1- اوصاف بنيادي شركت تجارتي
2- تشكيل شركت تجارتي
3- شركت هاي تضامني ونسبي
4- حقوق وتعهدات شريكان
5- تأسيس شركت تضامني
6- حيات شركت تضامني
7- شركت هاي سهامي خصوصي وعمومي
8- اوصاف شركت هاي سهامي
9- اوراق بهادارشركت هاي سهامي
10- تأسيس شركت هاي سهامي
11- شركت با مسئوليت محدود
12- ماهيت حقوقي دوگانه ي شركت بامسئوليت محدود
13- تأسيس شركت بامسئوليت محدود
14- حيات شركت بامسئوليت محدود
15- شركت هاي مختلط
16- شركت مختلط سهامي
17- شركت مختلط غيرسهامي
18- قواعد اختصاصي انحلال شركت
درشاخهی اشخاص حقوق بازرگانی، شرکت های تجارتی موضوع باب سوّم قانون بازرگانی بوده که بالاترین حجم مقررات تجارتی بدان اختصاص یافته است. تجارحقوقی عمدهی فعالیت های اقتصادی دولتی وغیردولتی را دراختیاردارند، که بخش صنعت وتجارت به طور طبیعی واصولی، حوزهی عمل آن هاست. امّا گسترش حضورشرکت های تجارتی درسایربخش ها نظیردرمان وآموزش، تحوّل انحرافی خُلق وخوی اجتماعی را به سمت نگرش ها و رفتارهای تجارت مآبانه ونفع طلبانه سبب میشود. این پدیده، به فرهنگ رحم وشفقت عمومی لطمه وارد میآورد وآثارمنفی پایداری ایجاد مینماید، ضمن آن که به گونهی خودکار لزوم اندیشه درفعالیت این قبیل شرکتها را آشکارمی سازد.
ازنقطه نظرقانونگذاری، ضرورت ایجاد وتوسعهی فعالیت های گسترده ومتمرکز و بهره مندی ازالگوهای سازمانی نو، به تهیّهی لایحهی اصلاحی سال 1347 انجامید، که محصول کمیسیون خاص مشترک مجلسین شورای ملی وسنای وقت بود و در روزنامهی رسمی سال 1348 منتشرشد. این مقرره، برابرماده واحدهی قانون اجازهی اجرای موقت، قدرت قانونی یافت وبه سال 1353 نیز مختصراصلاحاتی را تجربه کرد.
هدف ازتدوین مقررات فوق، اصلاح منظم وسیستماتیک قواعد شرکت های تجارتی نبود. زیرا درتهیهی این 300 ماده، نظمی جدید برای گشودن عرصه های سودآورشهرک سازی وانبوه سازی مسکن و هم زمان ابزاری روزآمد برای جذب سرمایه های اندک عامّه درشرکت های بزرگ صنعتی وتجارتی، مدّ نظرقرارداشته، و درعین حال فعالیت های خُرد وخویشاوندی درقالب سهامی خاص دیده شده است. ازین رو، تدوین مقررات شرکت های سهامی نظام جدید در سه اندازهی بزرگ، متوسط وکوچک، به نوعی رها سازی الگوهای قدیمی ومقررات راجع به آن ها تلقی میشود. درحالی که قانون سال 1966 فرانسه، مقررات قبلی این کشور را با استعانت از مقررات اتحادیه اروپا، دستخوش اصلاحاتی یک نواخت، به ویژه درحوزهی شرکت های سهامی نموده بود.
براثراین نگرش محدود در قانونگذاری ایران، مباحث مهمّی چون ادغام وتجزیهی شرکت ها وهمچنین نظم حاکم برشرکت های گروهی ازقلم افتاد. درحالی که قانون 1966 مجموعهی کاملی برای تمامی این منظورها ارایه کرده که با ممارست کافی امکان بهره برداری علمی از تمامی دستاورد های آن فراهم بود. درعین حال، حذف بی رویهی برخی مواد و دست بردن در برخی دیگر، البته با ذهنیت سنتی ارباب و رعیتی، به همراه اختلاط مواد قانون وآئین نامهی فرانسوی، درجمع قواعد این قانون را خشک، انعطاف ناپذیر، ناقص وگاهی متناقض جلوه گرساخت. لذا این قانون به جای کاهش دعاوی شرکتی به افزایش آن دامن زد. پس دراین مختصر، تلاش معطوف به این است که تا جای ممکن همراه با بیان یکنواخت مطالب حقوق شرکت ها، کمبودها و کج روی های این مقررهی مهم قانونی با مطالعهی تطبیقی به تصویر کشیده شود .