکومت جمهوری اسلامی ایران اهتمام خواهد شد که پرسش و فرضیههای مذکور، به شرح ذیل می باشد.
1)مؤلفههای جمهوریت و اسلامیت در نظام سیاسی ایران، چه تأثیری بر ماهیت و محتوای سیاست جنایی جمهوری اسلامیایران دارد؟
فرضیه: مؤلفه ی اسلامیت موجب ظهور و ایجاد سیاست کیفری فقه مدار شده و در عین حال مؤلفه ی جمهوریت امکان مداخله ی نسبتاً دموکراتیک در فرایند سیاستگذاری جنایی تقنینی را فراهم کرده است.
2) تعامل جمهوریت و اسلامیت با یکدیگر در سیاست جنایی جمهوری اسلامیایران چگونه مدل (الگو) بندی میشود؟
فرضیه: دو عنصر جمهوریت و اسلامیت در سیاست جنایی ایران انواعی از تعاملات مبتنی بر همزیستی، چالش و تعارض و تناقض را تجربه نموده اند.
3) در مقام ارزیابی سیاست جنایی ایران،جمهوری اسلامیدر اتخاذ سیاست جنایی مبتنی بر جمهوریت و اسلامیت در چه قلمرویی بیشترین موفقیت و در چه قلمرویی کمترین توفیق را داشته است؟
فرضیه: جمهوری اسلامیایران در قلمروی سیاست جنایی تقنینی جهت انتقال موازین فقهی به عرصه ی سیاست کیفری بیشترین توفیق و در حوزه ی سیاستگذاری جنایی به خصوص سیاست جنایی اجرایی مبتنی بر آموزهها و روشهای مردم سالار (دموکراتیک) کمترین توفیق را داشته است.
د. پیشینه ی کتاب
در مورد پیشینه ی این کتاب باید گفت که سیاست جنایی به عنوان مفهومیپیچیده و چندبعدی، موضوع پژوهشهای مختلفی در ایران قرار گرفته است و در رابطه با ابعاد مختلف سیاست جنایی در عرصههای گوناگون، پژوهشهایی صورت پذیرفته است. در ذیل ابتدا به معرفی مختصر بعضی از این پژوهشها پرداخته و در انتها خصوصیت بارز این پژوهش نسبت به دیگر پژوهشهای انجام شده را مطرح خواهیم نمود.
ابتدا باید به نقش مهم استاد دکتر نجفی ابرندآبادی در راستای معرفی و تبیین مفهوم سیاست جنایی در ایران، اشاره نمود. ترجمههای ایشان از آثار نگارش یافته در زمینه ی سیاست جنایی، چون کتاب «درآمدی بر سیاست جنایی» اثر کریستین لازرژ و «نظامهای بزرگ سیاست جنایی» اثر میری دلماس- مارتی و همچنین مقالهها و تقریرات ایشان، نقش مؤثری در تبیین مفهوم سیاست جنایی و عوامل و عناصر دخیل در آن داشته است.
از دیگر آثاری که در ایران در زمینه ی سیاست جنایی تألیف گردیده ولی جنبه خاصی از سیاست جنایی را مورد بررسی و تحلیل قرار داده است، میتوان به کتاب «سیاست جنایی مشارکتی» تألیف دکتر علیرضا جمشیدی اشاره نمود که ایشان در اثر خود پس از بررسی تعریف، اهدف، دامنه و انواع سیاست جنایی مشارکتی، جایگاه این رویکرد در نظام حقوقی ایران و ابعاد مختلف سیاست جنایی مشارکتی در جامعه ی ایران را بررسی مینماید.
از آثاری که در زمینه ی سیاست جنایی در ایران نگارش یافته و به ویژگیهای حکومت و تأثیر آن در شکل سیاست جنایی توجه نموده است؛ میتوان به کتاب دکتر محمد حسینی تحت عنوان «سیاست جنایی در اسلام و جمهوری اسلامیایران» اشاره نمود. ایشان در اثر خود با تعمق در مبانی اسلامی، اصول و ویژگیهایی را برای سیاست جنایی جمهوری اسلامیایران بر میشمارد و تأثیر و قابلیتهای آن را مورد ارزیابی قرار میدهد.
با توجه به آنچه ذکر شد، ویژگی بدیع و منحصر به فرد این کتاب که میتوان گفت در آثار مشابه گذشته وجود ندارد میتواند این باشد که در این کتاب جایگاه مفاهیم بنیادین سیاست جنایی (آزادی، برابری، قدرت) در نظام مبتنی بر جمهوریت و اسلامیت حکومت ایران، و تبیین مؤلفههای مذکور در سیاست جنایی که گام نخستین برای فهم و ارزیابی سیاست جنایی جمهوری اسلامیایران است مورد تأکید قرار گرفته است و همچنین در این کتاب به ارزیابی سیاست جنایی اتخاذ شده در ایران نیز اهتمام شده است.
ه. تعریف مفاهیم بنیادین کتاب
1) مبانی
منظور از اصطلاح مبانی در عنوان این کتاب، به بسترهای عمده ای اشاره دارد که اصول و قواعد حاکم بر سیاست جنایی از آن ریشه گرفته و بر آن استوار میگردد. مانند مفهوم جمهوریت که مبنا نهادن آن سبب ایجاد اصول و قواعد بیشماری در حوزه ی عمل و نظر در عرصههای مختلف و از جمله سیاستگذاری جنایی خواهد بود.
2) سیاست جنایی
سیاست جنایی عبارت است از: مجموعه تدابیر و اقداماتی که از سوی حکومت و جامعه مدنی با هدف سامان بخشیدن به دو موضوع پدیده ی مجرمانه و انحرافات اجتماعی صورت میپذیرد.
3) تراز
در لغت به معنای موازنه و هم سطح بوده و هدف از قرار دادن این واژه در میان دو اصطلاح سیاست جنایی و جمهوری اسلامیایران در عنوان کتاب، تأکید بر این امر است که حکومت جمهوری اسلامیایران؛ ضرورتاً سیاست جنایی منحصر به فرد و متناسب با مؤلفههای سازنده ی خود، خواهد داشت.
4)جمهوری اسلامیایران
حکومتی است که بر مبنای اساسنامه تشکیل آن، توسط اکثریت افراد جامعه، آزادانه انتخاب شده و حق اعمال حاکمیت در تمام ابعادش اصالتاً از آن جامعه بوده و اعمال حاکمیت در آن باید توسط اکثریت جامعه به صورت مستقیم یا غیر مستقیم از طریق وضع قانون و تعیین مسیر و اجرای قوانین، صورت گیرد و نحوه ی این اعمال حاکمیت با اصول والای انسانی و همچنین ارزشهای اسلامیبه عنوان آیین متعلق به اکثریت افراد جامعه، در تضاد نمیباشد.
و. سازماندهی مطالب کتاب
با توجه به این نکته که این کتاب به شیوه ی توصیفی _ تحلیلی و بر پایه ی مطالعه و تحلیل منابع کتابخانه ای (قوانین و مقررات، کتب، مقالات، پایان نامهها، و...) تألیف گردیده است. در نمای کلی، باید گفت که این کتاب در جهت نائل آمدن به اهداف خود، در سه فصل تدوین گردیده است که هر فصل آن نیز به چند گفتار مجزا، تقسیم شده است. در ادامه به توضیح اجمالی مطالب این سه فصل خواهیم پرداخت.
فصل اول این کتاب، به بررسی و تبیین مفاهیم و مبانی نظری، اختصاص یافته است. در گفتار اول این فصل، مفهوم سیاست جنایی و انواع آن و در گفتار دوم، مفهوم جمهوریت و ابعاد مختلف آن بررسی خواهد شد. در گفتار سوم این فصل، مفهوم حکومت جمهوری اسلامیایران را بررسی خواهیم کردکه در قسمت اول این گفتار، تعریف حکومت جمهوری اسلامیایران از دیدگاه رهبران انقلاب و قانون اساسی ایران ارائه میشود و در قسمت دوم این فصل، مبانی حکومت جمهوری اسلامیایران تبیین خواهد شد.
فصل دوم به اصول و مبانی سیاست جنایی ایران در عرصه ی تئوری میپردازد که متعاقباً درگفتار اول این فصل مفاهیم مؤثر در ایدئولوژی حکومتها (آزادی، برابری و قدرت) به عنوان مبانی سیاست جنایی و نقش این عناصر در شکل دهی سیاست جنایی حکومتها و انواع مدلهای سیاست جنایی حاصل از رویکرد حکومتها را، بررسی مینمائیم. در گفتار دوم این فصل، به اصول حاکم بر سیاست جنایی جمهوری اسلامیایران و بررسی ویژگیهای آن در مقام تئوری و همچنین مدل بندی سیاست جنایی جمهوری اسلامیایران خواهیم پرداخت.
در فصل سوم، به نقد و ارزیابی سیاست جنایی ایران در عرصه ی عمل خواهیم پرداخت. در این راستا، در گفتار اول این فصل، چگونگی ویژگیهای سیاست جنایی این حکومت در عرصه ی عمل و مدل بندی آن را مطالعه میکنیم و درگفتار دوم این فصل، با کاوش در ابعاد سیاست جنایی ایران، یعنی سیاست جنایی تقنینی و سیاست جنایی اجرایی، جلوهها و نمونههایی را بر مبنای ویژگیهایی که برشمردیم مطرح خواهیم نمود و در انتهای فصل نیز نتیجه گیری کلی کتاب ارائه خواهد شد.