1- ماهيت شركتهاي دانش بنيان
2- تشكيل شركتهاي دانشبنيان در قالب شركتهاي تجاري و مؤسسات غير تجاري
3- اهميت شركت هاي دانش بنيان در شرايط عادي اقتصادي
4- نقش شركتهاي دانشبنيان در اقتصاد مقاومتي
5- مراحل تجاري سازي يافتههاي پژوهشي
6- آوردههاي غير نقد
7- حقوق مالكيت فكري به عنوان آورده در شركتها
8- مسائل حقوقي مربوط به توليدات شركتهاي دانش بنيان
9- انحلال و ورشكستگي شركتهاي دانش بنيان
10- قانون حمايت از شركتها ومؤسسات دانش بنيان وتجاري سازي نوآوريها واختراعات
شرکتهای دانشبنیان امروزه دارای نقش بسیار مهمیدر تجارت داخلی، منطقهای و بینالمللی میباشند. این شرکتها از یکسو تولید علم را سرلوحهی خود قرار دادهاند و از سوی دیگر به بازار میاندیشند. به دیگر سخن علم تجاری را تولید و عرضه میکنند. کشورهای پیشرفته حجم وسیعی از سرمایهگذاری های خود را بر رویاین شرکت ها متمرکز میکنند، چرا که این شرکتها وسیلهی سیادت اقتصادی بر جهان امروزند. دراین کتاب سعی شده است که چالشهای حقوقی این شرکتها مشخص و با توجه به ماهیتاین شرکتها، به آنها پاسخ لازم داده شود. به نظر میرسد برای داشتن جامعهی پیشرفته در کنار توسعهی شرکتهای دانشبنیان باید مسائل مربوط به آن را نیز رصد کرد و به حل و فصل آنها مبادرت ورزید. در واقع داشتن دیدگاه درست و مناسب بسیار مهم و حیاتی است. یکی از عواملی که در تئوری های رشد درونزا اهمیت بسزایی دارد، «پیشرفت تکنولوژی» است. پیشرفت تکنولوژی از آن حیث که «تحقیقات» را در کشور افزایش می دهد، می تواند بازدهی عوامل دیگر مانند «کار» و «سرمایه» را افزایش داده، باعث افزایش بهره وری نیروی کار و تعمیق سرمایه گشته و رشد مداوم در کشور را تضمین کند. قابل ذکر است که «پیشرفت فنی» مورد بحث در اقتصاد، پیشرفت های تکنولوژیکی است که در فرایند تولید مورد استفاده قرار می گیرد. بنابراین توسعه تولیدات دانش بنیان که بتواند به توسعه تحقیقات در کشور منجر شود تاثیر زیادی بر تحقق رشد اقتصادی مداوم در کشور دارد. با توجه به تعریف و کارکردهای شرکتهای دانشبنیان، این شرکتها، به عنوان بنگاههای اقتصاد دانشبنیان، نقش محوری در ساختار این نوع اقتصاد ایفا مینماید. شرکتهای دانشبنیان، با توجه به ویژگیهای خود و پویایی و تطبیق با شرایط محیط پیرامونی و انعطافپذیری بالا، ظرفیت مناسبی برای روبهرو شدن با شرایط تحریم را دارا هستند. همچنین توزیع عادلانهتر ثروت، بر اساس شایسته سالاری در چنین شرکتهایی، تاثیر زیادی در عدالت اقتصادی دارد و از سوی دیگر، با توجه به توانمندتر بودن این شرکتها، در مقایسه با شرکتهای سنتی، سبب افزایش بهرهوری و کارآمدی شرکتهای دولتی واگذارشده خواهد شد. علاوه بر این، راهبرد عدم تمرکز فعالیتهای تولیدی در چند شرکت بزرگ دولتی، مانع از تحریم آسان محصولات یا مواد اولیهی شرکتها میگردد. با توجه به این که یکی از عوامل اساسی رشد تولید سرانهی ملی، اقتصاد دانشبنیان و بنگاههای اقتصادی دانشبنیان است، یکی از راهکارهای اساسی خودکفایی پایدار در محصولات استراتژیک، ارتقای فناوری و افزایش بهره وری عوامل تولید از طریق دانشبنیان نمودن اقتصاد و توسعهی شرکتهای دانشبنیان است.
در بند ۳-۴ سیاستهای کلی علم و فناوری ابلاغی مقام معظم رهبری بر تقویت کسب و کار دانشبنیان و در بند ۱-۶ بر حمایت از تولید و صادرات محصولات دانش بنیان تاکید شده است.[1] فرمودند: «ما باید بتوانیم در زمینهی علم، اوّلاً نگذاریم حركت پرشتابی كه امروز وجود دارد، مطلقاً كند بشود، بخصوص دولت باید به آن اهتمام بكند. .. دو نكته است در مورد این مسائل علمی: یكی تكمیل زنجیرهی علم و فناوری است؛ یعنی این زنجیرهی از ایده و فكر و سپس علم و سپس فناوری و سپس تولید و سپس بازار را ما باید تكمیل بكنیم، .. نكتهی بعدی هم شركتهای دانشبنیان؛ هرچه میتوانید باید بروید سراغ شركتهای دانشبنیان.»[2] «اقتصاد مقاومتی، اقتصاد دانشبنیان است یعنی از پیشرفتهای علمی استفاده میکند، به پیشرفتهای علمی تکیه میکند، اقتصاد را بر محور علم قرار میدهد.»[3] «اگر کشور میخواهد تحریمها که امروز ابزارى است در دست دشمنان ما براى تحقیر ملّت - از تحریم براى فشار آوردن روى آبروى ملّى، غیر از فشارهاى عملى که مربوط به زندگى است استفاده میکنند و تحقیر میکنند، .. با نگاه علمى به مسائل کشور، و توجّه به علم، و پیوند دادن علم و صنعت و کشاورزى تحریمها بىاثر خواهد شد. و ما در این زمینهها میدان کار برایمان باز است و میتوانیم کار کنیم؛ شرکتهاى دانشبنیان یکى از اساسىترین کارها در مقولهى اقتصاد مقاومتى است که مطرح شده و دربارهى آن بحث شده است و مورد تأیید و تصدیق همهى اطراف مسائل کشور قرار گرفته است. البتّه در تشخیص شرکتهاى دانشبنیان دقّت بشود، یعنى شاخصهها و مشخّصهها [معیّن بشود] و شرکت دانشبنیان استانداردسازى بشود؛ اینجور نباشد که به اسم شرکت دانشبنیان کسانى بیایند و همین کارهایى را که در برخى از عرصههاى دیگر معمول است - دلّالى و مانند اینها - در [اینجا] پیش ببرند. به معناى واقعى کلمه، شرکتِ دانشبنیان [باشد]؛ این را باید یکى از محورهاى اساسى قرار داد.»[4] «کاهش وابستگی به نفت یکی دیگر از الزامات اقتصاد مقاومتی است. ..امروز صنایع دانشبنیان از جملهی کارهائی است که میتواند این خلأ را تا میزان زیادی پر کند.»[5] «یکی از بخشهای مهمی که میتواند این اقتصاد مقاومتی را پایدار کند، همین شرکتهای دانشبنیان است؛ این یکی از بهترین مظاهر و یکی از مؤثرترین مؤلفههای اقتصاد مقاومتی است؛ این را باید دنبال کرد.»[6] بیانات فوق بخشی از امید ها و همچنین دغدغه های رهبر انقلاب نسبت به شرکت های دانش بنیان است و نشانگر اهمیت فوق العاده این شرکت است و می طلبد این شرکت ها از ابعاد مختلف فنی، اقتصادی، حقوقی و حتی فرهنگی اجتماعی مورد توجه پژوهشگران و صاحب نظران قرارگیرند. در کتاب حاضر که اولین کتاب حقوقی در زمینه شرکت های دانش بنیان است، سعی شده است در کنار تحلیل ابعاد حقوقی این شرکت ها، به شناسایی خلاهای قانونی و نقد و ارزیابی قوانین موجود پرداخته شود.