1- ادوار تحول انديشه سياسي شيعه
2- چگونگي پيدايش مفهوم مردمسالاري ديني در نظام جمهوري اسلامي
3- دوران تكوين نظريات
4- ديدگاه علماى شيعه، از قرن چهارم تا دهم هجرى
5- ولايت فقيه از منظر شيخ انصاري
6- تحول ديدگاهها در يكصد سال اخير
7- گذري بر تحولات و زمينههاي بروز انقلاب مشروطه
8- بررسي ديدگاههاي علامه ناييني
9- انقلاب اسلاميايران و بروز ديدگاهها در عرصه عملي تشكيل حكومت ديني
10- ...
تحول دیدگاهها در خصوص نقش مردم در شکلگیری و استمرار نظام مرمسالاری دینی عنوانی است که برای پژوهش حاضر انتخاب شده، عنوانی که با تکیه بر بررسی چگونگی پیدایش نظریه مردم سالاری دینی در ادبیات حقوقی و سیاسی ایران درصدد است بستر تاریخی این نظریه را مورد کنکاش قرار داده و نقش مردم را در شکلگیری و استمرار آن مورد بررسی قرار دهد. پیرامون این نظریه، نظریات بسیاری در طول تاریخ فقهی سیاسی شیعه ارائه گردیده لکن پس از شکل گیری نظام جمهوری اسلامیو مواجهه عملی با یک حکومت دینی مبتنی بر آموزههای فقهی-حقوقی شیعه و از طرفی غلبه گفتمان دموکراسی و مردم سالاری در ادبیات سیاسی جهان؛ تلفیقی از این دو سبب پیدایش واژه جدیدی به نام مردمسالاری دینی گردید. . بی تردید همانگونه که دموکراسی ریشه در نظریات فیلسوفان و اندیشمندان یونانی در سالیان بسیار دراز دارد، وجهه دینی این نظریه را نیز نباید صرفا به ابتکار بنیانگذار جمهوری اسلامیو پس از پیدایش این نظام نسبت داد بلکه ریشه دینی آن را باید در اندیشه فقها و اندیشمندان شیعه از عصر غیبت تا کنون جستجو نمود.
در این نوشتار ابتدا ضمن بررسی کلی چگونگی پیدایش مفهوم مردمسالاری دینی و تحول دیدگاهها در این خصوص در فصل نخست، سیری در تاریخ فقه سیاسی شیعه از زمان غیبت تا انقلاب مشروطه را در فصل دوم داشته تا از طرفی نشان داده شود که در تاریخ تشیع که اصل بر حکومت امام معصوم(ع) است؛ آیا در زمان غیبت و فقدان امام معصوم پیرامون تشکیل حکومت و چگونگی آن و نقش مردم در شکلگیری و استمرا آن نظریهای دارد یا خیر؟ و در فصل سوم، تحولات یکصد سال اخیر یعنی از زمان انقلاب مشروطیت که افکار آزادی خواهانه و برگرفته روشنفکران از غرب و از طرفی قدرت و نفوذ روحانیت که پایبند به احکام و آموزههای شرع میباشند سبب ایجاد تضارب آرا در میان آنان شده و در نهایت مانع از شکلگیری یک حکومت مردمسالارانه گردید و امید فعالان آن زمان با اعلام رسمیبه قدرت رسیدن حکومت پهلوی به ناامیدی تبدیل نمود. در بخش دوم این فصل نظام جمهوری اسلامیرا که نمونه عینی و عملی شکلگیری نظام مردمسالاری دینی میباشد مورد کنکاش قرار میگیرد و همچنین به مطالعه نقش مردم در شکلگیری و استمرار آن با توجه به مبانی نظری آن پرداخته میشود.