1- انعقاد قرارداد ارفاقي
2- ختم عمليات ورشكستگي و جايگاه قرارداد ارفاقي در آن
3- فروش و تقسيم اموال
4- شرايط انعقاد قرارداد ارفاقي
5- اعتبار حقوقي قرارداد ارفاقي
6- آثار قرارداد ارفاقي نسبت به تاجر ورشكسته
7- آثار قرارداد ارفاقي نسبت به ثالث
8- سرانجام قرارداد ارفاقي
9- ورشكستگي در حقوق تجارت بين الملل
10- ....
قانونگذار در مواردی خود مشوق تسالم میباشد و اشخاص را قبل از اجرا قواعد حقوقی به صلح و سازش دعوت مینماید. قواعد حقوق ورشکستگی عموماً از قواعد آمره هستند. اصول اخلاقی ایجاب میکند که قواعد خشن ورشکستگی را تعدیل نمود و قانونگذار، بدین منظور ابزارهایی را پیشبینی کرده است.
ورشکستگی دورهای است که در زندگی تجاری هر تاجری ممکن است ایجاد شود. صدور حکم ورشکستگی نه تنها شخص تاجر ورشکسته را متأثر میکند، بلکه جامعه نیز از آن متضرر میگردد، تضعیف اعتماد و اعتبار در امور تجاری، کاهش اشتغال و بحران بیکاری و تاثیرات منفی بر اقتصاد ملی و تولیدات داخلی وجود جنبههای عمومیدر حقوق ورشکستگی را توجیه میکنند.
در امور حقوقی غیر تجاری دست دادرس برای اعطاء مهلت و تقسیط باز گذاشته شده است. طلبکاران میتوانند مهلتی جهت ایفاء تعهدات، بدون طرح دعوی و به صورت دوستانه عرضه نمایند. دادگاه نیز تحت شرایطی، میتواند برأس موعد تعهد را تغییر دهد اما در حقوق ورشکستگی، چون عملیات تصفیه امور ورشکسته به صورت جمعی انجام میگیرد، تمام طلبکاران میبایست، مطالبات خود را از طریق دعوی جمعی درخواست نمایند و دادرس نیز راجع به اعطاء مهلت، نسبت به دیون تجاری، بدون رضایت متعهدله، اختیاری ندارد (ماده 269 ق. ت).
روزگاری ورشکستگی از بدترین پدیدههای اجتماعی به شمار میرفت و تاجر ورشکسته نیز به بدترین شکل مورد مجازارت قرار میگرفت. اما امروزه موارد مجرمانه ورشکستگی هنوز هم در قوانین جزائی یافت میگردد ولی، دیگر ورشکستگان از صحنه محو نمیشوند. در حقوق کنونی مصالح اجتماعی و اقتصاد ملی به منافع گروهی طلبکار ترجیح داده شده است. به همین جهت، در حقوق امروزی اصل بر بازسازی و برقراری مجدد بنگاه های بحران زده قرار داده شده است.
علاوه بر توصیههای اخلاقی و نقش انصاف، شرع مقدس اسلام نیز به طور صریح طلبکاران را دعوت به گذشت و مساعدت با مدیون مینماید. قرارداد ارفاقی راه حل قانونی این نوع مساعدت و مصالحه میباشد. این قرارداد علیرغم دارا بودن عنوان قراردادی، دارای قواعد خاص خود میباشد. بنابراین به طور کامل مشمول قواعد عمومیقراردادها نیست.
خلاصه کلام، قرارداد ارفاقی پدیدهای حقوقی است که منحصر به حقوق تجارت و تجار میباشد. شرایط استثنایی انعقاد این قرارداد و همینطور آثار و ماهیت خاص آن، انگیزه تحقیق را در نگارنده این کتاب ایجاد کرده است. فقر منابع در نظام حقوقی ما، عدم توجه به این تاسیس حقوقی شرایط تحقیق وسیع را بوجود نیاورد. با وجود این، در تبیین قواعد این تاسیس با توسل به شیوة تحقیق و بررسی عقود و با استفاده از تحلیل مواد قانون تجارت، تمام تلاش خود را نمودم.