1- كليات
2- تعريف «طفل» و «نوجوان»
3- سياست جنايي
4- جرايم اطفال و نوجوانان از منظر مكاتب حقوق جزا
5- مسئوليت كيفري اطفال از ديدگاه مكتب كلاسيك
6- مسئوليت كيفري اطفال از ديدگاه مكتب نئوكلاسيك
7- شرايط مسئوليت كيفري
8- تاريخچه تقنيني جرايم اطفال و نوجوانان
9- رسيدگي به جرائم اطفال و نوجوانان
10- تشكيلات دادگاه اطفال و نوجوانان
11-نحوه رسيدگي در دادگاه اطفال و نوجوانان
12- جايگاه اطفال و نوجوانان در اسناد بين المللي و حقوق كيفري ايران
13- سن اطفال در حقوق كيفري ايران و اسناد بين المللي
14- رابطه سن با مسئوليت كيفري در قانون مجازات اسلامي مصوب 1392
15- نوآوري ها و كاستي هاي سياست جنايي ايران در جرايم اطفال و نوجوانان
16- ويژگي هاي حقوق كيفري ايران در قانون مجازات اسلامي 1392 در راستاي جرايم اطفال و نوجوانان
17- اصول حاكم بر اطفال و نوجوانان در قانون مجازات اسلامي1392
18- تأثير يا عدم تاثير جنسيت در سن مسئوليت كيفري
از مسائل نگران کننده و حائز اهمیت قرن بیست و یکم که توجّه تعدادی از حقوقدانان و جرمشناسان حوزه حقوق کیفری را به خود وا داشته موضوع بزهکاری اطفال و نوجوانان و راههای مقابله با آن است تا در واقع یک نوع نظم در جامعه فراهم شود. همچنین منشأ بزهکاری را در آینده پیدا کنند و د رپی چارهجویی جهت کنترل آن برآیند. البته باید در نظر داشت عوامل شکلگیری جرم در میان اطفال با افراد بزرگسال متفاوت بوده و از جانب دیگر این طبقه از جامعه دارای وضع روانی و اجتماعی حساستر و به مراتب آسیبپذیرتری نسبت به سایر افراد جامعه هستند، بنابراین باید روشی متناسب با شرایط و موقعیت این افراد در نظر گرفته شود و این امر شکل نمیگیرد، مگر حقوقدانان و جامعهشناسان و اهل فن بر مبنای همکاری همگانی تلاش کنند تا به نتیجه ایده آلی نائل شوند. به همین دلیل اهمیت بزهکاری اطفال به نحوی است که جامعهشناسان آن را به عنوان «مشکل قرن یا آفت قرن» نامیدهاند.
در وهله اول ما میبایست کودک را بشناسیم تا بتوانیم متناسب با شخصیت وی دست به اقداماتی جهت تنظیم قوانین و مقرراتی پیرو آن بزنیم؛ با این وجود «طفل» به فردی گفته میشود که در سایه و تحت حمایت خانواده با تبیین روشهای صحیح تربیتی رشد مییابد و در صورت عدم تربیت صحیح از جانب والدین، ممکن است از همان ابتدا دست به اعمالی بزند که جنبه مجرمانه داشته باشند و به تباهی کشیده شود و به مراتب اثرات مخرب آن دامنگیر جامعه شود. بنابراین موضوع بزهکاری اطفال و نوجوانان از اهمیت خاصی برخوردار میباشد و نیازمند این است که تمامی کشورها با حساسیت بیشتری با آن برخورد کنند. به علاوه، مسائل مربوط به اطفال و نوجوانان از منظر حقوق جنایی اهمیت به سزایی دارد و چنانچه جرمی توسط آن ها ارتکاب یابد موضوع، اهمیت بیشتری نیز پیدا میکند، چرا که از یک طرف میبایست جامعه را از جرایم اطفال و نوجوانان مصون نگه داشت و از طرف دیگر اقدامات مؤثری در اصلاح و تربیت آنها به عمل آورد تا بیشتر به راههای مجرمانه کشیده نشوند و پس از آن برای ورود به جامعه دارای نیاز های اساسی و اصلی هستند که چنانچه به نیازهای واقعی آنان در دوران کودکی و نوجوانانی توجه نشود چه بسا خسارتهای غیرقابل جبرانی بر جامعه تحمیل خواهد شد. بنابراین حقوقدانان و قانوننویسان این دو موضوع را باید در نظر داشته باشند و چنانچه نسبت بر هر کدام بیتوجهی شود و نسنجیده عمل شود ممکن است اثرات جبرانناپذیری داشته باشد.
باید در نظر داشت یکی از مسائل مهم فعلی جهان که ذهن بسیاری از محققین، جامعهشناسان را به خود مشغول کرده است، موضوع مجرمین کم سن و سال و یا به اصطلاح (اطفال و نوجوانان بزهکار) میباشد که هر روز سیر صعودی به خود پیدا نموده است. البته باید افزود که این افزایش چشمگیر در حقیقت در کشورهایی از جهان پدید میشود که از منظر اقتصادی در سطح پیشرفته و رو به توسعهای قرار دارند. حقوق کودک نه تنها تحت عنوان یک تکلیف بر عهده والدین بار شده است، بلکه جامعه بشری نیز با توسعه سیستمهای حمایتی نسبت به احقاق حق اطفال و نوجوانان به عنوان آسیبپذیرترین افراد جامعه از آن دفاع کرده است.
بدون شک، جهان هستی مانند یک دهکده کوچک است و با وجود این افراد در هر شرایطی به همزیستی مسالمتآمیز به همنوعان خود نیازمند هستند و این یکی از اساسیترین بنیادهای رشد و نمو آنهاست جهت رسیدن به اهداف متعالی که آرزوی دیرینه بشر از ابتدا بوده است. آنچه مسلم و قطعی است تا امروز به دلیل اختلافات و تعارضات ریشهای متعددی از جمله در مسائل عقیدتی، فرهنگی و مذهبی و در عین حال تفاوتهایی که در ارزشهای پذیرفته شده در حیطههای گوناگون اجتماعی وجود دارد، یک توافق و تفاهم عمومی و جهانی استقرار پیدا نکرده است و همیشه شاهد اختلاف بودهایم.
این مسئله را باید مدّ نظر داشته باشیم که تمام انسانها از هر قوم و قبیله، نژاد و مذهب، دین و عقیده موافق هستند که یکی از محوریترین اعمال فردی و اجتماعی، تربیت و هدایت صحیح کودکان و نونهالها برای آینده میباشد. کودکان و نوجوانان سرمایههای معنوی جامعه میباشند و همینها در آینده جامعه را به سمت شکوفایی خواهند برد و به همین دلیل سلامت روح و جسم آنها تضمین کننده سلامت جامعه در روزگار پیش رو است. لذا مسائل آنان از جمله موضوعاتی است که میبایست به آنها توجه ویژهای شود و بررسی ریشهای مسائل اطفال و از آن جمله بزهکاری اطفال، برای رسیدن به یک جامعه ایدهآل شرطی ضروری است و اهمیت این امر بر هیچ کسی پوشیده نیست. طبعاً اگر طفلی به هر دلیلی از ابعاد جسمانی، روانی و رفتاری به نقصان و یا انحرافی مبتلا گردد، قهراً بازپروری وی مستلزم هزینههای هنگفتی خواهد بود و چه بسا در برخی موارد قابل جبران نیز نخواهد بود و از طرف دیگر بسیاری از افراد که همواره مرتکب جرایم میشوند همان کودکان بزهکار دیروز هستند که ما در ترتبیت آنها قصور کردهایم و به جای آن که را درست را به آنها نشان دهیم سعی کردهایم با رفتارهایمان از مسیر اصلی منحرفشان کنیم، پس اگر روزگاری در جامعه شاهد رشد بزهکاری اطفال و نوجوانان باشیم باید ابتدا به خودمان رجوع کنیم.
اکنون در نظام حقوقی ما هر چند اطفال مسئولیت کیفری ندارند ولی قانونگذار برای آنها پاسخهای عادلانه قانونی تحت عنوان اقدامات تأمینی و تربیتی لحاظ نموده است. در همین راستا ماده 146 قانون مجازات اسلامی اشعار میدارد: «افراد نابالغ مسولیت کیفری ندارند». در ادامه در ماده 148 قانون مجازات اسلامی مقرر میدارد: «در موردی برای افراد نابالغ بر اساس مقررات این قانون اقدامات تأمینی و تربیتی اعمال میشود». در قوانین کیفری سابق، اطفال دارای کیفرهایی از نوع تنبیه بدنی نیز بودند که در قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 به صراحت محکومیتهای اطفال به کیفر های غیربدنی و اصلاحی تربیتی تغییر یافته است که ذاتاَ راهکار مفیدی محسوب میشود و میتوان گفت که یکی از دستاوردهای مقنن در دو دهه اخیر بوده است. لذا فعل یا ترک فعل مخالف قانون اطفال و نوجوانان بدون پاسخ از جانب قانونگذار نمانده است که میتوان به موارد تنبیهی مثل نگهداری در کانون اصلاح و تربیت از سه ماه تا یک سال، جلوگیری از معاشرت و ارتباط مضر با اشخاص به تشخیص دادگاه، نصیحت به وسیله قاضی، جزای نقدی و انجام ساعات مشخصی کار رایگان برای خدمات عمومی و غیره که در ماده 88 و 89 که به وضوح آمده، اشاره کرد. در ضمن در مواردی، هرگاه دادگاه مصلحت بداند میتواند خواستار معرفی طفل یا نوجوان به مددکار اجتماعی یا روانشناس و دیگر متخصصان شود.